چگونه در جلوگیری از بحران کمآبی بکوشیم؟
پروانه پیشنمازی*
شرق : آب باارزشترین منبع طبیعی است که در جهان وجود دارد و حیات و ممات بشر، منوط به وجود آب است. البته دانستن این نکته ضروریست که وقتی از آب بهعنوان مایه حیات، سخن به میان میآوریم، درواقع منظور آب شیرین است. بیش از سهچهارم یا ٧٠ درصد کره زمین را آب پوشانده است، اما ٩٧ درصد از این میزان، به صورت غیرقابل استفاده در اقیانوسها موجود است و تنها سه درصد باقیمانده به صورت آب شیرین موجود است که سهچهارم آن هم در یخهای قطبی انباشته شده و از دسترس و استفاده انسان خارج است. بهاینترتیب، کمتر از یک درصد کل آبهای کره زمین که در دریاچهها، رودخانهها، نهرها یا در زیر سطح زمین جریان دارد، برای کاربریهای مختلف قابل استفاده است. درمجموع، در هر زمان تنها یک دههزارم درصد از کل آبهای زمین بهسادگی در دسترس انسان است (قنادی، ١٣٨٠). درحالحاضر نهتنها دومیلیارد نفر در جهانسوم از دسترسی به آب کافی و سالم محروم هستند، بلکه کمبود آب و مسائل و مشکلات ناشی از آن، زنگ خطر را برای کشورهایی که از نظر منابع آب غنی بودهاند نیز به صدا درآورده است. کارشناسان جهانی آب اعتقاد دارند ٤٠ کشور جهان که بیشتر آنها با حدود سرانه هفت لیتر آب در روز زندگی میکنند، بدون اینکه ابتدا بیآبی آنها جبران شود، هرگز قادر به خروج از محدوده فقر و رسیدن به توسعه پایدار نخواهند بود. ساکنان این کشورها به طور باورنکردنی با ترکیبی از فقر و بیآبی میجنگند. مثلا رژیم اشغالگر قدس ٧٥ درصد آب مصرفی خود را از خارج از مرزهایش تأمین میکند و سالهاست موضوع آب از چالشهای روابط اعراب و رژیم اشغالگر قدس است. ترکیه با کشورهای عراق و سوریه درباره آب دجله و فرات با چالش و بحث و گفتوگو مواجه هستند. در آفریقا، رود نیل از موضوعات مورد بحث مصر، سودان و اتیوپی است. در آسیا، هند با کشورهای پاکستان، بنگلادش بر سر رودخانه سند و گنگ درگیر است (آلیاسین، ١٣٨٤). سرزمین ما، ایران، نیز کشوری پهناور با اقلیمی خشک است که مردمان نواحی وسیعی از آن (نواحی شرقی، شمالشرقی، جنوب غربی، نواحی وسیعی از بخش مرکزی و سراسر مناطق جنوبی) همواره از کمآبی و در مواردی از بیآبی رنج برده و میبرند. طبق پیشبینی سازمان ملل متحد، سهم سرانه آب در جهان با توجه به افزایش جمعیت، مصرف غیربهینه و عوامل زیستمحیطی رو به کاهش است. برای مثال سهم سرانه مصرف ایران از آب در سال ٢٠٢٥ به ٨١٦ مترمکعب خواهد رسید و این در حالیاست که این مقدار در سال ١٩٩٠، حدود ٣٠٢٥ و در سال ١٩٥٥، حدود ٦٢٠٣ مترمکعب بوده است.
موضوعاتی که مطرح شد، همه نشان از اهمیت و گستردگی ابعاد موضوع آب در جهان دارد، بهگونهای که کمبود آب نهتنها خود بهتنهایی یکی از معضلات جوامع بشری است و شرایطی بحرانی را در بیشتر نقاط جهان بهوجود آورده، بلکه میتواند محل مناقشه واقع شده و بحرانهای دیگر نظیر جنگ و جدل، تحریم و اعتراض، بحران سلامت و... را دامن بزند. با توجه به مواردی که ذکر شد، دور از ذهن نیست که موضوع کمآبی بهعنوان بحرانی جهانی محل توجه و تأمل فراوان واقع شود.
استفاده از ظرفیت رسانهها برای حل مشکلات و بحرانها، پیشینهای طولانی دارد؛ اما در چند دهه اخیر و مقارن با ظهور و بروز انواع رسانههای نوین مبتنیبر وب، نظیر شبکههای اجتماعی و پدیدههایی چون خبرنگاری موبایلی، شهروندخبرنگاری و... این مهم از الزامات و ضرورتهای فرایند مدیریت بحران برخوردار شده است. نکته حائز اهمیت در این زمینه، چگونگی استفاده از ظرفیت رسانهها بهگونهای بهینه و مثمرثمر است که بتواند از یکسو مصرفکنندگان بخشهای مختلف آب شیرین را به سمت صرفهجویی در مصرف آب سوق داده و از سویی دیگر زمینهساز ایجاد طرحها، اقدامات و ابتکاراتی درخصوص افزایش منابع تولید بیشتر آب شود.
نگاهی به وضعیت موجود رسانهها در راستای عملکردشان نسبت به موضوع آب و مخاطره کمبود آن که احتمال و پتانسیل زیادی برای تبدیلشدن به بحران را دارد، نشان میدهد که متأسفانه رسانهها در این بخش هنوز متوجه وخامت موضوع نبوده و به رسالت آموزشی و اطلاعرسانی خود در این زمینه، چنانکه شایسته و بایسته است، عمل نکردهاند. بهعنوانمثال، نتایج تحقیقی که در بهار، تابستان و پاییز سال ١٣٩٣، به منظور تعیین چگونگی پوشش خبری اخبار شبکههای یک و ٥ درخصوص آب انجام شد، حاکی از آن است که تنها ١,٥ درصد از کل خبرهای شبکههای مورد بررسی، به موضوع آب اختصاص دارد و زمان حدود نیمی از این خبرها کمتر از ٣٠ ثانیه و بیشترین فراوانی پخش اخبار آب، مربوط به طرحهای عمرانی و توسعهای بوده و نه موضوعات مربوط به صرفهجویی و افزایش منابع تأمین آب (نصراللهی، توانا: ١٣٩٤).
با توجه به موارد طرحشده، میتوان اذعان کرد از آنجایی که کمبود آب درحالحاضر از مخاطرات جدیای است که کشور را تهدید میکند و هنوز به بحران تبدیل نشده، مهمترین وظیفه رسانهها در این مقطع، مداخله فعالانه در جهت جلوگیری از تبدیل مخاطره مذکور به بحران از طریق اتخاذ راهبردهای فعال و فوقفعال و نیز رویکرد تعاملی است. بهاین منظور یافتن علائم و عوامل هشداردهنده بحران، تجزیه و تحلیل آنها، برجستهسازی موضوع با بهرهگیری از ظرفیت تمامی رسانهها و بهرهگیری از تکنیک تکرار، گوشزدکردن وظایف دستگاههای اجرائی به منظور آمادگی یا پیشگیری بهواسطه مراجعه به مسئولان و متخصصان و طلب راهکارهای پیشگیری از وقوع بحران از آنها و همچنین ارائه الگوی مصرف بهینه به مخاطبان در بخشهای مختلف (خانگی، صنعتی و کشاورزی) است.
*پژوهشگر پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله
مدرس ارتباطات در دانشگاه آزاد اسلامی
منابع:
١- آلیاسین، احمد. (١٣٨٤). بحران آب. تهران: انتشارات جامعه مهندسان مشاور ایران
٢- قنادی، مجید. (١٣٨٠). سیمای جهانی بحران آب. مجله آب و محیط زیست، شماره ٤٥
٣- نصراللهی، اکبر و توانا، لادن (١٣٩٤). بررسی تطبیقی دیدگاههای کارشناسان و مدیران آبفای ایران با پوشش اخبار آب در شبکههای یک و ٥ سیما (بهار، تابستان و پاییز ٩٣). فصلنامه پژوهشهای ارتباطی، سال بیستودوم، شماره ٢ (پیاپی ٨٢)، تابستان ١٣٩٤، ٨٧-١٠٦.
دیدگاه تان را بنویسید