Iranian Agriculture News Agency

بررسی یک تجربه جهانی / وقتی تخم‌مرغ می‌تواند سبب توسعه آموزش شود

چگونه یک سیستم آموزش روستایی برقرار کنیم که مانع مهاجرت شود؟

به طور سنتی یک روستا به‌تنهایی پرتحرک و فعال نیست و پایگاه اقتصادی آن نیز خیلی بالا نیست. اما هر سیستمی که بر چنین پایه‌ای بنا نهاده شود که هم‌زمان بتواند کشاورزان را متقاعد کند که این امکان وجود دارد که تولید کشاورزی افزایش یابد، بر پایه محکمی استوار است و این‌چنین است که مشارکت روستاییان درست در قلب این پروژه قرار دارد.

چگونه یک سیستم آموزش روستایی برقرار کنیم که مانع مهاجرت شود؟

چگونه نوآوری‌ها در آموزش می‌تواند در حل مشکلاتی همچون مهاجرت از روستاها به شهرها، کودکان کار و خیابان، ازهم‌گسیختگی خانواده‌های روستایی و... کمک کند. به‌تازگی کتاب «نوآوری آموزشی در اندونزی» از سوی انتشارات یونسکو با ترجمه شادی جمشیدی منتشر شده است که در این زمینه است. این کتاب را اداره توسعه آموزش وزارت آموزش و فرهنگ جاکارتا (اندونزی) تهیه کرده است. اداره بین‌المللی آموزش مربوط به نوآوری‌های آموزشی (IERS)، وابسته به سازمان یونسکو که هدف اصلی آن تأمین اطلاعات مربوط به نوآوری‌های آموزشی به‌ویژه در کشورهای درحال‌توسعه است، مجموعه مطالعاتی را در قالب ٤٤ عنوان کتاب درباره تجربیات و نوآوری‌ها در آموزش در کشورهایی از جمله: سنگاپور، کانادا، یوگسلاوی، هند، پاناما، کوبا و... در دهه ٧٠ میلادی منتشر کرد. این مرکز خود را جهت کمک به مسئولان آموزشی موظف می‌داند.
کتاب نوآوری آموزشی در اندونزی توسط اداره توسعه آموزش وزارت آموزش و فرهنگ جاکارتا (در اندونزی) نوشته شده است و می‌تواند مورد استفاده مدیران آموزشی و معلم‌ها در بسیاری از کشورها قرار بگیرد، تا قادر باشند مشکلات در نوسازی سیستم آموزشی در درون توسعه اقتصادی را حل کنند، هدف از انجام این مطالعات و نوآوری‌ها دستیابی صرف به آموزش نیست بلکه کیفیت آموزش نیز بسیاربسیار موردنظر است.
بخش دوم کتاب که مربوط به نوآوری‌ها در آموزش غیررسمی است می‌تواند برای کشور ما بااهمیت باشد و مورد استفاده محققان، فعالان بخش آموزش، معلم‌ها و مدیران مدارس، به‌ویژه در مناطق دور از مرکز و محروم قرار بگیرد تا از فعالیت‌ها و مطالعات انجام‌گرفته در دیگر کشورها مطلع شوند. به این جهت ابتدا نگاهی به بخش نوآوری‌ها در آموزش غیررسمی در کتاب می‌اندازیم.
نوآوری‌ها در آموزش غیررسمی
نوآوری‌های پیشنهادی در آموزش غیررسمی در مناطق دور از مرکز و محروم می‌تواند به آموزش و مدرسه نگاه تازه‌ای داشته باشد از جمله: آموزش به کودکان و همچنین آموزش به بزرگ‌سالان، آموزش با زمینه‌ها و موضوعات جدید؛ موضوعاتی که لازمه اقتصاد است، یا برای بهبود شرایط مادی زندگی است، یا حتی علاقه شخصی است، اگر مراکز و کارکنان باصلاحیت وجود داشته باشند، این امر قابل‌تحقق است. چنین آموزش‌هایی به‌جای اینکه کودکان روستایی را از زمین و روستا دور کند، آنها را به روستای خود وابسته می‌کند و با آموزش‌های عملی و ملموس می‌توان از مهاجرت روستاییان جلوگیری کرد و در نتیجه آن، از مشکلاتی همچون کودکان کار و خیابان، کمبود شغل، ازهم‌گسیختگی خانواده‌های روستایی و حتی اعتیاد، جلوگیری کرد. بخش آموزش غیررسمی شامل مطالبی ازجمله : الف - سوادآموزی توده‌ها ب- همکاری میان مدرسه و مردم و پ- مراکز کارآموزی مدارس توسعه است.
- همکاری میان مدرسه و مردم در پروژه منطقه جامبانگ در اندونزی: این پروژه در نوع خود بی‌نظیر است. این پروژه بخشی از پیچیده‌ترین مشکلی که تقریبا همه کشورهای درحال‌توسعه با آن روبه‌رو هستند را حل می‌کند و آن عبارت است از: چگونه یک سیستم آموزش روستایی برقرار کنیم که بچه‌ها را از زمین دور نکند بلکه برعکس آنها را تشویق کند که در منطقه خود باقی بمانند؛ مناطقی که اکثریت این بچه‌ها به آن تعلق دارند و زندگی در آن جزء سرنوشتشان است. این ایده نیرومحرکه پروژه منطقه جامبانگ بوپاتی است. بوپاتی رئیس رژانس است، رژانس بخشی از دولت در روستاهاست که مستقیما زیر نظر شهرستان قرار دارد. بوپاتی راه‌هایی را می‌شناسد که از طریق آن بزرگان روستاها، تعاونی‌ها، جنبش پیشاهنگی، کشاورزان، معلم‌ها و کارمندان اداره کشاورزی را به‌سوی پیوستگی با یکدیگر هدایت می‌کند تا بتوانند سطح زندگی را بهبود ببخشند و همچنین تجربه‌ای بی‌نظیر در زمینه آموزش‌های کشاورزی را با موفقیت کسب کنند.
بوپاتی روستا را به‌عنوان واحد پایه طرح خود در نظر می‌گیرد، به طور سنتی یک روستا به‌تنهایی پرتحرک و فعال نیست و پایگاه اقتصادی آن نیز خیلی بالا نیست. اما هر سیستمی که بر چنین پایه‌ای بنا نهاده شود که هم‌زمان بتواند کشاورزان را متقاعد کند که این امکان وجود دارد که تولید کشاورزی افزایش یابد، بر پایه محکمی استوار است و این‌چنین است که مشارکت روستاییان درست در قلب این پروژه قرار دارد.
- بوپاتی برای اجرای طرح خود به پیشاهنگان مناطق روستایی توجه کرد، به این سان پیشاهنگان مناطق روستایی تبدیل به سلاح طرح آموزشی شدند؛ حداقل در مسائلی که به کودکان و جمعیت جوان مربوط می‌شد. کارمندان اداره کشاورزی دولت هدایت پیشاهنگان مناطق روستایی را برعهده گرفتند و معلم‌های روستایی نیز آموزش دیده بودند تا فعالیت‌های عمومی‌تر پیشاهنگان روستایی را هدایت کنند.
- بوپاتی شامل ٧٠٠هزارنفر بود که دارای یک ارگان مرکزی بود. این گروه تشکیل شده بود از نمایندگان: تعاونی‌های مختلف- پیشاهنگان روستایی- رؤسای بخش‌های کشاورزی- رؤسای بخش آموزشی، آبیاری، دامپروری، ماهیگیری، سلامت و همچنین یک سازمان ملی جهت توزیع کودها.
در شروع طرح، بوپاتی صاحب ٦٠ ماشین پوست‌کن برنج شد و مالکیت آن را به شش روستا اعطا کرد که تا آن هنگام مانند همه روستاهای دیگر به فراوری برنج وابستگی ویژه‌ای داشتند. در مقابل این ماشین‌ها، روستا یک هکتار از زمین‌های خود را به مدرسه اختصاص داد. هم‌اکنون حدود ٣٥ روستا مالک واحد فراوری برنج مخصوص‌به‌خود هستند. سود واحد‌های فراوری برنج به دو بخش تقسیم می‌شود: ٤٠درصد به تشکیل یک سرمایه و ٦٠درصد برای آموزش و تحقیق.
یکی از نیازهای بسیارضروری، اطمینان از ذخیره سریع‌تر و مطمئن‌تر بذرهایی با راندمان بالا بود. پس از آن هر روستا حداقل یک هکتار زمین اختصاص داده‌شده به بذرافشانی در اختیار داشت. درکل حدود صدهکتار از زمین‌ها در همه بخش‌های مربوط به بوپاتی به این منظور استفاده شده بود و بر این پایه یک سیستم کامل مشترک برقرار شد. این سیستم همچنین فعالیت‌هایی مانند پرورش طیور، کشت سبزیجات، نارگیل و ماهیگیری را دربر می‌گرفت.
برنامه آموزشی پروژه از هر حیث وابسته به این فعالیت‌ها بود و شرکت دانش‌آموزان مدارس روستایی در همه سطوح آموزشی را می‌طلبید. دیپلمه‌ها و آنها زودتر از موعد مدرسه را رها کرده بودند نیز به آنها ملحق شدند. مراکز فراوری برنج اولین مؤسساتی بودند که به چند جوان که مدرسه را رها کرده بودند، هم آموزش دادند و هم حقوق کمی به آنها پرداخت کردند... ٣٠ نفر از افراد جوان یک دوره آموزشی ١٠روزه برای پرورش طیور را سپری کردند و جدی‌ترین این کارآموزان، هر یک دو مرغ تخم‌گذار دریافت کردند، پیشاهنگان و تعدادی از کارمندان اداره کشاورزی دولت به آنها کمک کردند و توصیه‌های خود را در اختیار آنها قرار دادند، هر مرغ باید در سال تا حدود ٣٠٠ تخم بگذارد و صاحب آن صد تخم‌مرغ را به بوپاتی خواهد داد به‌عوض مرغی که دریافت کرده بود، بقیه تخم‌مرغ‌ها برای توسعه مرغداری یا هر تصمیم دیگری استفاده می‌شود... .
اداره خدمات بوپاتی تخم‌مرغ‌هایی که دریافت می‌کند را می‌فروشد و از سود فروش تولید استفاده می‌نماید و برای راه اندازی طرحی مشابه برای گاو‌های ماده شیرده برنامه‌ریزی می‌کند... طرح‌های مشابه در روستا که به بچه‌ها و جوان‌ها اجازه می‌دهد هم‌زمان هم آموزش ببینند و هم حقوق کمی دریافت کنند؛ از طریق فعالیت‌هایی از جمله بذرافشانی برای شلتوک برنج، تهیه پوره لوبیا، پرورش ماهی و یک فروشگاه که برنج فراوری‌شده، سبزیجات و لوازم مدرسه را به فروش می‌رساند؛ یک کارگاه دوخت لباس که آنجا ١٧ پسر به صورت گروهی کار می‌کنند و برای پیشاهنگان روستایی یونیفرم می‌دوزند، یک مرکز مربوط به زنان که به زنان در روستا کمک می‌کند و آموزش می‌دهد و همچنین به دخترانی که میل دارند خیاط شوند، کمک مالی می‌کند، یک نهالستان برای رشد و پرورش درخت نارگیل، یک ماشین جوجه‌کشی برای تبدیل‌کردن تخم‌مرغ‌ها به جوجه و پرورش جوجه. دامپزشکی که در یکی از این مراکز عمل مایه‌کوبی را انجام می‌دهد، مرد جوان ٢٠ ساله‌ای است که یک دوره دوهفته‌ای را گذرانده است. اکثر جوان‌هایی که در پروژه منطقه جامبانگ شرکت می‌کنند کسانی هستند که مدرسه را در یکی از سه دوره (دبستان، راهنمایی و دبیرستان) رها کرده‌اند... .
با مشاهده یکی از این مدرسه‌های روستایی، از نزدیک می‌توان درباره نتایج پروژه قضاوت کرد، بچه‌ها کارهای ساده‌ای چون مبل‌سازی، نجاری، بنایی، حلبی‌سازی و همچنین تعمیر دوچرخه‌ها را انجام می‌دهند... .
مدارس دولتی اندونزی، به‌جز تعداد اندکی از آنها به‌دنبال شرکت مردم در مدرسه‌ها نبوده‌‌اند، برنامه‌های درسی، جداول زمان‌بندی، کتاب‌های درسی و برنامه‌های تحصیلی مطابق مدل‌های اروپایی طراحی شده‌‌اند و از طرف آموزش‌وپرورش جاکارتا دیکته می‌شوند، آن‌قدر خوب که نه بدنه آموزشی و نه والدین دانش‌آموزان فرصت نداشتند این برنامه‌ها را با شرایط و نیازهای محلی متناسب کنند...، پس از آن، تدابیری برای متناسب‌کردن آموزش با نیازهای توسعه اتخاذ شد که امکان انعطاف‌پذیری بسیار بیشتری را در سطح محلی به‌وجود آورد. امتحانات در سطح کشوری لغو شدند... مطابق با اصل آموزش پایدار، مدرسه باید دارای وظیفه دوگانه باشد، یعنی باید قادر به اشاعه آموزش رسمی و غیررسمی به جوانان و همچنین بزرگ‌سالان باشد.
مراکز کارآموزی مدارس توسعه
کارشناسان در ادامه چنین می‌نویسند: در کشور اندونزی ما به این نتیجه رسیدیم که مفهوم و راهبرد عملی مراکز کارآموزی این است که مدرسه تنها منبع و حتی تنها اصل آموزش نیست، این اعتقاد شدت یافت هنگامی که از این امر آگاه شدیم که اگر به نمونه‌های سنتی مدرسه، کلاس، معلم‌ها و کتاب‌ها اکتفا کنیم، کاملا غیرممکن است که نیازهای مردم اندونزی را در زمینه آموزش پایدار برآورده کنیم. در این راستا ایجاد مراکز کارآموزی پیشنهاد شد.
مراکز کارآموزی، یک خانه مشارکتی خواهد بود و به این معنا این خانه، کارکنان، منابع مالی و لوازم آموزشی در اختیار خواهد داشت و نیز باید توانایی تصمیم‌گیری برای ارتقای حمایت و سازماندهی آموزش مشارکتی را دارا باشد.
تمرکززدایی امتحانات
براساس سیاست تمرکززدایی امتحانات، سیاست مدارس باید روش‌های جدید آموزشی را مورد آزمایش قرار دهد و کلاس‌های خود را تا حد ممکن با نیاز‌های محلی مطابقت دهد. تجربه ثابت کرده که سؤالات امتحانی که خارج از مدرسه دیکته می‌شوند بیشتر از برنامه‌های درسی، معلم‌ها را در آموزش خود محدود می‌کنند. اگر سؤالات امتحان فقط بر مبنای اطلاعات آن دسته از دانش‌آموزان مطرح شود که کل یک کتاب را از حفظ کرده‌‌اند و هیچ‌گونه کار عملی‌ای انجام نداده‌‌اند، دانش‌آموزانی که آموزش و کار عملی در آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌ها انجام داده‌‌اند، هنگامی که با چنین سؤالاتی مواجه می‌شوند ممکن است این استنباط را داشته باشند که آموزش آنها در کارگاه‌ها اتلاف وقت بوده است و آنها نیز باید وقت خود را به حفظ یک کتاب درسی اختصاص می‌دادند.
یک امتحان به روش قدیمی در هر یک از درس‌ها که باشد معلم را دلسرد خواهد کرد نسبت به اینکه روش‌های جدید آموزش را استفاده کند، درحالی‌که امتحانی که به‌خوبی طرح شده باشد، هر تلاشی در جهت ایجاد آموزش مدرن‌تر و واقع‌گرایانه‌تر را تشویق خواهد کرد.
بخش آموزش غیررسمی می‌تواند موجب ارتقای سطح آگاهی در بخش مدیریت‌های برنامه‌ریزی آموزشی در ادارات آموزش‌وپرورش (به‌ویژه شهرستان‌ها و مناطق دور از مرکز)، مدیران مدارس و معلم‌ها و ایجاد افق‌های تازه و خلاقیت در آنان شود که با مطالعه مشکلات موجود در کشور اندونزی و راه‌حل‌های ارائه‌شده برای آن هرچند متفاوت با کشور ما باشد، می‌تواند به راه‌حل‌ها و نوآوری‌ها در کشور ایران کمک کند.
نوآوری‌ها در زمینه برنامه‌ریزی، توسعه و ارزیابی آموزشی
در شروع کار ابتدا اجرای پروژه‌ای به تصویب رسید؛ پروژه ارزیابی ملی آموزش در کشور اندونزی. این پروژه بر سه اصل استوار بود:
١- ارزیابی شرایط آموزشی در اندونزی و جمع‌آوری اطلاعات لازم برای تدوین یک راهبرد ملی آموزشی در بلندمدت
٢- ارزیابی ملی آموزشی در بلندمدت
٣- ارائه توصیه‌ها به کمیته مسئول در وزارت آموزش و فرهنگ جهت تدارک راهبرد ملی آموزشی در بلندمدت
پس از آن روش برنامه‌ریزی آموزشی در کتاب شرح داده می‌شود. در این روش از رویکرد سیستمیک استفاده شده است. رویکرد سیستمیک در این کشور دارای مشخصه‌هایی به این شرح بود:
الف - مدل‌های برنامه‌ریزی و طرح‌ریزی تلفیقی
ب- مدل بانک اطلاعات
پ- روش پژوهشی با هدف تعیین اهداف آموزش
ت- روش پژوهشی جهت کنترل و ارزیابی نتایج و فرایند‌های آموزشی برای استفاده از اطلاعات جمع‌آوری و برگشت‌داده‌شده، برای اینکه در زمینه برنامه‌ریزی مورد استفاده قرار بگیرد.
روش رویکرد سیستمیک
رویکرد سیستمیک در برنامه‌ریزی و توسعه آموزش، یکی از ابزارهای شناسایی در این کشور بود. براساس رویکرد سیستمیک، برنامه‌ریزی بر یک سلسله‌اقدامات منطقی و منظم تکیه داشت، زیرا شرایط آموزشی در اندونزی هنگام اجرای نوآوری‌ها به شکلی بود که از روش‌های سطحی و غیرعمیق استفاده می‌شد، تصمیمات مطابق با نیازها اخذ می‌شد بدون اینکه شرایط واقعی کشور ارزیابی شود و بدون اینکه نگرانی وجود داشته باشد از اینکه نتایج یا تأثیرات ثانویه این تصمیمات در آینده چه خواهد بود و به‌طورکلی در این کشور روش یکپارچه و منسجم وجود نداشت؛ روشی که هدف آن توسعه و بهبود در سیستم آموزشی کشور باشد. به‌اجرادرآمدن رویکرد سیستمیک در برنامه‌ریزی آموزشی، دوسال‌ونیم به طول انجامید و پیشرفت‌های قابل‌ملاحظه‌ای در انتقال اصول اساسی در مدیریت‌های آموزشی در سطح استان‌ها انجامید. جهت برنامه‌ریزی و توسعه آموزش در یک کشور باید تصمیمات منطقی اتخاذ شود. این تصمیمات منطقی عبارتند از:
١- تصمیماتی که بر پایه آنالیز (رویکرد) سیستمیک و بر پایه ارزیابی سیستمیک نیازهای آموزشی قرار داشته باشند. چه این نیازها مربوط به مسائل محلی و چه مربوط به شرایط آموزش باشند.
٢- تصمیماتی که بر پایه غایت عملیات و غایت همه‌جانبه هدف‌ها قرار دارند و کاملا حساب‌شده هستند.
اجرای طرح مدارس توسعه در اندونزی
در این مدارس دانش‌آموزان خواندن و نوشتن را به روش‌های مدرن می‌آموزند. لوازم مورد استفاده در این کلاس‌ها، هم سرشار از خلاقیت و هم بسیار فراوان است. بچه‌ها فعال هستند و پر از شور و شوق. آنها به‌وضوح از مدرسه لذت بسیار می‌برند. معلم‌ها برای استفاده از روش‌های مدرن آموزشی به‌خوبی آموزش دیده‌‌اند و شاهد آن، تعداد زیاد وسایل کمک‌آموزشی است که ساخته دست خود آموزگاران است. در این مدارس جهت اجرای برنامه‌های درسی به مدارس آزادی عمل بیشتری داده می‌شود و آنها کتاب‌های درسی ویژه‌ای را در همه دروس اصلی در اختیار دارند و پس از آن در دوره دبیرستان در کلاس‌های بالاتر دانش‌آموزان قادر هستند تا از روش‌های آزمایش و تجربه استفاده کنند؛ روش‌هایی که از طریق بسیار مستقیم‌تری کار مدرسه را به زندگی اجتماعی و اجتماع ربط می‌دهند. در دبیرستان‌های توسعه، دانش‌آموزان پرشورتر و فعال‌تر از دیگر مدارس هستند. یکی از قوانین بسیار عالی این دبیرستان‌ها این است که تا آنجا که امکان داشته باشد به روش‌های مؤثر آموزش می‌دهند. روش‌ها عملی و فعالانه هستند و آموزش فقط به کلاس محدود نمی‌شود. روش‌های آموزشی خلاقانه است.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید