ایانا گزارش میدهد:
سود در جیب واسطهها؛ زیان برای کشاورز

تهران- ایانا- در کشوری با ظرفیت بالای تولید محصولات کشاورزی، تنها با اصلاح بازار و حذف موانع ساختاری میتوان به ثبات قیمتی، رونق اقتصادی و رضایت کشاورزان و مصرفکنندگان دست یافت.
به گزارش خبرنگار ایانا؛ بازار محصولات کشاورزی ایران، بهرغم نقش حیاتی این بخش در تأمین امنیت غذایی، اشتغال و صادرات، دچار آشفتگیهای مکرر شده است. نوسانات شدید قیمت، از مزرعه تا میادین ترهبار، بار دیگر ضعف ساختاری در نظام توزیع و قیمتگذاری محصولات کشاورزی را برملا کرده است. این گزارش با تمرکز بر دلایل اصلی این نابسامانی، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی آن و راهحلهای اصلاحی به بررسی ریشهای این بحران میپردازد.
وضعیت میدانی؛ زیان پنهان در دل وفور تولید
در دزفول، کشاورزان گوجهفرنگی را با نرخ ۲ تا ۳ هزار تومان به فروش میرسانند، حال آنکه همان محصول در تهران با قیمت ۱۰ تا ۱۲ هزار تومان عرضه میشود. این شکاف قیمتی نهتنها بیانگر سودآوری واسطههاست، بلکه نشان از نبود سازوکار قیمتگذاری علمی و فقدان شفافیت در زنجیره تأمین دارد.
واسطهها؛ سودجویان بازار بیساختار
نبود تشکلهای مؤثر، شبکه توزیع هوشمند و سامانههای شفاف، موجب شده تا تولیدکنندگان مجبور به واگذاری محصولات خود به واسطههایی شوند که بدون ریسک، بیشترین سود را کسب میکنند. کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند، انگیزه تولید را بهشدت تضعیف خواهد کرد.
چرا ساختار بازار کشاورزی ناکارآمد است؟
بازار کشاورزی ایران با چالشهای متعددی مواجه است که موجب ناکارآمدی آن در حمایت از تولیدکننده و تأمین منافع مصرفکننده شده است. یکی از مهمترین عوامل این وضعیت، تعدد واسطههای غیرضروری است که در زنجیره تأمین محصولات کشاورزی نقش دارند. این واسطهها با خرید محصول از کشاورزان به قیمت پایین و فروش آن به مصرفکننده با قیمت بالا، هم سود تولیدکننده را کاهش میدهند و هم هزینه نهایی را برای مصرفکننده افزایش میدهند.
یکی دیگر از مشکلات اساسی، نبود نظام منسجم قراردادهای کشاورزی است. در غیاب چنین قراردادهایی، کشاورزان با عدم اطمینان نسبت به بازار فروش محصول خود مواجهاند و اغلب نمیدانند تولیدشان را با چه قیمتی و به چه کسی خواهند فروخت. این وضعیت ریسک تولید را بالا میبرد و انگیزه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی را کاهش میدهد.
فقدان یک بورس فعال و کارآمد برای محصولات کشاورزی نیز از دیگر موانع پیش روی این بازار است. نبود بستری شفاف، رقابتی و قانونمند برای عرضه و تقاضا، باعث شده قیمت محصولات در فضایی غیرشفاف و خارج از منطق بازار تعیین شود.
در کنار این موارد، سیاستهای قیمتگذاری دستوری نیز مشکلاتی را به همراه داشته است. در حالی که هزینههای تولید بهطور مداوم و بدون کنترل افزایش یافته، قیمت خرید محصولات کشاورزی اغلب پایینتر از سطح واقعی تعیین میشود؛ موضوعی که فشار مضاعفی را بر تولیدکنندگان وارد کرده است.
نهایتاً باید به کمبود دادهها و اطلاعات دقیق نیز اشاره کرد؛ فقدان آمار شفاف از سطح زیرکشت، میزان تولید، حجم تقاضا و موجودی انبارها، موجب شده تا تصمیمگیریهای سیاستگذاران مبتنی بر واقعیتهای میدانی نباشد و در نتیجه، کارایی لازم را نداشته باشد. این مجموعه عوامل دست به دست هم دادهاند تا بازار کشاورزی کشور نتواند بهدرستی عمل کند و از ظرفیتهای بالقوه خود بهرهمند شود.
وقتی بازار پشت کشاورز را خالی میکند
در گفتوگو با چند کشاورز جنوب کشور، آنچه بیش از همه شنیده میشد، حس رهاشدگی و بیاعتمادی به نظام بازار بود. یکی از کشاورزان میگوید: نه فقط از فروش محصول سود نمیکنم، بلکه بدهکار هم میشوم؛ حتی هزینه بذر و آبیاری را هم درنمیآورم، بعد مردم فکر میکنند ما مقصر گرانی هستیم.
این صدای کشاورزی است که در خط مقدم امنیت غذایی ایستاده، اما پشت به بازار کرده است.
بازار محصولات کشاورزی در ایران، بهجای آنکه بر پایه شفافیت، رقابت و عدالت عمل کند، گرفتار تصمیمات مقطعی، ناهماهنگی نهادی و نبود ساختارهای مدرن بازاریابی شده است. در این وضعیت، نه تولیدکننده انگیزه دارد، نه مصرفکننده رضایت. تنها اصلاح ریشهای بازار میتواند این چرخه ناکارآمد را متوقف سازد.
نقشه راه نجات کشاورزی؛ از بازآفرینی زنجیره تا بازارهای جهانی
بازار کشاورزی کشور برای دستیابی به کارآمدی و پایداری، نیازمند مجموعهای از اصلاحات ساختاری و راهبردی است. یکی از مهمترین این راهکارها، بازآفرینی زنجیره ارزش کشاورزی از تولید تا مصرف است. این فرآیند با یکپارچهسازی مراحل تولید، توزیع، بازاریابی و فروش، میتواند با محوریت تعاونیهای قدرتمند تولیدی و بهرهگیری از بازارهای محلی هوشمند، به افزایش بهرهوری و سودآوری بخش کشاورزی منجر شود.
در همین راستا، تقویت بورس محصولات کشاورزی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. ایجاد یک سازوکار رقابتی و شفاف برای قیمتگذاری از طریق فعالسازی بورس، بهویژه با راهاندازی قراردادهای آتی و کشاورزی بلندمدت، میتواند امنیت شغلی و درآمدی کشاورزان را تضمین کرده و از نوسانات غیرمنطقی بازار بکاهد.
توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات نیز نقشی کلیدی در تحول بخش کشاورزی ایفا میکند. راهاندازی سامانههای هوشمند برای رصد دقیق تولید، مصرف، قیمت و صادرات، همراه با دسترسی عمومی به دادهها و تحلیلهای آماری، زمینهساز تصمیمگیری آگاهانه و سیاستگذاری مبتنی بر واقعیت خواهد بود.
در بعد بینالمللی، تدوین یک راهبرد ملی صادرات کشاورزی میتواند کشور را از نوسانات و محدودیتهای مقطعی رها کند. اتخاذ یک سیاست تجاری پایدار، برندینگ ملی محصولات، بستهبندی حرفهای و حذف ممنوعیتهای ناگهانی صادرات، از جمله اقداماتی است که به تقویت حضور ایران در بازارهای جهانی کمک خواهد کرد.
در نهایت، توانمندسازی کشاورزان از طریق آموزشهای تخصصی در حوزه حقوق بازار، مهارتهای مذاکره و تکنیکهای بازاریابی، بهویژه از طریق نهادهای محلی و تعاونیها، میتواند ظرفیتهای انسانی این بخش را افزایش داده و آنان را برای رقابت در بازارهای نوین آماده سازد.
امنیت غذایی گروگان بازار ناکارآمد
اصلاح ساختار بازار کشاورزی ایران دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی فوری برای تحقق امنیت غذایی، حفظ روستاها، افزایش تولید و بهبود رفاه عمومی است. دولت، مجلس، تشکلها و رسانهها باید همگرا عمل کنند تا از این پیچ بحرانی عبور کرده و کشاورزی ایران را به جایگاه شایستهاش در اقتصاد ملی بازگردانند.
خبرنگار: فرناز فتحی سرابی
دیدگاه تان را بنویسید