موانع تولید و عرضه محصولات باغبانی در ایران
سعیدهسادات کرمانیپوربقائی
سعیدهسادات کرمانیپوربقائی
یکی از اهداف تولید، صادرات آن است. در ایران توسعه صادرات غیرنفتی و رهایی از اقتصاد تکمحصولی نفت ضرورتی اجتنابناپذیر است ودر این میان این واقعیت که بسیاری از کشورها عمدتاً از طریق استراتژی توسعه صادرات و جایگزینی واردات و نفوذ در بازارهای جهانی موفق به حفظ و تقویت رشد مداوم اقتصادی خود شدهاند، بسیار واضح است. در برنامه پنجم توسعه کشور رشد 4.84 درصدی برای ارزش صادرات محصولات کشاورزی دیده شده است و در واقع مقرر شده که صادرات محصولات کشاورزی از مبلغ ۴٫۱۷ میلیارد دلار در پایان برنامه چهارم توسعه به ۷٫۷ میلیارد دلار در پایان برنامه پنجم افزایش یابد. با این رویکرد و بر اساس تکلیف تعیین شده برای بخش کشاورزی در سند راهبردی صادرات غیرنفتی، وزارت جهاد کشاورزی اقدام به هدفگذاری زیربخشی و همچنین فعالیت برای صادرات کالاها به تفکیک سنوات برنامه کرده است و ضمن سیاستگذاری و برنامهریزی، برنامههای اجرایی را که در حوزه وزارت متبوع و دیگر دستگاههای مرتبط و همچنین تشکلها در جهت تحقق اهداف برنامه و رفع موانع توسعه صادرات است، مرتب دنبال میکند.
بخش بازرگانی را میتوان موتور محرکه یک اقتصاد و بهعنوان مؤلفه اثربخش و تأثیرگذار در تمام موارد قابل تجارت تلقی کرد. بخش تجارت خارجی را نیز میتوان انعکاس شرایط رونق و رکود در اقتصاد و بروز مشکل در این بخش را به معنای وجود مشکلاتی در کارآیی سایر بخشها دانست. یکی از تحولات بخش بازرگانی ایران در سالهای اخیر افزایش صادرات غیرنفتی است که از ۱۴ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۵ به بیش از ۴۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۰ رسیده است. با این نوسان در صادرات غیرنفتی، میزان واردات کالا طی تمام سالهای اخیر بین ۵۰ تا ۶۲ میلیارد دلار باقی مانده است که نشاندهنده وابستگی ساختار تولید و مصرف داخل به واردات است.
در بخش توسعه صادرات محصولات کشاورزی کشور در عین حال موانع و مشکلاتی را هم به همراه دارد که برخی از آنها بهشرح ذیل است:
1- در برخی از محصولات ازجمله فرآوردههای جنگل و مرتع، برخی صادرکنندگان بازارهای هدف خود را نمیشناسند.
2- ثبات نداشتن قیمت کالاها در کشور باعث شده گاه صادرکننده بازار و مشتری مورد نظر را پیدا کرده، اما در زمانی که قصد صادرات دارد، افزایش قیمت در داخل باعث میشود صدور کالا مقرون به صرفه نباشد.
3- صدور محصولات خام و مواد اولیه و با ارزش افزوده پایین.
4- نوسانات بازار ارز و تأثیر مستقیم آن بر فضای تجاری بهویژه صادرات.
5- حضور محدود شرکتهای بینالمللی حمل و نقل در استانها بهویژه نبود شرکتهای حمل و نقل تخصصی برای محصولات کشاورزی و بالا بودن هزینههای حمل و نقل.
6- سختگیری در صدور روادید برخی از کشورها برای تجار ایرانی.
7- بستهبندی نامناسب برخی فرآوردههای کشاورزی برای صادرات آنها و نبود تجهیزات و صنایع مدرن برای بستهبندی برخی محصولات کشاورزی.
8- کمبود نقدینگی تجار.
9- فقدان یک سامانه یا شبکه اطلاعرسانی کارآمد که بتوان اطلاعاتی در آن از وضع بازارهای داخلی و بینالمللی کسب کرد.
10- فقدان صنعت نام و نشان تجاری (برند) بنگاههای فعال ایرانی در بازارهای بینالمللی.
11-کمبود یا نبود پایانه صادراتی در برخی استانها و همچنین فقدان پایانههای صادرات تخصصی کشاورزی.
در حال حاضر بخش کشاورزی با تأمین 85 درصد نیازهای غذایی داخل کشور و 90 درصد مواد اولیه صنایع تبدیلی بخش کشاورزی و دارا بودن 25 درصد از صادرات غیرنفتی و درصد بالایی از اشتغال کشور نقش تعیینکنندهای در اقتصاد ایران دارد. با توجه به این مهم میتوان درصد بیشتری از سهم صادرات غیرنفتی و حتی جایگزینی صادرات نفتی را با توسعه بخش کشاورزی پوشش داد.
از بین 66 محصول اصلی کشاورزی در دنیا ایران از تولیدکنندگان عمده در 25 نوع محصول است که اغلب جزو محصولات باغیاند و ایران در تنوع محصولات رتبه سوم را در جهان دارا است. در 50 سال گذشته سرمایهگذاری در بخش کشاورزی از پنج درصد فراتر نرفته و جذب سرمایه از سایر بخشها کمتر بوده است. در حالی که اقتصاد ایران از دیرباز یک اقتصاد کشاورزی بوده و حتی امروزه با روند صنعتی شدن کشور، ایران بهعنوان یک کشور مبتنی بر اقتصاد کشاورزی با توجه به پتانسیل نهفته در این بخش شناخته میشود.
با این وجود در ایران 95 درصد بخش کشاورزی خصوصی است و با تقویت این بخش مبتنی بر افزایش تولید محصولات از طریق حمایت دولت و جلوگیری از واردات بیرویه، میتوان به اقتصاد مقاومتی در این بخش عینیت بخشید. سیاستهای حمایتی این بخش باید در جهت استقرار امنیت غذایی و پایداری تولید مدنظر قرار گیرد و پایداری در تولید یعنی جلوگیری از واردات بیرویه محصولات کشاورزی وافزایش تولید در این بخش که نتیجه آن مقاوم شدن در برابر بحرانسازی برخی کشورها است./
دیدگاه تان را بنویسید