زندگی 1.5 میلیارد نفر زیر سایه شوم پدیده بیابانی شدن
از الف «آب» تا «ب» بیابان
عزتالله رئیسی اردکانی: بیابان در ایران پیشروی میکند
ایانا_ گروه کشاورزی| حرف از بیابان که به میان میآید تصور منطقهای بیآب و علف، متروک و خالی از سکنه به همراه آفتاب داغ و سوزان در تمامی اذهان عمومی نمایان میشود. همان مناطقی که بیشتر به علت نبود آب به اصطلاح میگویند بیابان شده است. بیش از 250 میلیون نفر در جهان ناخواسته وارد ماجرای بیابانزایی شدهاند و زندگی نزدیک به 1.5 میلیارد نفر در 100کشور، تحت تاثیر این پدیده قرار گرفتهاند.
از هر طرف که به این پدیده نگاه کنی نمیتوانی نقش پررنگ آب را در آن نادیده بگیری. چرا که در هر صورت حرف و حدیث مدیریت ناکارآمد آب در زمینه پدیده بیابانزایی در کشور بالا گرفته و به معنای تخریب زمین بر اثر دو پدیده انسانی و اقلیمی است. سالهاست که سازمان ملل متحد اعلام کرده اقلیم خشک، نیمه خشک و نیز نیمه مرطوب تاثیر بالایی بر ایجاد این پدیده دارند و تمام نقاطی که در این نوع آب و هوا قرار گرفتهاند در معرض این پدیده هستند. بر این اساس قرار گرفتن ایران بر روی کمربند خشکسالی داستان دیگری است که به این موضوع دامن زده. مداخلات انسانی و نیز شرایط جوی نیز از سایر مسائلی است که باید از آنها به عنوان یکی از دهها علل بیابانزایی یاد کرد.
در این باره عزتالله رئیسی اردکانی، پدر هیدروژئولوژی ایران در گفت و گو با خبرنگار گروه کشاورزی ایانا میگوید: «متاسفانه بیابانهای کشور روز به روز در حال پیشروی هستند و این بحران علل فراوانی دارد. یکی از دلایل پررنگ این داستان، مساله آب و مدیریت ناکارآمد آن است. باید قبل از اینکه به داستان کمآبی و رابطه آن با بیابانزایی اشاره شود، از چرای بیرویه دام در کشور یاد کنیم. متاسفانه در حال حاضر روستائیان و عشایر کشور در زمینه چرای بیرویه، دقت لازم را ندارند. نکته بعدی اینجاست که میزان دامهای کشور در واحد سطح بیش از گذشته هستند. این به آن معنا نیست که در گذشته تعداد دامها کمتر بودهاند، بلکه نکته اینجاست که هم اکنون توان زمینها و نیز میزان پوشش گیاهی آنها کاهش یافته. این داستان تکراری چرای بیرویه، میزان گیاهان خودور را کاهش داده و باعث میشود خاک به هم بچسبد. این مساله موضوع فرسایش خاک را در پیدارد و بر بحران بیابانزایی دامن میزند.»
او با اشاره به اینکه موضوع آب نیز یکی دیگر از موارد مطرح و مهم در مساله بالا رفتن میزان سطح بیابانها است، ادامه میدهد: «در بسیاری از مناطق کشور به علت برداشت بیرویه آب از آبخوانها، شاهد خشک شدن آنها هستیم. این موضوع کشاورزی را دچار اختلال کرده و حاصلخیزی زمین را کاهش داده. بنابراین ما خودمان به دست خودمان به گسترش بیابان کمک میکنیم و زمینهای کشاورزی را تبدیل به بیابان و شورهزار کردهایم. در حالحاضر میزان مصرف آب در کشور بیش از آبهای تجدیدپذیر است و مصرف بیرویه آب به ویژه در مناطق روستایی، چشمهها و قناتها را خشک کرده. بر اثر این اتفاق زمینهای کشاورزی که در گذشته آبیاری میشده هم اکنون دیگر ترَ نمیشوند. این مساله به خشک شدن و ترک خوردن زمینها دامن زده و آنها را به مرور به بیابان تبدیل میکند. »
رئیسی معتقد است، «متاسفانه کار به جایی کشیده که آب ورودی به تالابها و دریاچهها نیز مصرف میشوند، بر این اساس دریاچهها و تالابها رو به خشکی رفتهاند یا کامل خشک شدهاند. با خشک شدن دریاچه و تالابها رسوبات نمکی موجود در آب به زمینهای کشاورزی سرایت کرده و محصولات را دچار مشکل میکند، در نتیجه کشاورزی از رونق میافتد. نکته حائز اهمیت دیگری که در این بین باید به آن اشاره کرد، داستان چاههای اطراف دریاچهها و تالابها است. با پایین رفتن سطح آب چاهها و قناتها، منبع تغذیه آنها وابسته به دریاچه یا تالابها میشود، بنابراین آب آنها نیز شور شده و به زمینهای کشاورزی سرایت میکند. در چنین وضعیتی همه چیز به شیوه زنجیرهوار به ایجاد، گسترش و پیوستن زمینهای کشاورزی به بیابان کمک کرده است.»
با توجه به اینکه مناطق بیابانی زیادی در کشور وجود دارد، باید دید سیاستهای لازم دولت در راستای بیابان زدایی تا چه اندازه میتواند به ویژه در حوزه آب مثمر ثمر باشد.
دیدگاه تان را بنویسید