لازم و ملزوم بودن تحقیقات زیست فناوری کشاورزی باتحقیقات اقتصادی و اجتماعی روستایی
دکتر اسماعیل شهبازی
دکتر اسماعیل شهبازی - استاد ترویج کشاورزی و توسعه روستایی
مطالعه و بررسی در مراحل مقدماتی از یکسو و تحقیق و پژوهش در مراحل تکمیلی از سوی دیگر، در زمینههای زیستفناوری با هدف نهایی توسعه کشاورزی و عمران و آبادانی روستاها، طبیعتاً مستلزم انجام همزمان و همراه مطالعه و بررسی و نیز، تحقیق و پژوهش در زمینههای اقتصادی و اجتماعی روستایی هم هست.
بررسیها و تحقیقات زیستپایه (بیولوژیک) بهمنظور افزایش کمی و بهبود کیفی محصولات و فراوردههای کشاورزی، به دور از مطالعات بالینی و فارغ از پایشها و پژوهشهای میدانی در زمینههای اقتصادی و اجتماعی در سطوح مزرعه و روستا و در عرصههای طبیعی و صرفاً بهمنظور اجرای طرحهای علمی - پژوهشی "آکادمیک" و آن هم در آزمایشگاههای استاندارد و هماهنگ با معیارها جهانی، در عالم واقع، کمک به غنای ذخایر علمی جهان است که این هم به جای خود، یک کار "آکادمیک" و یک وظیفه دانشگاهی در سطوح بینالملل بهمنظور مشارکت ملی هر کشور در گسترش دامنه های علم در دنیای امروز و فردای جهان است و امروزه بر اساس قانون، وزارت علوم و تحقیقات و فناوری و دانشگاهها بهمنظور آموزش و پژوهش در راستای تولید علم و اشاعه آن و گسترش دامنههای جهانی آن در همه زمینههای مربوط، وجود دارند و مسؤل هستند.
اما جدا از مسئولیت و مشارکت دانشگاهها در امور آموزش و پژوهش و گسترش دامنههای علم، کار بررسی و تحقیق یا مطالعه و پژوهش به توسط یک وزارتخانه یا نهاد یا ارگان مسئول در سطوح مزرعه و در عرصههای روستایی، به طور قانونی و اصالتاً به مفهوم ضرورت و الزام آن وزارت یا نهاد یا ارگان به مسئلهیابی و مشکلجویی با هدف اساسی ارائه راه و روشهای نوین علمی بهمنظور حل مسائل و رفع مشکلات و برای برداشتن چالشهای نوظهور از پیش پای مولدان روستایی و کشاورزان و بهرهبرداران بومی در سرزمین خودی است و این اصل وظیفه است.
و این هم یعنی فلسفه وجودی سازمانها و مؤسسههای تحقیقاتی و مراکز و نهادهای پزوهشی در وزارتخانهها و سازمانهای بخش دولتی در ایران امروز است. این فلسفه وجودی هم بدین مفهوم است که واحدهای تحقیقاتی و پژوهشی در درون وزارتخانه مربوط، ملزم به مطالعه و بررسی و عنداللزوم، تحقیق و پژوهش در مسائل و موضوعاتی هستند که حین ایفای وظایف سازمانی خود در سطوح اجرایی برداشت میکنند یا بهرهبرداران را در مواجهه با آنها درمییابند یا به توسط مولدان و از طریق مروجان و مربیان، به واحدهای تحقیقاتی مربوط منعکس و ابراز میشوند و این هم مسئولیتی است که دانشگاهها، لااقل تا به امروز، به شکل قانونی خود را ملزم به پاسخگویی به آن نمیدانند؛ لذا دولتها، نهتنها در ایران که در خیلی از دیگر کشورها، در درون برخی از وزارتخانههای خود و با صرف هزینههای اغلب سنگین، مبادرت به تأسیس واحدهای بررسی و تحقیق یا مطالعه و پژوهش یا ( R&D تحقیق و توسعه) کردهاند تا ابتدا با مشارکت مولدان کشاورزی به مسئلهیابی و مشکلجویی بپردازند و ضمن تحقیق و پژوهش، یافتههای علمی خود را برای آموزش و ترویج در بین مخاطبان روستایی و نه الزاماً برای پذیرفته شدن در ژورنالهای علمی ملی و بینالمللی ارائه دهند.
از اوایل قرن بیستم که ایران مبادرت به تأسیس و راهاندازی وگسترش و توسعه واحدهای بررسی و تحقیق در زمینههای مورد نیاز کرد، به سبب عقبماندگی از کاروان علوم و تکنولوژیهای زیستپایه (بیولوژیک)، از همان ابتدای کار، وزارت کشاورزی تمام هم خود را مصروف بررسی و تحقیق در موضوعات و مضامین "زیستپایه" کشاورزی کرد و اگر نه هیچ، ولی در همین اواخر، اندک توجهی هم معطوف مطالعات و پژوهشهای مدیریت و اقتصاد کشاورزی و چالشهای اجتماعی و فرهنگی در مجامع و فعالیتهای روستایی کرد شاید به این علت که به سبب وجود نظام مالکیت ارباب - رعیتی و روشهای کشاورزی "معیشتی" در دورههای پیش از اصلاحات ارضی دهه 40، علیالاصول مسئله و مشکل و چالشی در زمینههای مدیریتی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در روستاها یا وجود خارجی نداشته یا رصد و تعریف نمیشده است تا پیرامون آن به بررسی و تحقیق و یا مطالعه و پژوهش پرداخته شود.
اما اینک با اندک توجهی به کشاورزی در این دهههای آغازین از قرن 21، درمییابیم که نظامهای کهن مالکیت اراضی و منابع طبیعی پایه تولید در کشاورزی ایران دگرگون شده، کشاورزان و بهرهبرداران و روستاییان و عشایر ایران با بسیاری از فناوریهای "زیستپایه" آشنا شده و بعضاً هم در گزینش و بهکارگیری آنها تسلط نسبی پیدا کردهاند. نظام تولید از شکل سنتی و "معیشتی" خود خارج شده و بهصورت نیمهصنعتی درآمده و بعضاً صنعتی و تجاری و حتی بینالملل شده است. واحدهای تولیدی وتبدیلی کشاورزی بیشتر بهصورت شرکتهای "کشت و صنعت" در ابعاد افقی و عمودی متشکل شده و به تدریج وارد بورس بازار شده و میشوند. واردات و صادرات مواد و نهادهها و کالاها و فراوردههای کشاورزی روزبهروز فراگیرتر میشود و...
در نتیجه همه این تغییرات و تحولات و پیشرفتها، اینک میتوان انتظار داشت که امروزه، از باب تحقیق و پژوهش، مسئله و مشکل کشاورزی ایران، صرفاً مسئله و مشکل "زیستفناوری" نیست که اولیتر از آن در حال حاضر، مسائل و مشکلات و چالشهای مدیریتی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی پیش پای کشاورزان و بهرهبرداران و روستاییان و عشایر و در مجموع تمام مولدان محصولات و مبدلان فراوردههای کشاورزی در سراسر ایران است. از این رو، انتظار این است که واحدهای مربوط در صحنههای عمل و اجراء به این مهم، یعنی اقدام گسترده و جدی و فراگیر به تحقیق و پژوهش در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی روستایی هم بپردازندکه در غیر این صورت، از اقدام به جنبههای مهم و زمینههای حیاتی بررسی و تحقیق چشمپوشی شده است. البته این هم به نوبه خود در بلندمدت و در طول زمان، یعنی زوال تدریجی بهرهوری کشاورزی، اعم ازسنتی و صنعتی یا معیشتی و تجاری و در پی آن هم، زوال کار کشاورزی در کشور./
دیدگاه تان را بنویسید