Iranian Agriculture News Agency

اراده ای برای اجرای کشاورزی دقیق نیست

بسیاری از کارشناسان کشاورزی معتقدند کشاورزی دقیق نگرشی جدید در مدیریت مزرعه است. شیوه ای که به ظاهر سهل اما در عمل دشوار است و اجرای آن در ایران به دلایل گوناگون از جمله نبود سیاست مدون در این بخش بعید به نظر می رسد. در عوض عده ای دیگر به آینده کشاورزی ایران با تمام گرفتاری های این بخش امیدوارند. آینده ای که....

اراده ای برای اجرای کشاورزی دقیق نیست

سبزینه - محسن احمدی:

بسیاری از کارشناسان کشاورزی معتقدند کشاورزی دقیق نگرشی جدید در مدیریت مزرعه است. شیوه ای که به ظاهر سهل اما در عمل دشوار است و اجرای آن در ایران به دلایل گوناگون از جمله نبود سیاست مدون در این بخش بعید به نظر می رسد. در عوض عده ای دیگر به آینده کشاورزی ایران با تمام گرفتاری های این بخش امیدوارند. آینده ای که در آن مدیریت نهاده های تولید محصولات زراعی نظیر کود شیمیایی ، آهک ، علف کش ، بذر و غیره بر اساس ویژگی های مکانی مزرعه با هدف کاهش ضایعات و افزایش درآمد و حفظ محیط زیست اجرا می شود. فلسفه کشاورزی دقیق که گاهی آن را کشاورزی «خاص مکانی» نیز می نامند، افزایش بازدهی اقتصادی و کاهش آلودگی محیط زیست، و مصرف کودهای شیمیایی، آفت کش ها وعلف کش ها دقیقا به همان میزان مورد نیاز هر بخش کوچک از مزرعه است، نه بیشتر و نه کمتر. به رغم آنکه در نگاه اول کاربرد کشاورزی دقیق مدیریت پیچیده ای را می طلبد و از طرفی توجیه اقتصادی چنین سیستمی با تردیدهایی مواجه است اما به نظر می رسد با توجه به چالش های عمده ای که جهان امروز در زمینه آب، غذا، آلودگی محیط زیست و منابع انرژی با آنها مواجه است، نسل های آینده ناگزیر به روی آوردن به چنین شیوه هایی خواهند بود. شیو ه ای که هر چند در حال حاضر در کشورهای پیشرفته بویژه در آمریکا ، کانادا و برخی از کشور های اروپایی تبدیل به سیستم رایج کشاورزی شد ه است اما برای رسید ن به آن در ایران راه زیادی در پیش داریم. راهی که به گفته دکتر «اکبر صناعی » پژوهشگر کشاورزی بسیار پرپیچ وخم وسنگلاخ اما قابل دسترس است ونباید ناامید بود: « در ایران به کارگیری سرویس های اینترنتی به منظور انجام آموزش و آشنایی با خدمات و راه های کشاورزی دقیق بسیار پائین است و همگان دسترسی به آن ندارند و از طرفی استفاده از روش های مکانیزاسیون کشاوری چندان گسترده نیست. » پس چه باید کرد؟
پاسخ این پرسش را در گفت وگو ی ما با این استاد سابق دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته مهندسی مکانیک ماشین های کشاورزی و فناوری های پیشرفته کشاورزی دقیق می خوانید:




مایلم برای شروع، تعریف شما را از کشاورزی دقیق و استانداردهای آن بدانم و اینکه کشاورزی ایران تا چه اندازه به این استانداردها نزدیک یا از آن دور است؟
پیش از ورود به بحث اصلی اجازه دهید مثالی بزنم. من زندگی را مجموعه‌ای از تضادها و تغییرها می‌دانم. در حوزه کشاورزی هم ما همواره شاهد تغییر هستیم. بخش کشاورزی یک حوزه تولیدی حیاتی برای بقاء انسان ودام است که بطور طبیعی و همواره با تغییر و تحول درعوامل تولید روبروست. بدون استثناء تمام عوامل تولید درهمه زیرمجموعه‌های بخش کشاورزی برحسب مکان یا زمان متغیر هستند. برای مثال هنگام دادن کود به زمین‌های کشاورزی در مقیاس وسیع ابتدا از خاک هرقطعه از زمین به عنوان کشتزار نمونه‌برداری می‌شود، تا نیازهای گیاه به عناصر مختلف مورد بررسی قرار گیرد و سپس با توجه به کمبود این متغیر‌ها نسبت به نیاز گیاه باید به زمین کود داده شود. حال این مهم درکشاورزی سنتی ایران به دلیل ضعف تکنولوژی دقیقا در فواصل مکانی مناسب مورد سنجش قرار نگرفته و طبعا نهاده‌های کود حاوی عناصر لازم برای رشد گیاه در هرمکان داده نمی‌شود و بنابراین فرسنگ‌ها با استانداردهای کشاورزی دقیق هوشمند رایج دردنیای علوم و فنون پیشرفته روز فاصله دارد.
در واقع منظورتان این است که کشاورزی دقیق را باید بر اساس شرایط مکانی و اقلیم زمانی هرمنطقه تعریف کرد؟
بله همین طور است. ما باید هرگونه تغییری را در این زمینه‌ها در نظر داشته باشیم و بدانیم که گستره خاکها درزمین وبرحسب شرایط آب و هوایی اقلیم‌ها تغییر می‌کند. بنابراین در هرنقطه‌ای از خاک، گیاه نیازهای متفاوتی به مواد معدنی وسایر عوامل یا متغیرهای موثردر تولید دارد. زمانی که ما نیازهای رشدو تکامل کمی و کیفی هرگیاهی را بطور دقیق بررسی کرده و بر اساس این نیازها نهاده هایی را بصورت مواد ازجمله کود و آب یا عملیات زراعی موردنیاز گیاه در هر مکان خاص فراهم کنیم، به مقوله پیشرفته کشاورزی دقیق دست یافته‌ایم. درحقیقت اساس کشاورزی دقیق نیزدرک و امکان ترمیم تغییرپذیری فاصله‌ای (Spatial Variability) میان گیاهان یا بوته‌هاست که آن‌ها را قادر می‌سازد در حدنیازهای لازم نه بیش‌تر و نه کمتر برای حداکثرکمی و کیفی محصول دهی ازنهاده‌های مصرفی مثل آب وکود استفاده کنند. البته این امر گاهی به شرایط اقلیم زمانی و آب و هوایی نیز بستگی دارد که به آن تغییرموقتی (Temporary Variability) می‌گویند.
اما درکشاورزی سنتی درک چنین تغییراتی از قدیم ممکن بود ولی امکان ترمیم تغییرات خاص مکانی بدلیل ضعف علوم و فنون میسر نبوده است. درحقیقت حتی اگرهمه امکانات مکانیکی عصرمکانیزاسیون کشاورزی که دوره آن درچنددهه گذشته به اتمام رسیده است و ما مدت‌هاست از پیش ازدو دهه قبل وارد عصر طلایی اتوماسیون شده‌ایم، مورد بهره‌برداری قرار دهیم، بازهم ممکن نیست که بتوانیم مثلا درهرلحظه از یک قطعه زمین یک هکتاری یعنی ۱۰۰۰۰مترمربعی پنج یا ده هزار نمونه‌بطوردقیق و ازعمق مناسب خاک برداشت کنیم که قاعدتا این نمونه‌ها بعدا درآزمایشگاه خاکشناسی نیز بایدمورد تجزیه و تحلیل قرارگیردکه با امکانات واطلاعات درحوزه کشاورزی سنتی قابل انجام نیست. اما در کشاورزی دقیق به دلیل در اختیار داشتن تجهیزات الکترونیکی سخت افزاری وبرنامه‌نویسی نرم افزاری هوشمند و پیشرفته چنین امکانی وجود دارد. مثلا درکشاورزی دقیق از سیستم موقعیت یاب جهانی جی‌پی‌اس (GPS) استفاده می‌شود که امکان ردیابی ماشین زراعی را درتمام نقاط زمین و مزرعه بصورت آنی (Online) به کشاورز مجهز به علم امروزمی‌دهد. درحالی که بطور همزمان همه تغییرات خاص مکانی نیازهای گیاه ازبعد تجهیزات سخت افزاری نصب شده روی تراکتور نیز مورد سنجش قرارگرفته واز طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی جی‌آی‌اس (GIS) ضمیمه اطلاعات طول و عرض جغرافیایی هرنقطه جی پی اس بصورت داده‌های بسیار کثیری در حافظه رایانه نصب شده در کابین تراکتور ثبت و بلافاصله تبدیل به نقشه‌های رنگی هوشمند و گویایی می‌شود که معمولا از حیث این رنگ بندی، تغییرات عوامل تولید در آن درج شده‌اند. همین نقشه‌ها هستند که مبنای ترمیم همه تغییرات در راستای تامین دقیق نیازهای گیاه در هر نقطه ازکشتزار می‌شوندکه ذکر جزییات آن در این مبحث نمی‌گنجد.
چرا نمی‌توانیم همین تجهیزات را در کشاورزی سنتی داشته باشیم؟
اگرکشوری خواهان اجرای تحول فراگیر و واقعی مقوله کشاورزی دقیق باشد باید بطورکلی اول بستر لازم برای تحقق آن را نیزدرکل اراضی کشورفراهم کند. مجموعه کشاورزی دقیق دردنیا به عنوان یک انقلاب سبز است که برای تحقق فراگیرنیاز به زیرساخت‌های نوین دارد و به‌همین منظور برای شکل‌گیری این انقلاب در یک کشور بایدزیرساختها ودرنتیجه بسترلازم برای اجرای مراحل آن مهیا شود. برای اینکار نیز باید تحولی یکپارچه و فراگیردرتغییر زیرساختهای سنتی وتبدیل به زیرساختهای نوین مرحله بمرحله صورت گیرد. بعد از شکل‌گیری بستررشد این تحول نوین، درمراحل متعاقب نیز نیاز به تکامل دارد تا به بلوغ جامع برسد. در این صورت است که شاید درطول یک دهه بطورنسبی و درطول دودهه مطلقا به مرحله نهایی راه‌حل کامل رسیده است. حال به مسائل کشاورزی با فناوری و تکنولوژی‌های پیشرفته القاب مختلفی داده شده که معروفترین عنوان قدیمی آن Precision Farming است. اما من می‌خواهم این را بگویم که القاب و اسامی اهمیت ندارند. مهم رعایت اصول علوم و فنونی است که لحظه به لحظه درحال پیشرفت و تکامل است که باید فقط توسط متخصصان مجرب و آگاه این بخش و محیط زیست بطورصحیح و منطقی و با اطلاعات به روز شده مراحل تکاملی آن درعمل پیاده شود. استفاده نیم بند وپراکنده در این باره، بویژه توسط افراد غیرمتخصص حتی دانشگاهی بدون کرسی تخصصی در هرزمینه موجب عدم موفقیت قطعی در سطح ملی شده که جبران آن هرگز میسر نیست و دقیقا مثل توسعه صنایع خودروسازی درطی نیم قرن گذشته می‌شود که چون روند مراحل تکاملی آن بطوربنیادی برای انتقال کامل دانش فنی طی نشده بود و بطور پراکنده و غیرهدفمند صاحب صنایع مونتاژی شدیم، اکنون با وجود تولیدات فراوان خودرو در کشور مالکیت هیچ بر ند ملی با کیفیتی که رضایت مندی خریداران داخلی را داشته باشد نداریم. حتی این محصولات نتوانستند صادرات و ارزآوری فراوانی برای ما بدنبال داشته باشند. بنابراین ادامه همین راه دربخش توسعه کشاورزی دقیق بدون اجرای طرح جامع فراگیر و بنیادی و بصورت انتزاعی برای کشورنتیجه‌ای جزشکست نخواهد داشت. برای جلوگیری ازاین شکست، وظیفه سیستم حاکمیتی و دولت است که با ایجاد بستر‌های لازم برای اجرا ی فراگیر کشاورزی دقیق درکشور تلاشش کند.
منظورتان این است که ما توانایی اجرای کشاورزی دقیق را داریم به شرط انکه اجرای آن به درستی صورت گیرد؟
بله. بطور کلی از ورود کشاورزی دقیق به ایران تقریبا یک دهه می‌گذرد. درست زمانی بود که من تازه به ایران پس از پایان تحصیلات دکترای تخصصی‌ام در این رشته برگشته بودم. سال 1378 بود. در آن موقع حتی نامی از کشاورزی دقیق در ایران نبود. من وهمکارانم در دانشگاه صنعتی اصفهان تمام تلاش خود را برای شناساندن این موضوع با ارائه مقالات وسمینارها به مراکز علمی وتخصصی این حوزه و مشارکت در پروژه‌های دانشگاهی و شرکت درکنفرانس‌های ملی و جهانی انجام دادیم تا این مهم اجرایی شود. کارها تا حد اخذ مجوز و حکم تاسیس هسته تحقیقات کاربردی ماشینها و فناوری‌های کشاورزی دقیق از شورای دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد و اقدامات فراوانی درحد تعریف و اجرای طرح موسوم به 40 - 60 باهمکاری سازمان بودجه و برنامه و شهرداری اصفهان، پروژه‌های مونیتورینگ اتوماتیک پارامترهای گلخانه‌ای، تشکیل گروه بیوروباتیک با همکاری بیش ازده‌ها دانشجو و اساتید دانشکده‌های مهندسی مسئول و چندین پروژه دیگر ازجمله کنترل و هدایت اتوماتیک تراکتور بدون راننده و کارروی نرم افزارهای متعدد برای نخستین بار در ایران زیرنظر اینجانب انجام شد. اما متاسفانه این فعالیت‌ها با وجود تصورمثبت اندیشی اینجانب به مزاج برخی همکاران قدیم خوش نیامد وپس ازسی سال خدمت صادقانه کمرهمت به بازنشستگی اجباری اینجانب بستند که گرچه به‌شدت موردمخالفت وزیر محترم علوم قرارگرفت، اما به دلیل ایجاد جوبدبینی درمحیط کاربازنشستگی را پذیرفتم اما از پا ننشستم. متعاقبا کاررسمی اینجانب بمدت 5 سال دیگر با اخذ مجوزدوره کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک ماشین‌های کشاورزی در دانشگاه اقلید فارس با انگیزه توسعه کشاورزی دقیق در کشور ادامه یافت و حاصل آن اجرای چندین پروژه مهم دانشجویی توام با ثبت اختراع و ارائه چندین مقاله مهم کلیدی در کنگره‌های جهانی آمریکا در ASABE نوادا و Precision Farming کلرادو، دانشگاه توکیو در ژاپن و فرانسه بود که آن هم با کارشکنی‌های عوامل سوء آن واحد دانشگاهی به کناره‌گیری انجامید. درنتیجه با وجود تنها یک متخصص مجرب در این زمینه و یکنفر درمرکز تحقیقات ماشینهای کرج، ادامه کاراصولی برخی میسرنشد و برعکس برخی تلاش‌های همکاران و دانشجویان علاقه‌مند غیر مسلط این موضوع به سرانجام مطلوبی نرسید.


همانطور که می‌دانید یکی از فواید کشاورزی دقیق کاهش مصرف انرژی و حفظ محیط زیست و مهم‌تر از آن تامین امنیت غذایی است. اگر موافقید در این باره بیش‌تر حرف بزنیم.
برای روشن شدن پاسخ سئوال شما عرض کنم چندی پیش در همایش جهانی نوآوری‌ها دربخش کشاورزی (GFIA 2016) به عنوان نماینده ایران به ابوظبی دعوت شدم. موضوع اصلی دراین همایش ارائه راهکارهای مناسب برای حل بحران آب، کاهش انرژی، دسترسی آسان به غذا برای همگان و جلو‌گیری از آلودگی‌های زیست‌محیطی و گرمایش زمین تا سال2050 وتامین مایحتاج غذایی حدودحداقل 9 میلیارد جمعیت کره زمین تاسی سال دیگربود، خوشبختانه از میان پیشنهادهای خوب ارائه شده؛ سه پیشنهاد ایران مصوب و برای اجرا در کشورها ی عضو سازمان جهانی فائو، یونسکو و ملل متحد برگزیده شد. اجرای اصولی و به روز شده علوم و فنون پیشرفته کشاورزی دقیق در ابعادکلان، اجرای کامل علمی و عملی فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات (ICT) به عنوان مکمل بند1 و بالاخره تولیدات سالم غذا با مصرف موادعاری از سموم زیان بار برای سلامتی بشر از جمله پیشنهادهای اینجانب در آن همایش بود. در مجموع باید بگویم، اگر نهایتی وجود داشته باشد که بتواند پاسخ کاملی برای پرسش شما باشد همین کشاورزی دقیق است که همه گزینه‌های نهاده‌های مصرفی از جمله اب و انرژی و مواد مصرفی عملیات زراعی لازم را بحداقل رسانده ضمن اینکه امینت تولید غذایی کافی و فراوان و سالم را تا سال 2050 برای بشر فراهم می‌سازد. البته به شرط انکه صحیح و دقیق و اصولی و بنیادی و فراگیر در کشورها پیاده شود. چون کشاورزی دقیق بستر مناسب می‌خواهد. کشاورزی دقیق به مانند ‌میهمانی است که وارد هرکشور می‌شود باید برای آن بستری در شان آن مهیا کرد که بتواند به تمامی آرمانهای بشری که همان آینده ‌ای روشن و پاک و سالم و بدون دغدغه است جامه عمل بپوشاند.
چگونه می‌توان این بستر را فراهم کرد؟
بسترسازی در این خصوص کار ساده‌ای نیست. حتی می‌توان گفت دشوارترین مرحله است چرا که برای ایجاد واجرای آن در هر کشوری چندین دستگاه تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری و محورهای قدرت با یکدیگر برخورد می‌کنند.
منظور شما از برخوردها چیست؟ این برخوردها در کجا بیش‌تر نمود پیدا می‌کند؟
ببینید محورهای قدرت حاشیه‌ای یا جانبی مثل شرکت‌های قدرتمند عریض و طویل که با پشتوانه‌های قوی امور مربوط به صادرات و واردات را انجام می‌دهند و همچنین دلالان سابقه‌دار در بازارهای ملی و بین‌المللی که دارای منافعی در این خصوص هستند ممکن است برای رسیدن به اهداف درست اجرای این طرح در کشور سنگ اندازی کنند. بویژه افراد متنفذ و قدرتمند طرفدار مطلق توسعه بخش صنعت شاید تا حد بستن دروازه‌های ورود تولیدات کشاورزی داخلی به بازار و خارج کردن بخش کشاورزی از چرخه اقتصاد کلان کشور هم پیش بروند. این افراد می‌توانند گردانندگان مهمی برای مخالفت با اجرای طرح تحول کشاورزی دقیق در کشور باشند زیرا فکر می‌کنند کشاورزی دقیق شاید در کوتاه و حتی بلندمدت با منافع شخصی شان در تضاد باشد. در حالی که این طور نیست. برای همین این بر عهده مسئولان کشور است که بتوانند با اجرای قانون و وضع قوانین جدید راه را در این مسیر باز کنند. البته اگر پیش نویس طرح جامع انقلاب سبزهم به تایید و تصویب مقام معظم رهبری برسد، نخبگان متخصص هر رشته و زمینه‌ای می‌توانندبا یاری یکدیگر نسبت به تهیه قوانین جدید و آیین نامه‌های اجرایی در جهت رفع مشکلات سریع مراحل کار اقدام کنند. از سوی دیگر بحث و مناظره‌ها و آموزش‌های لازم می‌تواند حتی آن‌ها رامتقاعد سازد که در نهایت اجرای تحول کشاورزی دقیق و در چارچوب قوانین و مقررات جدید به نفع همگان باشد تاریشه فساد و رانت خواری و اعمال گسترده غیرقانونی و جرم و جنایت و قاچاق توام با رشوه واختلاس برای همیشه خشک شده و با به‌کارگیری جوانان تحصیل‌کرده دانشگاهی و بیکار، جامعه‌ای شاد و پویا داشته باشیم.
منظور‌ شما تجمیع اراضی است؟
بله، تجمیع اراضی و حتی بالاتر و در حد قانونمند کردن هرچه بیش‌تر استفاده از کل اراضی حاصلخیز، بایر، دایر و اراضی‌ای که مالکیت آن‌ها باید با تغییراتی در طرح آمایش سرزمین در مصوبات قانونی جدید ارائه شود؛ برای مثال ببینید تنها حدود 10 تا 20 درصد کل زمین‌های موجود در کشورمان برای کشاورزی قابل استفاده است، یعنی چیزی حدود حداقل 20 میلیون هکتار. درحالی که به باور من در یک حساب سرانگشتی می‌توانیم چیزی حدود 10-12 میلیون هکتار دیگر نیز بر وسعت زمین‌هایی که قابلیت کشاورزی دارند بیفزاییم؛ البته مساله حفظ و تامین آب از همه منابع در این زمینه از اهمیت حیاتی برخوردار است، به‌ویژه که کشور ما با بحران کمبود آب ناشی از خشکسالی منطقه‌ای، ضایعات، آلودگی‌ها و به هدر رفتن آب‌های شیرین سطحی و جاری روبه‌روست و همین موضوع بخش کشاورزی را با دشواری‌های بسیاری مواجه کرده است.
چندی پیش در یک مناظره تلویزیونی یکی از مسئولان طرفدار بخش صنعت مدعی این بود که با توسعه بخش صنعت و درآمد حاصل از آن می‌توان مواد غذایی مورد نیاز کشور را از طریق صادرات تولیدات صنعتی و واردات مواد غذایی لازم کاملا تامین کرد. این مانند این است که کسی یا کشوری منبع غنی اورانیوم داشته باشد؛ اما چون استخراج آن دشوار است آن را رها کند و اورانیوم را از کشور ثالث تهیه و وارد کند. من کاملا مخالف این طرح هستم. ما پیش از آن‌که نیاز به مواد غذایی داشته باشیم به خودکفایی ملی به‌ویژه در جهت تامین غذا و آب سالم، پوشاک و داروهای گیاهی مهم و حیانی قابل تهیه در وطن‌مان نیاز داریم. ممکن است یک روز تمامی این درهای واردات مجهول‌الهویه به روی کشور ما بسته شود، آن روز ما باید چه کنیم؟ آیا سیاست نفت در برابر غذا را که برخی کشورها در حال اجرای آن هستند، پیش بگیریم؟ اگر روزی نفت نداشته باشیم چه؟ آن روز حتی غذا نیز نخواهیم داشت.


اگر بخواهید 5 دلیل مهم اجرایی نشدن کشاورزی دقیق در ایران را نام ببرید، آن دلایل کدامند؟
اشتباه در سیاست و سیاست‌گذاری، آگاهی نداشتن برخی از مسئولان و سیاست‌گذاران از فواید کشاورزی دقیق، گسترش فساد و رانت‌خواری در کشور، کمبود آموزش‌های عالی و تخصصی در این حوزه، وجود افراد سودجو و منفعت‌طلب همه‌کاره، ولی هیچ‌کاره و ضعیف بودن قشر جامعه کشاورزی، ازجمله دلایل اجرایی شدن کشاورزی دقیق است. از طرف دیگر تنها می‌توانم بگویم در کشور ما همه‌چیز به‌شدت سیاسی است و بسیاری از سیاست‌هایی که توسط سیاست‌گذاران ما اجرا می‌شود، لزوما مورد قبول نخبگان و صاحب‌نظران مجرب و متخصص و کارکشته ما نیز نیست؛ اما به هرحال برای سیاستمداران یا سیاست‌گذاران این معیاری براساس اصول و عقیده آن‌هاست که به‌سادگی نمی‌توان با آن‌ها ستیز کرد، مگر به حکم استدلال و منطق منبعث از عقل و درایت و تدبیر که ان‌شاء‌الله در دولت فعلی هست.
پس شما مشکل را در سیاست می‌دانید؟
همان‌طور که در پرسش قبلی پاسخ داده شد، هم سیاست و هم فساد در بسیاری از حوزه‌ها رخنه کرده است. جدا از این مسائل قشر ضعیف کشاورز، فاقد قدرت و توانایی در صحبت کردن و دفاع از حقوق خود است. به نظر من این حکم حاکمیتی حکومت است که می‌تواند یک سیاست درست و اصولی در این زمینه را اجرا کند. یکی از راهکارهای من در همایشی که در سال 1382 در این زمینه برگزار شد این بود که « شورای عالی انقلاب سبز» زیر نظر مقام معظم رهبری و سه قوه تشکیل شود تا به‌عنوان سند در مجامع رسانه‌ای مربوطه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
«انقلاب سبز» ترجمه شما از کشاورزی دقیق است. آیا راه‌حل را در تشکیل چنین شورایی می‌دانید؟
خیر، هرچند به‌نوعی وقوع تحول جهشی کشاورزی دقیق در جهان را می‌توان انقلاب سبزی برای بقاء انسان روی کره‌زمین دانست؛ ولی در این‌جا منظور من توجه وافر به تشکیل شورای عالی انقلاب سبز است که در حقیقت به‌عنوان بازوی قدرتمند سازمان اجرایی‌ـ نظارتی کشاورزی دقیق در سطح کشور است.
ما نیاز به چنین سازمانی مرکب از افراد عالم به علم و عمل تحول سبز در زمینه‌های تخصصی‌ و نافذ در قدرت سیاسی‌ـ اجرایی با اختیارات تام داریم تا نخبگان حوزه کشاورزی و صاحب‌نظران بدون ادعا و پست و مقام را گرد هم‌آورده تا این نخبگان بسترسازی لازم را برای ورود کشاورزی دقیق در ایران اسلامی انجام دهند.
چنین شورایی در حال حاضر وجود ندارد، تنها یک شورای عالی درباره محیط زیست تشکیل شده که برای برطرف کردن مشکلات زیست‌محیطی است؛ درحالی که در چارچوب تحول نوین کشاورزی دقیق، محیط زیست و حفظ و حراست و سلامتی آن جزو لاینفک آن است. اگر چنین شورایی درباره مدرنیزه کردن بخش کشاورزی در چارچوب فوق‌الذکرتشکیل می‌شد، بیش‌تر مشکلات زیست‌محیطی نیز هم‌زمان برطرف می‌شد. به همین دلیل هم من در پاسخ به پرسش شما درباره راه‌حل نهایی برای کاهش مصرف انرژی و آب و سایر نهاده‌ها و تولید بالای کیفی، کشاورزی دقیق را پیشنهاد دادم. دلیلش این است که ماهیت این نوع مدرن از کشاورزی علمی این است و در آن علاوه‌بر این‌که چیزی بیهوده و بی‌اندازه مصرف نمی‌شود، صرفه‌جویی حداکثری در مصرف نهاده‌ها و عملیات زراعی نیز انجام می‌شود. همچنین حداکثر تولید کیفی و غیر زیان‌بار برای انسان و دام، نهایت مدیریت حفظ و نگهداری محیط زیست را فراهم می‌کند. پس در یک جمله می‌توان کشاورزی دقیق را این‌طور تعریف کرد: مدیریت مزرعه با توجه به این موضوع که هیچ‌چیز در این راه بیهوده مصرف نمی‌شود. به عبارت دیگر، مصرف دقیق هر پارامتر و متغیری که برای تولید کشاورزی یا حفظ محیط زیست لازم است؛ مصرف نهاده یا عملیاتی که باید اجرا شود، نه کمتر و نه بیش‌تر از حد نیاز گیاه؛ مثلا اگر در قسمتی از یک زمین کشاورزی نیاز به شخم زدن نداشته باشد، اگر کشاورزی دقیق را به‌کار بگیریم به صورت هوشمند این قسمت را توسط حسگر شناسایی کرده و شخم نمی‌زنیم. این خود به کاهش مصرف سوخت و انرژی نیز منجر می‌شود؛ اما در کشاورزی سنتی چنین امکانی برای تشخیص و اجرا وجود ندارد.
درباره آب نیز این تشخیص وجود دارد؟
بخش آب را در دو حوزه مجزا می‌کنم؛ بخش مصرف و بخش منابع. در حوزه مصرف بایستی اقداماتی بکنیم که متفاوت است. در حوزه شرب باید اقداماتی در جهت هوشمند‌سازی مصرف آب خانگی و صنعتی صورت گیرد؛ مثلا از شیرهای آب هوشمند استفاده شود. در ابتدای دولت یازدهم چندین میلیارد بودجه صرف خرید تجهیزات آبیاری تحت فشار باعنوان آبیاری نوین شد؛ اما باید بدانیم که این سیستم چندین دهه است که به‌ویژه با توجه به بحران آب در اکثر مناطق خشک دنیا و ایران از رده خارج شده و به‌خاطر اتلاف و ضایعات تبخیری و هدر رفت آب و انرژی برای رسیدن رطوبت به برگ و ریشه اغلب گیاهان کاربرد ندارد؛ بنابراین با وجود بحران آب چنین اقدامی توجیه ندارد. زمانی که ما از این تجهیزات برای آبیاری استفاده می‌کنیم هم انرژی فسیلی زیاد برای پمپاژ و انتقال تحت فشار آب مصرف می‌کنیم و هم به‌دلیل خشکسالی میزان تبخیر بیش‌تر می‌شود. به نظر من راه‌حل این مشکل آبیاری تحت فشار از طریق لوله‌های تحت فشار در زیرزمین به‌همراه هوشمندسازی آن‌ها است. در اطراف ریشه‌های گیاه ممکن است برخی نقاط خاک خشک‌تر از برخی نقاط دیگر باشد. این نقاط را که موجب شروع پژمردگی گیاه می‌شود، نقطه یا حد دایمی پژمردگی گیاه (Permanant wilting point) می‌گویند. بدین معنا که رطوبت خاک آن‌قدر کم می‌شود که گیاه شروع به پژمردن می‌کند. وقتی گیاه به این نقطه می‌رسد باید از طریق سیستم کامل سخت‌افزاری و نرم‌افزاری هوشمند و حسگرهای رطوبت‌سنج از این وضعیت آگاه شویم و با فرمانی که به طور اتوماتیک از طریق رایانه به کنترل‌گرها و عملگرها صادر می‌شود، با باز شدن دریچه آب به لوله تحت فشار، آبیاری را آغاز کنیم. زمانی که خاک رطوبت لازم را از طریق آبیاری به‌دست آورد و به مرحله در حد ظرفیت نگهداری (Feild capacity) تا اشباع رطوبتی (Saturation) رسید؛ یعنی از مرحله پژمردگی به مرحله اشباع رسید ما باز هم از طریق حسگرها و سنسورهای سیستم هوشمند از این وضعیت آگاه شده و آبیاری را متوقف می‌کنیم. در این‌صورت است که کوچک‌ترین قطره‌ای از آب نه تبخیرشده و نه به هدررفته و با عمل نفوذ (Infiltration) به آب‌های تحت‌الارض خارج از دسترس گیاه می‌پیوندد. البته برای هرگیاه زراعی و باغی باید سیستم مناسب آن طراحی و نصب شود که کمترین هزینه و بالاترین راندمان و بازدهی را برای ما داشته باشد.
با این وجود آیا می‌توان به اجرای کشاورزی دقیق در ایران امیدوار بود؟
نباید ناامید بود. وظیفه من این است که به‌عنوان فردی آگاه و متخصص در این حوزه حرف خود را به‌طور مستند و فارغ از حاشیه‌ها بزنم و وظیفه مسئولان تلاش در جهت تحقق اصولی این تحول تکنولوژیکی و علمی است.
مهم این است که می‌دانم حرفی که می‌زنم به نفع مردم وطنم و کشاورزی وطنم است و بیان نکردن آن‌ها جای نگرانی دارد؛ چون‌که ایران در حال حاضر دارای بیش از 20 میلیون هکتار زمین کشاورزی قابل استفاده است که می‌تواند تا چند برابر میزان فعلی تولیدات سالم داشته باشد و با جمعیت حتی 150 میلیون نفری قابل انتظار در چند سال دیگر آن‌ها را با خودکفایی کامل تغذیه کند. دوباره تاکید می‌کنم تضمین و گارانتی تامین محصولات کشاورزی و دامی کافی و سالم و رفع نیازهای جانبی انسانی به شرح فوق از محل تولید محصولات جانبی، مثل پارچه و الیاف گیاهی و دامی برای خودکفایی در وسایل خانگی و صنعتی یا پوشاک و کفش بستگی به رعایت اصول صحیح و دقیق یکپارچه مراحل کشاورزی دقیق با عنایت لحظه‌ای به علوم و فنون روز جهانی بستگی دارد.
جمعیت تا 150میلیون نفر بیش‌تر شبیه شعار است تا واقعیت. آیا خشکسالی از میزان زمین‌های کشاورزی نکاسته است؟ بحران آبی کشور را در نظر نمی‌گیرید؟
البته خشکسالی نیز بی‌دلیل نیست؛ دلایل متعددی وجود دارد که قابل جبران و پیشگیری است. متاسفانه ارزیابی و برآورد مسئولان ما از سفره‌های آب زیرزمینی درست نبوده و نیست. در بیش‌تر مناطق سرزمین ما ارزیابی و برآورد دقیق و صحیحی از دارایی‌های منابع آبی چه در محدوده آب‌های شیرین قابل‌کنترل و جمع‌آوری سطحی یا تحت الارضی وجود ندارد. لذا خشکسالی‌های منطقه‌ای اخیر چندان از سطح زیر کشت نکاسته و جبران یا از طریق برداشت آب‌های زیرزمینی توسط چاه‌های عمیق قانونی یا غیرقانونی انجام شده که خود سبب پایین رفتن سطح سفره‌های آب‌های تحت‌الارض شده است. همچنین درباره پیاده کردن موضعی طرح‌های تغییر الگوی کشت و جایگزینی با گیاهانی که برای رشد و تکامل به آب کمتری نیاز دارند، باید گفت اخیرا طرح ممنوعیت کشت برنج مثلا برای اراضی اطراف اصفهان، به‌ویژه لنجانات توسط وزارت جهاد کشاورزی ممنوع اعلام شده که مسلما با کاشت محصولات با آب‌بری کمتر جایگزین خواهندشد. ضمنا مقداری از این اراضی نیز به صورت دیم زیرکشت می‌روند که نتیجه آن بستگی به میزان بارندگی‌های فصلی مناسب دارد.
پاسخ پرسشم را هنوز نگرفتم. آیا می‌توان به اجرای کشاورزی دقیق امیدوار بود؟
اگر کسی در را به روی خود ببندد و امیدش را از دست بدهد این به معنای مرگ است. تلاش فراوان برای استفاده حداکثری از علوم و فنون پیشرفته روز دنیا در بخش کشاورزی و محیط زیست، یعنی بهره‌مندی از آخرین پدیده‌ها و نوآوری‌های کشاورزی دقیق ازجمله مصداق‌های امیدواری است. هر روز تاخیر در کاربرد اصولی آن مساوی است با عقب‌ماندگی و فقر علمی، فرهنگی، مالی. به‌ویژه باعث از دست رفتن سلامت عمومی جامعه‌ای می‌شود که امروز به‌همین دلایل دچار بیماری‌های مهلک و فقر غذایی و رفاهی شده است و این امر به گسترش فراوان‌تر انواع فقرهای حاشیه‌ای منجر گردیده است که در این‌جا مجال بیان آن‌ها نیست. پس نه تنها باید امیدوار بود، بلکه باید نهایت تلاش به‌وسیله دست‌اندرکاران بالادستی و پایین دستی بشود که حسرت جبران‌ناپذیر فردا را به دنبال نداشته باشد.
من به‌طور مشخص درباره کشاورزی دقیق و اجرای آن صحبت می‌کنم. آیا با وجود سیاست‌های فعلی دولت در بخش کشاورزی می‌توان به اجرای آن امیدوار بود؟
زمانی درباره تکنولوژی‌های دیگر چنین تصور می‌شد که امکان پیشرفت در آن‌ها ممکن نیست؛ اما شاهد پیشرفت در این حوزه‌ها بوده‌ایم. علم و تکنولوژی مرزی نمی‌شناسد و به‌عنوان جزئی از زندگی و طبیعت به‌شمار می‌رود و مانند رودخانه‌ای جاریست. مسلما سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران نیز هنگامی که ببینند جامعه‌ای با مشکلات عدیده‌ای روبه‌روست و ارزش‌های والای انسانی در مقابل برخی منافع شخصی و گروهی مسخ شده، ناچار در سیاست‌های خود تغییر ایجاد و دست کمک به سوی نخبگان و متخصصان دراز می‌کنند؛ ولی ادامه بی‌اعتنایی با سیاست‌های فعلی جز شکست مطلق در این‌خصوص در آینده‌ای نزدیک نتیجه‌ای نخواهد داشت.
به نظر شما راه‌حل کار چیست؟
باید در هنگام بسترسازی برای رفع مشکلات، متعاقب آن راه‌حل‌ها طرح و ارائه شود. ما یا نباید وارد حوزه کشاورزی دقیق شویم یا اگر ورود می‌کنیم نه تنها باید به‌طور فراگیر در کل جامعه کشاورزی عمل شود، بلکه باید همه حوزه‌های مربوطه را نیز درگیر آن کنیم تا بحران‌هایی که با انواع مختلف و زنجیره‌ای کشور را فراگرفته همگی و هم‌زمان به‌تدریج رفع شود.
آیا چنین آمادگی‌ای برای فراگیر کردن کشاورزی دقیق در سطح کشور و در دستگاه‌ها و دولت دیده می‌شود؟
در شرایط فعلی خیر. ما و مسئولان باید به این درک برسیم که توجه به بخش کشاورزی تنها گزینه و راه‌حل همه مشکلات است. باید گفت اهمیت عنایت به کشاورزی دقیق کمتر از انرژی هسته‌ای برای حفظ و تأمین امنیت غذایی و مایحتاج کلی جامعه در سطح ملی نیست. در صورت چنین درکی می‌توان به فراگیر شدن کشاورزی دقیق بیش‌تر امیدوار بود.
پس اگر خواهان کشاورزی دقیق هستیم یا باید آن را به‌صورت کامل و فراگیر داشته باشیم یا نداشته باشیم. کشاورزی وقتی که از سنتی به نوین گذر می‌کند، یک انقلاب روی می‌دهد. برای این انقلاب نیاز به یک گام بزرگ با ابعاد گسترده و جنبه‌های تکنیکی پیچیده داریم و نخبگان نه تنها داخلی که خارجی نیز باید وارد این حوزه شوند. در حال حاضر این‌ها یک رویا است. البته باید همواره امید داشت. من تا زمانی که زنده هستم هرگز امید خود را از دست نخواهم داد تا حداقل نزد وجدان خود محکوم نشوم.
به‌عنوان پرسش آخر، تحقق کشاورزی دقیق را مستلزم چه می‌دانید؟
اگر عزم و اراده ملی باشد امکان اجرای کشاورزی دقیق نیز هست. پس کافی است که اندیشمندان و سیاست‌گذاران نظام با کمک عقل، درایت و منطق و صرف وقت کافی به این مقوله مهم بیش‌تر بیندیشند و تصمیم قاطع بگیرند. باید یاعلی گفت تا عشق آغاز شود. اگر مسئولان خواهان پیاده کردن اساسی و فراگیر کشاورزی دقیق هستند، باید دست به اقدامی سریع و هدفمند و اصولی بزنند. همچنان معتقدم اگر شورای عالی انقلاب سبز تشکیل شود و اقدامات جدی و زیربنایی در این زمینه صورت بگیرد تازه ابتدای راه است، تا ان‌شاء‌الله و با توکل به خدا و با کمک کمیته‌های علمی و تخصصی سطوح عالی، برنامه‌ریزی‌های اصولی کشاورزی دقیق به‌صورت سند ملی در برنامه سند چشم‌انداز 20 ساله کشور گنجانده شود.
انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید