جاجیم و چادرشب؛ بافتههای فراموششده زندگی کشاورز و دامدار/ صنایع دستی کشاورزیمحور ایران

تهران- ایانا- در دل خانههای کاهگلی و سیاهچادرهای عشایری، جایی که صدای شانه و دفتین با تار و پود میآمیزد و موسیقی زندگی زنان روستایی را میسازد، «جاجیم» و «چادرشب» بیش از هر هنر دیگری روایتگر زندگی ساده، صبور و پیوند خورده با زمین و داماند. این بافتهها نه صرفاً پارچه، بلکه خاطره، نیاز و اقتصاد روزمرهاند؛ محصول دستانی که پشم دام و پنبه مزرعه را به زندگی تبدیل میکنند و هر گره، داستانی از کوه، دشت و حیات معیشتی ایرانیان را در خود دارد.
در خانههای کاهگلی و سیاهچادرهای عشایری، جایی که صدای شانه و دفتین بر تار و پود بافت همچون موسیقی زندگی زنان روستا و عشایر جاری است، «جاجیم» و «چادرشب» جلوههایی ساده و صمیمی از صنایع دستی ایران است. این بافتهها با دستهایی آفریده شدهاند که از پشم دامهای محلی نخ میریسند و از آن برای تولید روانداز، زیرانداز و پوشاک روزمره استفاده میکنند. برخلاف قالی که بیشتر بهخاطر بازار و ارزش اقتصادی شناخته میشود، جاجیم و چادرشب ریشه در زندگی معیشتی دارند؛ زبانی ساده، بیتکلف و عمیقاً در همتنیده با کشاورزی و دامداری.
جاجیم، پارچهای ضخیم و دوطرفه، بافتهای از پشم گوسفندان بومی است با رنگهای شاد و طبیعی؛ با نوارهایی باریک بافته و سپس بههم دوخته میشود. این بافته در زندگی روزمره کاربردهای فراوانی دارد: از روانداز شبهای سرد تا زیرانداز، پوشش وسایل در کوچهای عشایری و حتی پارچهای برای دوخت لباسهای گرم. در برخی مناطق، جاجیم بخشی از جهیزیه دختران روستایی بوده، نمادی از هنر، صبر و مهارت. پژوهشگران در منابعی مانند دانشنامه فرهنگ مردم ایران جاجیم را پارچهای بدون پرز با نقشهای تارنما میدانند که بهعنوان روانداز و زیرانداز استفاده شده و کاربردهای متنوعی در مناطق عشایری دارد . علاوه بر این، در برخی مناطق مانند کردستان، جاجیم با نام محلی «چادرشب پیچ» شناخته میشود که با پشم ریسیدهبافته میشود و طرحهایی چهارخانه و زیگزاگدار دارد . دستگاه بافت جاجیم نیز خاص است؛ با تارهای متراکم و نقشهای طولی که در ساختار خطی بافته میشود .
از سوی دیگر، چادرشب بافتهای لطیفتر و رنگارنگتر است که از پنبه یا ترکیبی از پنبه و پشم تولید میشود. این پارچهها در نواحی گستردهای همچون خراسان، گیلان، مازندران، یزد و فارس بافته میشوند و برای پوشاندن رختخواب، بستهبندی وسایل خانه یا بقچههای مسافرتی کاربرد دارند. در گیلان و مازندران، چادرشب همچنان بخشی از فرهنگ شالیکاری است؛ زنان بعد از کار در شالیزار وسایلشان را در چادرشب میپیچند . اداره میراث فرهنگی قزوین نیز این بافته را ساده، تکرنگ یا چهارخانه با نقشهای هندسی توصیف کرده و به کارکرد آن بهعنوان البسه یا پرده اشاره کرده است .
هر تار و پود این بافتهها پیوندی ناگسستنی با کشاورزی و دامداری دارد: پشم گوسفندان ماده اصلی جاجیم است، پنبهای که از مزارع جنوب و شمال میآید، بافت چادرشب را تشکیل میدهد و رنگهای گیاهی مانند روناس، نیل و پوست گردو این آثار را رنگین میسازد. بدین ترتیب، بدون زمین و دام، این بافتهها معنا نداشت.
جاجیم و چادرشب بیش از صنعت یا هنر، بخشی از اقتصاد بومی و نقش زنان در معیشت خانوارهای کشاورز و دامدار بوده و تولید این بافتهها علاوه بر تأمین نیازهای روزانه، نوعی پسانداز برای جهیزیه، سفر یا معاملات محلی بهشمار میآمده است.
امروز با ورود پارچههای صنعتی و تغییر سبک زندگی، این بافتههای ساده و زیبا تا حدی فراموش شده است، بااینحال کارشناسان معتقدند که احیای آنها با تقویت تولید نخ بومی، حمایت از کارگاههای روستایی، و معرفی بهعنوان محصولی فرهنگی و گردشگری، میتواند نقش مهمی در حفظ هویت و ایجاد ظرفیت اقتصادی محلی ایفا کند.
شهرزاد مسعودی؛ خبرنگار
دیدگاه تان را بنویسید