پسته ها نمی خندند!
محسن جلالپور
محسن جلالپور رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران
امروز بعدازظهر افتخار میزبانی اعضای هیأتمدیره انجمن پسته ایران و جمعی از فعالان این صنعت را داشتم. از آنجا که از موسسان این انجمن هستم و تا قبل از عارضه قلبی به مدت ١٠سال، ریاست هیأتمدیره آن را برعهده داشتهام، خیلی علاقهمند بودم دیدار مجددی داشته باشیم. جمع خوبی بود و از هر دری سخن گفتیم.
ولی پسته نُقل مجلس بود. قبلا نوشته بودم که شرایط این روزهای بازار پسته خوب نیست و مشکل اساسی این است که محصول ما توان رقابت با محصول آمریکایی را روزبهروز بیشتر از دست میدهد. به نظر میرسد محاسبات درباره افزایش تولید پسته آمریکا دارد به واقعیت نزدیک میشود و از قرار معلوم، تولید در این کشور از هشتصد میلیون پوند، یعنی بیش از٣٧٠هزار تن گذشته است. علاوه بر آن، قیمت تمام شده پسته آمریکا نصف هزینه تمام شده محصول ماست و این رابطه یک سویه، عرصه رقابت را برای ما بسیار تنگ کرده است. پیش از این، آمریکاییها کمتر تولید میکردند و معادلات بازار به گونهای نبود که پسته ایران این قدر تحت فشار باشد. رقابتی هم بین فروشندگان ایرانی و آمریکایی اتفاق نمیافتاد. ولی در حال حاضر با وجود افزایش میزان تولید کشور رقیب و مشکلاتی که پیش روی ما قرار دارد، رقابت به شدت زیاد شده است. تا همین اواخر، ایران در صدر کشورهای صادرکننده پسته قرار داشت؛ اما به نظر میرسد این جایگاه دیگر از آن ایران نیست.
پیش از این، بخش زیادی از محصول ایران صادر میشد در حالیکه بخش زیادی از محصول آمریکا به بازار داخلی این کشور راه مییافت. اما به نظر میرسد در سالجاری، تولید و همینطور صادرات محصول آمریکا با افزایش قابل توجهی همراه شود. به این ترتیب، ایران احتمالا به رتبه دوم این بازار نزول خواهدکرد. در این میان، آنچه مهم به نظر میرسد این است که ایران جایگاه و اعتبارش را در طول سالهای متمادی، با صرف هزینههای گزاف کسب کرده و توانسته بازاری یک و نیم میلیارد دلاری را حفظ کند.
اما در حال حاضر، با توجه به شرایط پیش آمده، عملا این جایگاه در معرض تهدید جدی قرار دارد. شاید برای علاج کمی دیرشده باشد اما حداقل کاری که باید انجام شود توجه جدی به بهرهوری بالاتر در تولید این محصول است. هماکنون متوسط برداشت پسته ایرانی، پانصد کیلوگرم در هکتار است؛ حال آنکه آمریکاییها نزدیک به چهارتن در هکتار برداشت میکنند.
علاوه بر آن، میزان آب مصرفی و هزینههای جانبی دیگر در ایران، چند برابر هزینه آمریکاییهاست. از طرفی با اطمینانی که صادرکنندگان آمریکایی از نحوه حضور در بازار، میزان تولید و بهرهوری و دیگر متغیرها دارند، برای آنها امکان عقد قراردادهای طولانیمدت فراهم آمده و میتوانند با طراحی مکانیزم مناسب برای فروش مدتدار، پیروز این رقابت باشند. با وجود این برای ما هنوز هم فرصت وجود دارد چه آن که هنوز امکان اندیشیدن تمهیداتی برای حفظ بخشی از این موهبت بزرگ از بین نرفته است. اما شاید همین فردا، چنین فرصتی مهیا نباشد.
دیدگاه تان را بنویسید