گروکشی روسیه از سهم ایران در آبهای دریای خزر
تهران زیر سایه مسکو
پیشنویس رژیم حقوقی دریای خزر مدتها است تنظیمشده و بهصورت غیررسمی در حال اجرا است
تهران مدتها است که به دنبال تعیین حقوق خود در خزر بر مبنای قرارداد سالهای 1921 و 1940 با شوروی است، اما روسیه بهعنوان متحد استراتژیک ایران در خاورمیانه در جمعآوری سهم خود از دریای خزر ما را به حال خود رها کرده و کوچکترین قدمی در جهت خواست حداقلی متحدانش در سوریه برنمیدارد.
پس از آخرین نشست تعیین رژیم حقوقی دریای خزر، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران رو به خبرنگاران میگوید: «بعضی از دوستان ما در منطقه تلاش داشتند ضوابط خود را بر خزر حاکم کنند.»
تهران مدتها است که به دنبال تعیین حقوق خود در خزر بر مبنای قرارداد سالهای 1921 و 1940 با شوروی است؛ اما روسیه بهعنوان متحد استراتژیک ایران در خاورمیانه در جمعآوری سهم خود از دریای خزر ما را به حال خود رها کرده و کوچکترین قدمی در جهت خواست حداقلی متحد خود در سوریه برنمیدارد.
دیپلماتهای ایرانی چندین سال است که در روز مذاکره تنها فرمول «بازگشت به اصل انصاف» را تکرار میکنند و طرفهای مقابل، با رهبری مسکو بدون توجه به خواست تهران کار خودشان را میکنند و سطح بهرهبرداری خود از دریای خزر را افزایش میدهند. در برابر این اتفاق، تنها شیوه مقابله وزارت خارجه ایران با شرکای جدید و قدیم، تکذیب پروتکلهای تصویبشده و گاهی هم سکوت در برابر زیادهخواهی آنها بوده است. نگاهی به صحنه دریای خزر نشان میدهد که دولتهای حاشیه خزر نسبت به اعتراضات دیپلماتیک تهران بیتفاوت هستند. آنها روی اعتبار قراردادها و رژیم حقوقی سابق توافق ندارند و هرکدام تفسیرهای متفاوتی نسبت به سهم ایران از دریای خزر دارند.
چرخش در هتل شرایتون
روسها در روزهای اولیه فروپاشی شوروی موضعی مشابه ایران درباره رژیم حقوقی خزر داشتند و معتقد بودند که خزر باید بهصورت مشترک توسط همه دولتهای حاشیه آن اداره شود، اما در سال 2002 و بعد از برگزاری نشست عشقآباد در هتل گرند شرایتون، ناگهان ورق برگشت و روسیه در یک چرخش بزرگ از تهران دور شد. روسها اکنون قراردادهایی با قزاقستان و آذربایجان منعقد کردهاند که کف دریای خزر را بر اساس خط منصف تقسیم کرده و آبهای بالای آنها را برای همه دولتها آزاد اعلام کردهاند.
قزاقستان نیز با آذربایجان قرارداد مشابهی منعقد کرده است و آنها مشغول کار کردن با ترکمنستان برای انعقاد قرارداد بعدی هستند. ترکمنستان بههیچوجه موضع ایران را قبول ندارد و فقط منتظر آن است که با آذربایجان روی چند میدان نفتی شناختهشده در خزر توافقی صورت بگیرد تا راه خود را بهصورت کامل جدا کند.
در این میان ایران مانده و یکسری راهحلهای بینتیجه بایگانیشده که هیچکسی برای آن اهمیتی قائل نیست. آنچه میتوان بهعنوان راهبرد استراتژیک ایران در خزر نام برد، نه توان ناوچههای جنگیاش، نه ارتباطات پیچیده سیاسی و دیپلماتیکش با روسها در خاورمیانه و نه پرستیژ و اعتبار جهانی است. ایران تنها یکچیز دارد و آنهم «رد مصوبات دیگران» است. در آخرین تاکتیک ایران در رد نظر همسایگان ساعتی پس از سخنان لاوروف در پایان مجادلات خزر؛ بهرام قاسمی سخنگوی وزارت خارجه بهسرعت اظهارات وزیر روسی را تکذیب کرد. البته تکذیبهای مکرر مقامات ایرانی اهمیتی برای روسیه و متحدانش در خزر ندارد و حتی فشار آنها در خرید سهم نفت ایران بهصورت تهاتری و واگذاری سوخوهای برگشتخورده از آمریکای جنوبی افزایشیافته است.
سهم ایران چقدر است؟
در تهران، سیاستمداران مخالف روحانی میگویند سهم ایران در دریای خزر 20 درصد است و اگر توافقی کمتر از این مقدار صورت گیرد، شکستی بزرگتر از برجام برای ایران شکلگرفته است. در پایان هفتمین نشست وزیران امور خارجه کشورهای حاشیه خزر در مسکو یک، روزنامه تندرو با بیان از دست رفتن حقوق ایران نوشت: «کار ایران تمام است و تهران ترکمانچای را امضا کرده است.»
فردای آن روز رحیمپور معاون سابق ظریف در امور آسیا، اقیانوسیه رو به خبرنگاران گفت: «مگر دریای خزر کیک است که پنج تکه مساوی باشد؟»
آگاهان امور منطقه معتقدند در توافقات صورتگرفته، در بندهای حساس پیشنویس سهم 13 درصدی برای ایران در نظر گرفتهشده و تهران تحتتأثیر برنامههای منطقهای و همکاری با روسیه قصدی برای بر هم زدن این توافق را ندارد و ترجیح میدهد اهداف منطقهای را پیش ببرد. به نظر میرسد پس از یکسری مذاکرات طولانی بر سر به دست آمدن یک فرمول قابلقبول برای همه کشورهای عضو، دولتهای منطقه بدون در نظر گرفتن خواستههای ایران به راهحلهای قابلقبولی برای خود دستیافتهاند.
ایجاد ترتیبات دوجانبه (مثل قراردادهای تقسیم کف دریای خزر بین روسیه با آذربایجان و قزاقستان و نیز بین قزاقستان و آذربایجان)، تقویت نیروهای نظامی توسط دول حاشیه خزر بهمنظور آمادگی برای برخورد با وضعیتهای مبهم و بالقوه خطرناک آتی، وارد شدن دول ساحلی به ترتیبات مختلف با دول و شرکتهای فرامنطقهای برای اکتشاف و بهرهبرداری از منابع خود، نمونهای از اقدامات در حال انجام همسایگان ایران است.
در چنین شرایطی همچنان وزارت امور خارجه ایران دریای خزر را دریای صلح و دوستی مینامد، پیشنویس رژیم حقوقی دریای خزر مدتها است تنظیمشده و بهصورت غیررسمی در حال اجرا است. شرکای ایران تنها منتظر روزی هستند که ایران بهصورت رسمی رژیم تدوینشده را بپذیرد./
دیدگاه تان را بنویسید