سازمان منابع طبیعی و تغییرات مدیریتی

تهران- ایانا- توجه ویژه به ثبات مدیریتی، انتخاب مدیران بر اساس شایستگی و تخصص، و اعطای فرصت کافی به ایشان برای اجرای برنامهها در سطوح کلانتر، ضروری است.
تغییر هفت معاون وزیر و رئیس سازمان در یک بازه زمانی نسبتاً کوتاه (حدود ۷ سال از آذر ماه سال ۱۳۹۶ تاکنون)، در نهادی کلیدی چون سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، آثار منفی متعددی به دنبال دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود:
عدم ثبات در سیاستگذاری و برنامهریزی: با توجه به تفاوت دیدگاهها، اولویتها و برنامههای مدیران مختلف، تغییرات پیاپی منجر به ناپایداری در سیاستها و استراتژیهای بلندمدت سازمان میشود. این امر، اجرای پروژههای کلان و طرحهای جامع نیازمند به تداوم را با چالش مواجه میکند. به عنوان مثال، تمرکز یک معاون بر آبخیزداری، دیگری بر جنگلکاری و معاون بعدی بر حفاظت از مراتع و ... باعث تغییر مستمر در جهتگیریهای سازمانی میشود.
کاهش کارایی و بهرهوری: در هر دوره انتقال مدیریتی، زمان قابل توجهی صرف آشنایی مدیر جدید با ساختار، چالشها، پرسنل و پروندههای جاری میشود. این دوره گذار، سرعت تصمیمگیری را کاهش داده و احتمال توقف یا تعویق پروژهها را افزایش میدهد. علاوه بر این، ابهام در دستورالعملها و سردرگمی کارکنان نیز به کاهش بهرهوری منجر میشود.
ایجاد بیانگیزگی و بیثباتی در میان کارکنان: تغییرات مکرر مدیران ارشد، موجب ایجاد عدم اطمینان در میان کارکنان سازمان، به ویژه مدیران میانی و کارشناسان، میشود. احتمال تغییر در ساختارها، تیمها و پستهای سازمانی، انگیزه و وفاداری سازمانی را کاهش داده و تمایل به ترک خدمت در میان نیروهای متخصص را افزایش میدهد. این امر ناشی از این احساس است که تلاشهای کارکنان ممکن است با تغییر مدیریت، بینتیجه بماند.
تضعیف اعتماد عمومی و جایگاه سازمانی: سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، نقشی حیاتی در حفظ سرمایههای ملی و محیط زیست ایفا میکند. تغییرات مکرر در راس این سازمان، این پیام را به جامعه و ذینفعان منتقل میکند که سازمان از ثبات لازم برخوردار نبوده و قادر به اجرای مؤثر برنامههای خود نیست. این وضعیت، اعتبار و اعتماد عمومی به سازمان را تضعیف میکند.
اختلال در اجرای تفاهمنامهها و همکاریها: پروژههای منابع طبیعی غالباً نیازمند همکاری با سایر نهادها، وزارتخانهها و سازمانهای بینالمللی هستند. تغییرات مداوم در مدیریت ارشد میتواند روند مذاکرات، امضای تفاهمنامهها و پیگیری همکاریهای مشترک را مختل نماید، زیرا طرفهای مقابل ملزم به تعامل مستمر با مدیران جدید خواهند بود.
هدررفت منابع مالی و انسانی: انتصاب تیم مشاوران و مدیران جدید یا ایجاد ساختارهای سازمانی جدید توسط هر مدیر، منجر به افزایش هزینههای مالی و زمانی میشود. از سوی دیگر، دانش و تجربه کسب شده توسط مدیران قبلی ممکن است به طور کامل به مدیر جدید منتقل نشده و موجب هدررفت سرمایه انسانی شود.
به طور کلی، تغییرات مکرر در مدیریت ارشد سازمانی نظیر سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، همچون تلاش برای ساخت بنایی با نقشههای متغیر است که با هر تغییر، نیمهکاره رها شده و نیازمند شروع مجدد است. این وضعیت، پایداری، پیشرفت و اثربخشی سازمان را به شدت تحت تأثیر قرار داده و میتواند به بحرانهای مدیریتی عمیق منجر شود.
به منظور بهبود این وضعیت، توجه ویژه به ثبات مدیریتی، انتخاب مدیران بر اساس شایستگی و تخصص، و اعطای فرصت کافی به ایشان برای اجرای برنامهها در سطوح کلانتر، ضروری است.
ترحم بهزاد مدیر کل دفتر آموزش، ترویج و مشارکت های مردمی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور
دیدگاه تان را بنویسید