پنبه یا طلای سفید،زینت بخش عرصههای خشک/بخش پایانی
عبدالحسین طوطیایی_ کارشناس کشاورزی|| در بخش پیشین که چندی پیش منتشر شد، تاریخچه تولید پنبه تا اواخر دهه 1370در کشورمان مورد اشاره قرار گرفت. محصولی که هم در صنعت پوشاک و نیز در تولید روغن میتواند دست در دست صنایع تکمیلی به رونق هر دو بخش کشاورزی و صنعت بیافزاید.
بعد از اینکه در سال 1382 آخرین صادرات این محصول به میزان دو هزار تن صورت گرفت بتدریج تولید محصول پنبه به دلیل حمایت در توسعه محصولات سویا ، کلزا ، برنج و گندم کاهش پیدا کرد. این افول در روند کشت پنبه در حالی رخ داد که در گذشته تنها در استان گلستان یکصد هزار تن صادرات پنبه انجام میگرفت. در حال حاضر کشورمان به 110 هزار تن پنبه خالص نیاز دارد که حدود 65 هزار تن آن متاسفانه از طریق واردات تامین میشود. میزان 55 هزار تن الیاف خالص تولیدی در سال 1396 از حدود 135 هزار تن «وَش» و از سطح 170 هزار هکتار به دست آمده است. درحال حاضر کمتر از 4 درصد اراضی پنبه کاری به صورت دیم بوده که آن هم عمدتا در استان گلستان با میزان بارندگی 600-500 میلیمتر قرار دارد. بنابراین نمیتوان از بازده تولید و درآمد این محصول به صورت دیم در نقاطی از کشور با بارندگی 250 تا 400 میلیمتر اطلاعات دقیقی ارائه داد. محصول پنبه دارای نیاز آبی برابر محصول برنج است. بنابراین به لحاظ تحمل بالای پنبه به خشکی و اراضی شور بایستی در شرایط پر تنش اقلیمی حال حاضر کشورمان به بررسی پهنهبندی جدیدی برای توسعه این محصول در کشور مبادرت کرد. عرصههایی که بتواند به صورت تناوب با گندم یا جو دیم یا در اراضی شوری که دیگر محصولا ت زراعی توجیه اقتصادی ندارند، تولید مناسبی داشته باشد. در مناطق کشاورزی حومه کاشان از کشتن مخلوط طالبی و پنبه استفاده میشود که میتواند شیوه مناسبی در افزایش بهرهوری در زراعت پنبه برای مناطق خشک به شمار آید.
بر اساس برنامه ششم توسعه پیشبینی میشود که تا سال 1400، کشت پنبه در سطح یکصد هزار هکتار و با میانگین عملکرد حدود 2900 کیلوگرم، تقریبا 70 درصد نیاز داخلی را تامین کند. توسعه کشت و صنعت پنبه خوشبختانه در برنامههای وزارت جهاد کشاورزی قرار دارد. اما از آنجا که معمولا فراوردههای ثانویه این محصول مورد استفاده قرار میگیرد بیم آن میرود که تلاش این وزارت برای دستیابی به امنیت غذایی اجازه ندهد که به نقش کلیدی توسعه تولید پنبه پرداخته شود. در سال گذشته واردات الیاف خالص از قرار کیلویی 3 دلار در شرایطی که خرید داخلی از قرار هر کیلو معادل 2.5 دلار بود انجام گرفت. وارداتی که در حال حاضر برای منابع ارزی کشورمان حدود 200 میلیون دلار هزینه دارد. بنابراین اولین گام در توسعه پایدار پنبه، خرید تضمینی این محصول با تطبیق قیمتهای جدید ارز است. از دیگر ضرورتهایی که در این راه باید مورد توجه قرار داد تصویب تعرفههای مناسب برای حمایت از تولید داخلی به خصوص در زمان برداشت محصول است. از دیگر مشکلات وابستگی کشور به واردات محصول پنبه این است که کشورهای صادر کننده ( مانند ترکیه ) به تدریج صادرات پوشاک را جایگزین صادرات پنبه کرده و از این نظر نیز صنایع و تولیدی پوشاک را در کشور با ورشکستگی رو برو میسازند.
اما آنچه که در توسعه تولید پنبه باید بیش از پیش مورد توجه قرار داد دستیابی به لاینها و ارقامی است که در شرایط خشک و آب یا اراضی شور کشور بتواند بازده اقتصادی داشته باشد. در صورتی که این ارقام دارای دوره رشد کوتاه بوده و تنها با یک چین، امکان برداشت آنها باشد به خوبی میتوانند در چرخه تناوب با گندم و جو دیم قرار بگیرند. شناسایی پهنههایی در حوزه زاگرس یا استانهای قم و مرکزی که به صورت دیم یا کم آبیاری به عملکرد مناسب برسند مورد تاکید قرار میگیرد. امید آنکه وزارت جهاد کشاورزی با توجه به برنامه توسعه این محصول استرانژیک، شرایطی را فراهم آورد که محصول پنبه جایگاه دیرین خود را باز یافته و با حمایت از تولید پوشاک به قطب عمده صادرات پوشاک تبدیل شود.
دیدگاه تان را بنویسید