چرا قطعنامه سمینار 1370 برای دریاچه ارومیه جدی گرفته نشد؟
25 سال از سمینار سال 1370 درباره تهدیدهای زیستمحیطی دریاچه ارومیه میگذرد. در گزارش این سمینار، تقریباً تمام فجایعی که قرار است در آینده گریبانگیر منطقه شود، مورد بررسی قرار گرفته و اتفاقاً راهکارهایی درخور توجه و تأمل نیز در کنار آن ارائه شده است...
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - وحید زندیفخر:
25 سال از سمینار سال 1370 درباره تهدیدهای زیستمحیطی دریاچه ارومیه میگذرد. در گزارش این سمینار، تقریباً تمام فجایعی که قرار است در آینده گریبانگیر منطقه شود، مورد بررسی قرار گرفته و اتفاقاً راهکارهایی درخور توجه و تأمل نیز در کنار آن ارائه شده است. امروز در سال 1395 خورشیدی، دریاچه ارومیه در وضعیتی قرار دارد که 25 سال قبل توسط کارشناسان پیشبینی شده بود؛ موقعیتی که هم زندگی افراد منطقه را تهدید میکند و هم معیشت کشاورزان را در معرض نابودی قرار داده است. شاید در ذهن کسانی که در آن سال ازجمله حاضران در سمینار بودند، این پرسش مطرح باشد که چرا با وجود آگاهی از مشکلات آینده و پیشبینی راهکارها، طی آن سالها اقدامی از طرف متولیان و دست اندرکاران وقت صورت نگرفته است؛ دست اندرکارانی که بعضا هماکنون بهعنوان متولیان ستاد دریاچه ارومیه فعالیت میکنند.
اکنون بعد از گذشت ربع قرن، تازه فکر احیا از نان شب هم واجبتر شده است. البته این موضوع تنها درباره دریاچه ارومیه نیست و بیم آن میرود که مثلاً درباره هشدارهای بحران آب که امروز از طرف کارشناسان مطرح میشود، درست 25 سال بعد، ایران را در وضعیتی ببینیم که وزیر نیرو چندی پیش در کنفرانس ملی اقتصاد آب مطرح کرد؛ تهدید تمدن ایران با ادامه وضع موجود .
اصل موضوع چه بود؟
در سومین سال برنامه پنج ساله دولت، در سمیناری که در سال 1370 در تبریز و با حضور وزیر کشاورزی وقت، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، قائممقام وزارت کشاورزی و مسئولان وقت استان "تحت عنوان، بررسی علل شوری آبهای تحتالارضی و راههای جلوگیری آن در منطقه شرق دریاچه ارومیه" برگزار شد، به صراحت به مشکل شورشدن آبهای زیرزمینی منطقه شامل دشتهای بناب، عجبشیر، آذرشهر، گوگان، صوفیان، شبستر و تسوج اشاره شده است.
مهمترین علل شوری آبهای زیرزمینی، آبخوانهای شرق دریاچه ارومیه مطرح شده در سمینار عبارتند از:
1- وضعیت خاص حوضه آبریز دریاچه، یعنی بسته بودن آن که تنها خروجی آب از حوضه را تلفات تبخیر تشکیل میدهد.
2- شیب بسیار کم توپوگرافی.
3- وجود رودخانه آجی چای که بهعلت عبور از مناطق دارای نمک فراوان، آب شور زیادی را به دریاچه و سفره آب زیرزمینی وارد میسازد.
4- عدم وجود پوشش گیاهی در سطح حوضه آبریز آجی چای که میزان تبخیر از سطح را شدیداً افزایش میدهد.
5- کمبود میزان ریزشهای جوی شرق دریاچه، در مقایسه با قسمتهای جنوبی و غربی حوضه آبریز دریاچه ارومیه.
در متن چاپشده مجموعه مقالات سمینار آمده است: منطقه کلاً حالت جلگهای داشته که بین شهرستانهای شبستر، تبریز، مراغه و بناب محصور بوده 255 روستا را شامل و طبق آمار بیش از 550 هزار نفر روستایی در این منطقه سکونت و به فعالیت کشاورزی اشتغال دارند.
در سال 70 - 69 آمار و گزارشی از سوی اداره کل کشاورزی استان آذربایجان شرقی منتشر شد که نشان میدهد، جبهه آبشور اراضی زراعی 53 روستا واقع در حاشیه دریاچه ارومیه را تهدید میکند. بهطور مثال روستاهای شیخولی، شندآباد، دیزجخلیل، وایقان، قرهگل،نظرلو از توابع شهرستان شبستر قزلدیزج، مهدینلو، زینالآغاج، میرخانلو، حسنآباد خاصبان از توابع بخشهای مرکزی و اسکو شهرستان تبریز روستاهای خورخورتیمورلو، داشکسن، از بخش آذرشهر و روستاهای چندی از توابع عجبشیر مراغه و بناب در این گزارش قیدشده است. یعنی از حدود 24 سال قبل، مسئولان وزارتخانه و مسئولان استانی از این مهم اطلاع داشتهاند.
افزایش جمعیت و نیاز بیشتر به مواد غذایی و حفر چاههای عمیق و تبدیل اراضی دیم به آبی و گسترش اراضی مزروعی و باغها در منطقه از دلایل توسعه غیراصولی بخش کشاورزی، در شرق دریاچه حکایت دارد و طبق آمار منتشره سال 1370 مقدار کل آب مصرفی منطقه شرق دریاچه ارومیه فقط در بخش کشاورزی، بیش از یک میلیارد و 250 میلیون مترمکعب بوده که رقم قابل ملاحظهای است. از طرفی بهعلت بارندگی کم و نابهنگام، خشک بودن هوا و کمی جریان آب در رودخانههای فصلی، بیشتر موتورپمپهای آبی، در طول سال 9 ماه و با حداکثر ظرفیت کار میکردهاند. بهعبارت دیگر بهصورت بسیار نامطلوب و بیرحمانه از آبهای زیرزمینی بهرهبرداری شده که همه و همه دلیلی بر شور شدن بیشتر آبهای زیرزمینی و رسیدن به فاجعه زیستمحیطی امروزی است!
این در حالی است که با نظارت قوی از سوی وزارت کشاورزی در آن سالها یا اطلاعرسانی به کشاورزان و جدیت بیشتر میشد از فاجعه زیستمحیطی کنونی جلوگیری کنند.
در سمینار سال 70 دریاچه ارومیه، بهعلت نقش آن در شور کردن آبهای تحتالارضی مورد نکوهش قرار میگیرد. از طرفی با نگاهی به جمعیت 550 هزار نفری منطقه میتوان گفت که زارعان جهت کسب درآمد بیشتر، دنبال زراعتهایی با مصرف آبی بیشتر رفته و بهرهبرداری افراطی را از منابع آب و خاک منطقه بهعمل آوردهاند. وزارت کشاورزی در آن زمان باید جهت پیشگیری از این فاجعه، به رسالت و وظیفه خود، عمل میکرد و اقدامی حداقل آموزشی و ترویجی در منطقه انجام میداد.
هشدارهایی که جدی گرفته نشد
در سمینار سال 1370 درباره ابعاد فاجعه شور شدن آبهای تحت الارضی منطقه شرق دریاچه ارومیه آمده است: (مهمترین آن)
1- شوری آب چاههای عمیق در دشت گوگان از هشت سال قبل و در دشت شبستر از شش سال قبل و در خاصبان پنج سال قبل آغاز شده است؛ یعنی بین 30 تا 33 سال قبل از زمان حال!
2- شوری آبهای تحت الارضی در منطقه رو به تزاید است، بهطوری که صدها چاه بهعلت شور شدن، رها شده و یا در جوار آنها مجدداً اقدام به حفر چاه کردهاند که از نظر فنی اشتباه بوده است.
3- وضع باغهای میوه هر سال نامطلوبتر میشود و بیشتر درختان میوه بهویژه بادام، زردآلو، گلابی و هلو درحال خشک شدن است و تنها درختانی مانند سنجد و کبوده که مقاوم به شوری هستند دچار عوارض سوء و خشکیدن نشدهاند.
4- عوارض ناشی از شورشدن آبهای تحتالارضی، موجب مهاجرت روستاییان به شهرها شده است.
در آن سالها، آبیاری از طریق چاهها، کشاورزی را مورد تهدید جدی قرارداده بوده است. در همین گزارش آمده است: این امر تقریباً در 150 هزار هکتار از اراضی زیر کشت حاشیه شرقی دریاچه ارومیه علاوه بر افت محصولات زراعی، باعث تخریب منابع خاک و تبدیل آنها به خاکهای شور و قلیایی خواهد شد؛ بنابراین مسئولان وقت با علم و آگاهی از اینکه بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی در نواحی ساحلی و حاشیهای دریاچه ارومیه، از اهمیت و حساسیت ویژهای برخوردار بوده، نه تنها عکسالعملی از خود نشان نداده و با بالابردن سطح آگاهی کشاورزان منطقه، نسبت به تغییر الگوی کشت که کمترین و کمهزینهترین اقدام پیشگیرانه از سوی دولتمردان وقت بوده از این اتفاق و معضل زیستمحیطی جلوگیری نکردهاند، بلکه با سکوت معنادار خود، شاهد صدور مجوزهای برداشت آب جدید نیز بودهاند. (صدور مجوز از سوی سازمان آب منطقهای و احیاناً با نظارت اداره کل کشاورزی استان)
دلیل اصلی شوری خاک منطقه دشت صوفیان درشرق تا شمال شرق دریاچه، دشتهای ساحلی جنوب شرقی، سواحل زرینهرود و سیمینهرود، قسمتی از دشتهای غربی دریاچه در حومه ارومیه را میتوان از آثار نامطلوب آبیاری غلط و بیرویه و مهمتر از آن، تبخیر شدید تابستانه از خاکهای عاری از پوشش گیاهی دانست. یعنی با ارائه راهکاری که کاهش تبخیر سطحی خاک را بهدنبال داشته باشد و اجرایی کردن آن در منطقه میتوانستند از فاجعه امروزی جلوگیری یا حداقل کاهش دهند که متأسفانه وزارت کشاورزی در آن زمان، درباره اجرایی کردن طرحهای پیشگیرانه و پیشنهادی سمینار، کوتاهی بزرگی صورت داده است.
همچنین در دیگر گزارش سمینار 1370 آمده: به موازات اطلاعات کافی در زمینه افزایش شوری مرتبط با تشدید تبخیر سطحی و تشدید صعود مویینگی آب از سفرههای کم عمق آب زیرزمینی شور، ما را وادار میکند روشهای علمی قاطعانهای در کاهش تبخیر از سطح خاک منطقه اعمال کنیم که به هر دلیل در این مورد نیز هیچ راهکار پیشگیرانهای انجام نشده است.
پیشنهادهایی که کلانتری باید به آن عمل میکرد
پیشنهادات قطعنامه سمینار 1370 بهمنظور کاهش شوری آبهای تحت الارضی دریاچه ارومیه:
1- طرح جامع آموزش و ترویج کشاورزی در منطقه تهیه شود. باید اذعان کرد که کشاورزان منطقه هنوز کاملاً به ارزش حیاتی آب پی نبرده و معمولاً مازاد بر نیاز به مزارع و باغاتشان آب میدهند.
2- جلوگیری از صدور هرگونه پروانههای حفر و یا تعمیق و یا تعویض محل چاه در حاشیه دریاچه.
3- بالا نگهداشتن سطح آب در آبخوانها، با راهنمایی کشاورزان در کاشت محصولاتی که نیاز کمتری به آبیاری دارند، مانند سنجد و کبوده و تضمین خرید محصولات آنان با قیمت مناسب.
4- راهنمایی کشاورزان، برای کاشت محصولات مقاوم به شوری در مناطقی که دارای آب نسبتاً شور است؛ برای پایین بردن سطح سفره در جهت تقلیل و کاهش تبخیر و ایجاد پوشش گیاهی مناسب که خود موجب کم شدن و کاهش چشمگیر میزان تبخیر و افزایش مقدار نفوذ آب شیرین بارندگیها در سطح منطقه خواهد شد.
5- راهنمایی کشاورزان در گسترش دیمکاری در حوزه آبریز دریاچه.
پیشنهاداتی که با گذشت 24 سال، امروزه نیز اگر بخواهیم واقعاً برای نجات دریاچه گام اساسی برداریم، کاربردی، اجرایی و فنی هستند؛ با این تفاوت که اگر سال 1370 به نظرات کارشناسی ارائه شده در سمینار عمل شده بود، امروز شاهد شورشدن بخش عظیمی از آب چاههای منطقه و حتی خشک شدن بخشی از دریاچه نبودیم! اما اکنون فقط بهخاطر عدم اجرای مفاد قطعنامه سمینار 1370 بهدلیل عدم مسئولیت پذیری مسئولان وقت، به اینجا رسیدیم؛ بحران و فاجعهای که همه شاهد و ناظر آنیم.
حال این پرسش قرنها در ذهن کنجکاو مردم کشور بدون جواب خواهد ماند که چرا سال 1370 شوری آبهای تحتالارضی شرق دریاچه ارومیه از سوی دولتمردان جدی تلقی نشد؟
البته موضوعات دیگری هم در زمینه کوتاهیها و سلیقهای عمل کردنها، در حوضه آبریز دریاچه ارومیه مطرح است که در فرصتی دیگر و زمان پیش رو خواهد آمد./
V-950510-03
دیدگاه تان را بنویسید