گره‌هایی از زندگی برتار قالی/ صنایع دستی کشاورزی‌محور ایران

گره‌هایی از زندگی برتار قالی/ صنایع دستی کشاورزی‌محور ایران

تهران- ایانا- قالی و گلیم ایرانی، فراتر از صنایع دستی، حاصل هم‌افزایی کشاورزی، دامداری و هنر زنان روستایی و عشایری هستند؛ هنری که در خطر فراموشی، اما همچنان ستون معیشت و هویت بسیاری از خانوارهاست.

در خانه‌های خشتی و سنگی، در سیاه‌چادرهای نیمه‌روشن عشایری، و در دشت‌هایی که بوی گندم و آویشن می‌دهد؛ دستانی آرام و صبور، سال‌هاست با رشته‌هایی از پشم و پنبه، جهانی از طرح و نقش می‌آفرینند. قالی و گلیم نه فقط زینت‌گر خانه‌ها، که حافظ بخشی از اقتصاد معیشتی و حافظه‌ فرهنگی سرزمین‌اند؛ محصولی که ریشه در زندگی کشاورز و دامدار دارد.

قالیبافی و گلیم‌بافی، در قلب جوامع روستایی و عشایری ایران شکل گرفته‌اند؛ جایی که دام، زمین، پشم، پنبه، رنگ و خاک، همه دست‌به‌دست هم می‌دهند تا هنری که هم بار اقتصادی دارد و هم بار هویتی متولد شود.

 

پشم، پنبه، رنگ؛ مثلثی برای زندگی و بافت

مواد اولیه این هنرها، بازتابی از طبیعت اطراف‌اند. پشم گوسفندان بومی، که با دامداری سنتی تأمین می‌شود؛ ستون فقرات قالی ایرانی‌ست. گلیم، علاوه بر پشم، گاه با پنبه یا موی بز نیز بافته می‌شود. پنبه نیز، به‌ویژه در مناطق جنوبی و شرقی کشور، بخشی از تار و پود بافت قالی‌ها و گلیم‌های خاص را شکل می‌دهد.

رنگرزی سنتی نیز خود دنیایی مستقل است که بر پایه کشاورزی بنا شده؛ از پوست گردو و انار گرفته تا اسپرک، روناس، نیل و برگ درختان، گیاهان بومی در خلق رنگ‌های طبیعی قالی نقش اساسی دارند. این رنگ‌ها، برخلاف نمونه‌های صنعتی، با گذر زمان نمی‌میرند؛ بلکه زنده‌تر می‌شوند، مثل خود زمین.

 

قالی، اقتصادی‌ترین هنر زندگی دامدار

در بیشتر مناطق عشایری به‌ویژه ایل‌های فارس، بختیاری، قشقایی، ترکمن، شاهسون و کرمانج، قالیبافی و گلیم‌بافی نه تنها برای حفظ سنت و هویت انجام می‌شود، بلکه راهی برای درآمدزایی مستقیم زنان خانواده دامدار است.

هنگامی که مردان به چرا می‌برند، زنان در چادر یا خانه، دار قالی را به پا می‌کنند. پشم دام‌های خودشان را می‌ریزند، رنگ می‌زنند، می‌ریسند، و می‌بافند. آنچه پدید می‌آید، فرشی است نه تنها برای فروش، بلکه گاه برای جهیزیه، مراسم، هدیه و حتی آیین‌های مذهبی.

در بسیاری از نقاط ایران، اقتصاد خانوارهای دامدار و کشاورز، ترکیبی‌ست از تولیدات خام دامی (شیر، گوشت، پشم)، فروش فرش و گلیم، و تولیدات کشاورزی. به همین دلیل است که درک درست از قالیبافی، تنها از دریچه «فرهنگ» یا «صنعت دستی» ممکن نیست؛ بلکه باید آن را بخشی از زنجیره کشاورزی و دامپروری سنتی ایران دانست.

 

کشاورزی و دام؛ پشت صحنه تار و پود قالی

تولید قالی و گلیم، بدون دام زنده، زمین کشاورزی و منابع گیاهی ممکن نیست. پشم و پنبه، دو رکن اصلی بافت قالی‌اند، و هر دو مستقیماً محصول بخش کشاورزی‌اند. رنگ‌های طبیعی هم در دل باغ‌ها، مزارع و مراتع می‌رویند؛ گیاهانی که کشاورز آن‌ها را برای رنگرزان می‌چیند، خشک می‌کند، و می‌فروشد.

در واقع هر قالی یا گلیم سنتی، یک حلقه‌ کامل از اقتصاد بومی روستایی را در دل خود دارد: دامدار، کشاورز، رنگرز، بافنده، و گاهی حتی چوپان و زنبوردار، همه در خلق آن نقش دارند.

 

تهدیدها و امیدها

با وجود این پیوندهای زنده، صنعت قالیبافی سنتی با تهدیدهایی روبروست؛ کاهش جمعیت دام سبک، کاهش کیفیت پشم، ورود الیاف مصنوعی، تغییر ذائقه بازار، و از همه مهم‌تر، بی‌توجهی به اقتصاد روستایی و بومی.

در دهه‌های اخیر قالی و گلیم ایرانی که زمانی برند جهانی بودند، دچار افت صادرات و کاهش تولید شده‌اند. این افت، تنها یک مسأله هنری یا تجاری نیست؛ بلکه نشانه‌ای از اختلال در چرخه زندگی کشاورز و دامدار ایرانی‌ست.

 

نگاهی رو به فردا

کارشناسان معتقدند که اگر نژادهای پشم‌دار تقویت شوند، تولید پنبه بومی احیا گردد، و نظام حمایت از رنگرزی گیاهی سامان یابد، صنعت قالی ایران دوباره می‌تواند به محور توسعه روستا تبدیل شود.

ایجاد خوشه‌های تخصصی تولید قالی و گلیم، پیوند دادن با صنایع گردشگری، حمایت از کارگاه‌های زنانه در مناطق محروم، و تعریف نشان‌های تجاری منطقه‌ای، تنها بخشی از ظرفیت‌های پنهان در این صنعت کهن است.

 

 

قالی و گلیم ایرانی، تنها نقش‌هایی در تار و پود نیستند؛ آن‌ها دستاوردی از دام، دشت، دستان صبور و ریشه‌های عمیق کشاورزی این سرزمین‌اند. هر گره در این بافته‌ها، پیوندی‌ست میان خاک و انسان، طبیعت و ذوق. حفظ و احیای آن‌ها، پاسداشت زندگی روستایی و تقویت زیربخش‌های کشاورزی کشور است.

 

 

شهرزاد مسعودی؛ خبرنگار

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید