آبخیزداری، آنچه باید باشد!

سید ابوالفضل میرقاسمی، کارشناس منابعطبیعی
بحران آب از مسایل مهم این روزهای ایران به شمار میرود. علاوه بر عواملی نظیر افزایش جمعیت، تغییر الگوی مصرف خانوارها، سوء مدیریتها در مدیریت منابع آب، توسعه بیرویه صنایع آببر در مناطق خشک داخل کشور، ضعف سرمایه اجتماعی و بیاعتمادی و در نتیجه بروز تراژدی منابع مشترک (Tragedy of Common)؛ حفر چاههای غیرمجاز، فساد و رانت، تعدد مراجع تصمیمگیری و اعمال نفوذها در زمینه تخصیص منابع آب نیز به تشدید این بحران دامن زده است.
یکی از دلایل اصلی بروز و تشدید بحران آب (کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی)، تخریب پوشش گیاهی طبیعی (جنگلها و مراتع) است. با توجه به وسعت عرصههای طبیعی (بیش از 100 میلیون هکتار) کاهش پوشش گیاهی سبب کاهش خدمات اکوسیستمی جنگلها و مراتع و بروز مشکلات زیادی میشود.
این مشکلات شامل: تشدید فرسایش خاک و کاهش حاصلخیزی اراضی، بروز خسارت سیل و افزایش تلفات جانی و مالی ناشی از آن، کاهش رطوبت خاک و تراکم پوشش گیاهی (کاهش ظرفیت چرای دام در مراتع)، کاهش دبی پایه رودخانهها، چشمهها و قنوات و در نتیجه کم شدن امکان تغذیه آبخوانها، توقف و یا ضعیف شدن چرخه مواد مغذی در اراضی کشاورزی، کاهش نقش ترسیب کربن و افزایش انتشار گازهای گلخانهای (CO2) و گرمایش کره زمین، بهخطر افتادن معیشت مردم محلی وابسته به محصولات اصلی و فرعی جنگلها و مراتع (جمعآوری گیاهان دارویی و عطری، قارچ طبیعی و ترافل، زنبورداری و تولید عسل، محصولات غیرچوبی جنگل و ...)، تخریب و کاهش تدریجی جاذبههای گردشگری (زیبایی منظر، فضای سبز و شادابی و نشاط آن)، خشک شدن تالابها، برکهها، سرآبها و هورها، بهخطر افتادن تنوع زیستی (گیاهی و جانوری)، بروز زمین لغزشها، رانش زمین و نظایر آن، بیایانزایی و هجوم ریزگردها، آلودگی هوا و افزایش دمای محیط و در نتیجه افزایش مصرف انرژی و ... است.
با توجه به چند منظوره بودن اقدامات آبخیزداری و احیای پوشش گیاهی (جنگلها و مراتع) که سبب حفظ آب و خاک، تقویت دبی پایه رودخانهها و چشمهها، تغذیه آبخوانها، ترسیب کربن، تلطیف هوا (تغییر میکرواقلیم و کاهش دما)، جذب گردوغبار، افزایش زیبایی منظر، افزایش خدمات اکوسیستمی اراضی جنگلی و مرتعی و بهبود معیشت جوامع محلی بهرهبردار از جنگلها و مراتع میشود، به نظر میرسد که لازم است اقدامات آبخیزداری و احیاء و تقویت پوشش گیاهی برای کاهش تبعات تغییر اقلیم و همچنین حفظ منابع ذیقیمت آب و خاک در اولویت قرار گرفته و عزم ملی برای تحقق این مهم در سرتاسر کشور برانگیخته شود.
اقدامات آبخیزداری تحت عنوان مهندسی حفاظت آب و خاک دارای چهار دسته مختلف هستند: اقدامات مدیریتی، اقدامات بیولوژیکی، اقدامات بیومکانیکی و اقدامات مکانیکی (سازه ای).
اقدامات مدیریتی نظیر مدیریت و کنترل چرا و پیشگیری از چرای بیرویه دام است که یکی از دلایل اصلی تخریب سرزمین به شمار میرود. همچنین پیشگیری از چرای زودرس (یعنی قبل از اینکه گیاهان به مرحله بذر افشانی برسند، ورود دام به عرصه مراتع سبب میشود که بذر لازم برای تجدید حیات و زادآوری گیاهان به شکل طبیعی به وجود نیاید) بسیار اهمیت دارد.
از جمله اقدامات مدیریتی به تغییر جهت شخم اراضی در دامنههای شیبدار میتوان اشاره کرد.کشاورزان به دلیل سهولت و بهمنظور جلوگیری از واژگون شدن تراکتور، شخم در جهت شیب را ترجیح میدهند. شخم در جهت شیب یعنی ایجاد شیارهایی در امتداد شیب، از بالا دست به سمت پایین که به راحتی آب باران در درون آنها متمرکز شده و سبب بروز فرسایش شیاری میشود. حال آنکه اگر جهت شخم اراضی در جهت خطوط تراز باشد، یعنی عمود بر جهت شیب، چه بسا این شیار های ایجاد شده، نقش حفظ آب را خواهد داشت و آب باران در درون این شیارها نفوذ کرده و به سمت آب زیرسطحی جریان مییابد. به این ترتیب از فرسایش خاک جلوگیری میشود.
اقدامات آبخیزداری در دامنهها و عرصههای طبیعی (که با هدف کنترل رواناب و در نتیجه کنترل سیل در پایین دست و پیشگیری از فرسایش و جابهجایی خاک و از دست رفتن و کاهش حاصلخیزی اراضی میشود)، سبب خواهد شد که هم رطوبت خاک افزایش یابد و در نتیجه گیاهان بهتر بتوانند رشد کنند. با رشد گیاهان، موضوع ترسیب کربن و مقابله با انتشار گازهای گلخانهای تحقق یافته و این روند به بهبود معیشت جوامع محلی -که بخشی از درآمد آنها از همین محصولات فرعی جنگلها و مراتع تامین میشود- کمک خواهد کرد.
اقدامات آبخیزداری، اقداماتی چند منظوره است که در راستای اهداف توسعه پایدار و معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی نظیر حفاظت از تنوع زیستی (UNCBD)، مقابله با بیابانزایی (UNCCD) و تغییر اقلیم (UNFCCC) نیز قرار دارد. خوشبختانه طی چند دهه گذشته، اقبال عمومی نسبت به آبخیزداری افزایش یافته و اعتبارات زیادی برای فعالیتهای آبخیزداری اختصاص یافته است. تلاش برای هزینهکرد به موقع این اعتبارات، ممکن است سبب شتابزدگی در اجرای اقدامات آبخیزداری و کاهش کیفیت کارها شده و در نتیجه، اثربخشی آن اقدامات مهم را کاهش دهد.
نقش و اهمیت آبخیزداری:
آبخیزداری دارای دو وجه متفاوت است: اولین وجه آن مدیریت حوضه آبخیز (اقدامات مدیریتی و نرم افزاری) است. یعنی کلمه آبخیزداری مثل خانهداری یا کتابداری به معنی «مدیریت یک عرصه طبیعی» است و وجه دیگر آبخیزداری، وجه فنی و مهندسی آن است که شامل «اقدامات مهندسی حفاظت از منابع آب و خاک» خواهد بود.
مدیریت حوضه آبخیز به شکل اصولی و درست نیازمند همکاری و مشارکت همه دست اندرکاران کلیدی در آن است. مدیران حوضه آبخیز به دنبال تعامل بین بالادست و پاییندست حوضه آبخیز متناسب با چرخه هیدرولوژیک (چرخه آب که با نیروی ثقل حرکت میکند) هستند.
در علم هیدرولوژی و بر اساس رابطه بین بارندگی و رواناب، یک جریان آب سطحی داریم و یک جریان آب آبراههای (آب متمرکز شده در نهرها و رودهای فرعی و اصلی). مدیریت حوضه آبخیز باید به مدیریت و کنترل هر دوی این جریانها توجه کند یعنی هم کنترل جریان آب در دامنهها و هم کنترل جریان آبی داخل آبراهه را باید مورد توجه قرار دهد. از نظر فنی- مهندسی و رویکرد اصولی، عملیات آبخیزداری باید از بالادست و با کنترل رواناب در دامنهها شروع شود. کنترل سرعت جریان آب در دامنهها سبب میشود که هم فرصت بیشتری برای نفوذ آب و پیوستن آن به آب زیرزمینی فراهم شود و هم جلوی فرسایش خاک گرفته شود. فرسایش خاک به مفهوم کنده شدن و حمل شدن ذرات خاک از محل طبیعی خود است، در آبخیزداری، بیشتر با فرسایش آبی سر و کار داریم به همین دلیل حفظ آب منجر به حفظ خاک نیز میشود.
کمبود نیروی انسانی متخصص، بازنشستگی تعدادی از کارشناسان منابع طبیعی و آبخیزداری و عدم امکان جایگزینی آنها و همچنین کمبود امکانات اجرایی، چه بسا سبب شده که به جای انجام اقدامات حفظ آب و خاک، بیشتر در بالادست حوضه آبخیز، تمرکز شود و عملیات آبخیزداری به بر اجرای سازههای متوسط و بزرگ کنترل سیل متمرکز شود. اجرای سازهها آسانتر است و با یک تجهیز کارگاه (به شکل متمرکز در یک نقطه مشخص) میتوان آن را اجرا کرد و دارای بُرد نمایشی و تبلیغاتی خوبی هم هست.
اجرای عملیات آبخیزداری به خصوص عملیات مدیریتی، بیولوژیکی و بیومکانیکی در بالادست عرصههای آبخیز، کار پر زحمتی است (به دلیل گستردگی و پراکندگی عرصهها و بعضاً صعبالعبور و سختی دسترسی به آنها) در نتیجه معمولاً کمتر به آن پرداخته میشود. همکاران آبخیزداری ترجیح میدهند که به بهانه کنترل سیل و به تله انداختن رسوباتی که وارد سدهای مخزنی میشود، در آبراههها، یک سری عملیات سازهای نظیر احداث چکدم خشکهچین یا گابیونی یا سنگی-ملاتی یا بتونی اجرا کنند.
این شیوه مدیریت را میتوان آبراههداری و نه آبخیزداری نامید زیرا تمرکز اصلی فعالیتها در درون آبراهههاست و توجه چندانی به دامنهها و کنترل رواناب سطحی نمی شود. یعنی اجازه داده میشود که رواناب سطحی جریان یافته، شدت پیدا کند و خاک حاصلخیز را فرسایش داده و حمل کند. آب زلال، گل آلود شود و رسوبات را با خود حمل کرده و در پشت چکدمها و سازههایی که در آبراههها احداث شده است، رسوب دهد. بدیهی است که آن چکدمها بعد از مدتی پر شده و به یک سری آبشار مصنوعی متوالی تبدیل میشوند و کارکرد کنترلی خود را از دست میدهند.
از نظر ساختاری و سازمانی، دفاتر مختلفی متولی اقدامات آبخیزداری و مدیریت منابع طبیعی هستند. یک دفتر برای مدیریت امور مراتع، یک دفتر برای جنگلداری، یک دفتر برای جنگلکاری و احداث پارکها، یک دفتر برای کنترل فرسایش خاک، یک دفتر برای کنترل سیل و نظایر آن که همگی در «سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور» مستقر هستند. این ساختار سازمانی ممکن است سبب شود که نگاه جزیرهای به جای یک نگاه جامع، یکپارچه و هماهنگ به اقدامات آبخیزداری و مدیریت منابع طبیعی حاکم شود و ممکن است بخشی نگری حاکم شود. هر دفتری اولویت مطالعات خاص خودش را دارد و اولویتهای اجرایی خودش را براساس آن مطالعات خاص شناسایی میکند. در نتیجه، عرصههای مختلفی جهت اجرای برنامهها و عملیات انتخاب میشوند. هر دفتری در یک عرصه جداگانه کار میکند و کمتر اتفاق میافتد که همه دفاتر فنی سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور به شکل متمرکز و هماهنگ در یک عرصه (مکان) با هم کار کنند تا اقدامات آنها سبب کنترل مسایل و مشکلات آن حوضه آبخیز شود.
اقدامات پراکنده و موازی، اثربخشی کم و یا ناچیزی دارند. یکی از رموز موفقیت اقدامات آبخیزداری، مشارکت مردم و بهرهبرداران محلی در فرایند مطالعه، طراحی، اجرا، پایش و تعمیر و نگهداری پروژهها است. هر چقدر حضور مردم و بهرهبرداران محلی در این فرآیند پررنگتر باشد، شانس موفقیت اقدامات آبخیزداری بیشتر است. این نگرانی وجود دارد که مطالعات آبخیزداری صرفا توسط مشاوران و با نگاه بالا به پایین انجام شود و اقدامات اجرایی آبخیزداری هم صرفا توسط پیمانکاران غیربومی و بدون استفاده از ظرفیت مردم و بهرهبرداران محلی ذینفع پیگیری شود. یکی از ویژگیهای اقدامات آبخیزداری این است که دارای فناوری (تکنولوژی) ساده و ارزان قیمت است و نیاز به فناوریهای پیچیده ندارد. بنابراین مردم و بهرهبرداران محلی به راحتی میتوانند آنها را پیاده کنند. کافی است آموزشهای لازم به آنها داده شود.
دیدگاه تان را بنویسید