باز هم دلار
مجید سلیمیبروجنی-کارشناس اقتصادی
شرق: در دو ماه اخیر شاهد جولان قیمتهای دلار در بازار بودیم. به گونهای که دلار خود را بالاخره به همسایگی چهار هزار تومان رسانید. اقتصاد ایران همیشه با معضل نوسان نرخ دلار و بهویژه صعود قیمتها مواجه بوده است. الاکلنگ تکراری افزایش نرخ ارز و کاهش قدرت خرید و مشکلات بعدی آن، مواردی هستند که همیشه مثل یک ویروس به بدن اقتصاد ایران حمله کردهاند. اگر نوسانات چند هفته اخیر را در نظر نگیریم، نرخ دلار در دولت یازدهم تقریبا یک ثبات نسبی و پذیرفتنی داشته است. برخی کارشناسان همواره به دنبال این بودهاند که چگونه اثرات منفی نرخ ارز را بر اقتصاد ایران کاهش دهند و آیا میتوان تأثیر همه نوسانهای نرخ ارز را بر اقتصاد ایران کاهش داد و آیا همه نوسانهای نرخ ارز منفی هستند و اساسا راهی برای خروج از شرایط مخرب افزایش نرخ ارز وجود دارد یا خیر؟ به نظر میرسد تحولات چند هفته اخیر بیشتر از هر چیز دیگری ناشی از شوکهای انتظاری بود که با عواملی مانند افزایش تقاضای فصلی ارز، ترکیب و موجب افزایش قیمت ارز شد. درحالیکه برخی صاحبنظران معتقدند دولت باید برای تکنرخیکردن ارز اقدام کند و عدهای آن را بهمثابه جلوگیری از رانت میدانند. برخی دیگر به دیده تردید به اثرات آن مینگرند.
در عین حال در شرایطی که فعالان اقتصادی دولت را به کنترل نرخ ارز و پایین نگهداشتن عمدی آن متهم میکنند و معتقدند واقعیشدن نرخ ارز، باید هرچهسریعتر انجام شود، برخی تحلیلگران اعتقاد دارند واقعیشدن نرخ ارز نمیتواند به کاهش واردات کمکی کند و موجب نخواهد شد که واردات، توجیه اقتصادی خود را در مقابل تولید داخلی از دست بدهد. در همین حال به نظر میرسد قیمت ارز باید در یک شیب منطقی مدیریت شود که اقتصاد و صادرات کشورمان لطمه نبیند. همزمان با روی کار آمدن حسن روحانی، تلاشها برای کاهش وابستگی به تجارت از طریق دلار آغاز شد. این تلاش بهطور همزمان با کوشش برای لغو تحریمها همراه بود. تأثیر تحریمهای طولانیمدت بر اقتصاد کشورمان انکارشدنی نیست، اگرچه درحالحاضر بسیاری از تحریمهای مذکور لغو شدهاند، اما آینده این موضوع اکنون و در آستانه آغاز به کار دولت ترامپ، در هالهای از ابهام قرار گرفته است. درواقع نمیتوان بهطور قطع اطمینان حاصل کرد که دولت ترامپ درباره آینده روابطش با این کشور چه رویکردی اتخاذ خواهد کرد. به این دلیل میتوان پیشبینی کرد که با هر موضعگیری دولت آتی ایالات متحده، وضعیت دلار در ایران نیز نوساناتی درخورتوجه را تجربه کند. این سؤال برای برخی کارشناسان وجود دارد که آیا میتوان امیدوار بود ایران با گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهایی مانند روسیه از میزان وابستگیاش به دلار بکاهد یا حتی مبادلات خود را بر پایه ارزی جایگزین برنامهریزی کند؟ به نظر میرسد این فرضیه کمی رؤیایی و دور از منطق است. درواقع تأثیر دلار بر مبادلات جهانی انکارناپذیر است. چگونگی این موضوع به نفوذ دلار در اغلب مبادلات مهم در منطقههای مهم آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی بازمیگردد. درواقع بخش مهمی از روابط بازرگانی در این مناطق بر دوش دلار است و حذف دلار نتیجهای بهجز کاهش روابط تجاری یا متضررشدن در حوزه صادرات و واردات ندارد. نرخ دلار خود را به مرز چهار هزار تومان رسانیده است. این در حالی است که در ابتدای آذرماه نرخ حدود سههزارو ٦٨٠ تومان را تجربه میکرد. این روند تقریبا یکماهه باعث شد فاصله نرخ بازار آزاد با نرخ رسمی به حدود ٧٥٠ تومان برسد. شکافی که برای یکسانسازی نرخ ارز، دغدغه و معضل بزرگی خواهد بود. درحالیکه مسئولان بانک مرکزی و دولت بارها اعلام کردند یکسانسازی نرخ ارز تا پایان سال جاری یا نهایتا قبل از انتخابات ریاستجمهوری صورت میگیرد، بهنظر میرسد هنوز مقدمات یکسانسازی ارز وجود ندارد. بنابراین شاید باید منتظر یکسانسازی ارز پس از انتخابات ریاستجمهوری در سال بعد بود. درحالیکه برخی از سیاستمداران و تحلیلگران نگران افزایش نرخ دلار هستند، اکثر کارشناسان اقتصادی از افزایش بهای دلار استقبال میکنند. افزایش رشد اقتصادی ناشی از کاهش ارزش پول ملی در بلندمدت انکارنشدنی است، اما در کوتاهمدت ممکن است اثر افزایش نرخ ارز بر تولید محدود باشد. از طرف دیگر، در کوتاهمدت افزایش نرخ ارز ممکن است لنگر اسمی قیمتها را آزاد کند. اما اثر تورمی افزایش نرخ ارز مطلق نیست و مطالعات نشان میدهد در شرایط انقباضی این اثر بسیار محدود است. بنابراین با توجه به شرایط جاری کشور، افزایش نرخ ارز اثر محدودی بر تورم خواهد داشت، ولی در عوض رشد بلندمدت را تسهیل خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید