کشاورزی ایران در آینه تجربه هلند

کشاورزی ایران در آینه تجربه هلند

تهران- ایانا- هلند با سرمایه‌گذاری بلندمدت، فناوری‌های نوین و کشاورزی دانش‌بنیان، توانسته در محدودیت منابع طبیعی به قدرتی جهانی در صادرات کشاورزی بدل شود. تجربه‌ای که می‌تواند مسیر اصلاحات ساختاری در کشاورزی ایران را روشن کند.

سال‌ها است که در رسانه‌ها شاهد مقایسه کشاورزی هلند با کشاورزی کشورمان هستیم. این مقایسه‌ها توسط افراد مختلف از مسئولین گرفته تا کارشناسان و مردم معمولی صورت می‌گیرد و عمدتا شرایط اقلیمی، بارندگی و جمعیتی شمال کشور با هلند مقایسه می‌شود. اما، در این مقایسه‌ها به دلایل پیشرفت و راهی که کشاورزی هلند رفته است، به طور دقیق پرداخته نمی‌شود و عموم اظهارنظرها سطحی هستند.

کشاورزی هلند یکی از نمونه‌های کم‌نظیر در جهان است که توانسته در سرزمینی کوچک با محدودیت منابع طبیعی، به یکی از قدرت‌های بزرگ تولید و صادرات محصولات کشاورزی تبدیل شود. این کشور با کمتر از ۴۲ هزار کیلومتر مربع وسعت و جمعیتی حدود ۱۸ میلیون نفر، دومین صادرکننده محصولات کشاورزی در جهان است و سالانه بیش از 120 میلیارد دلار صادرات محصولات کشاورزی دارد. محصولات صادراتی اصلی هلند به ترتیب اهمیت عبارتند از: محصولات فرآوری شده (مثل کاکائو، قهوه، شکلات و آبجو)، انواع گل (مثل لاله، رز و ارکیده)، لبنیات (به ویژه پنیر و مقداری شیر خشک و کره)، سبزیجات (گوجه فرنگی، خیار، فلفل دلمه‌ای و نظیر اینها)، گوشت (گاو، خوک و طیور) و تخم مرغ. بنابراین، صادرات اصلی کشاورزی هلند دو گروه محصولات هستند: باغبانی و دامی.

اما، کشاورزی هلند از ابتدا این گونه نبوده است و برای رسیدن به این نقطه دچار تحول شده است. توجه به مراحل تحول کشاورزی هلند و نیز مشخصات آن، به عنوان یک الگوی موفق، می‌تواند برای ما آموزنده باشد. 

 

درس‌هایی که از مراحل تحول کشاورزی در هلند می‌توان آموخت

 

گذار از کشاورزی معیشتی به کشاورزی مکانیزه تخصصی

 قبل از جنگ جهانی دوم مزارع هلند غالبا کوچک و شامل پرورش انواع مختلف گیاهان و دام‌ها با تمرکز بر تغذیه جمعیت داخلی کشور بوده است. پس از جنگ و در دهه‌های پیش از ۱۹۷۰، هلند کشاورزی خود را از حالت معیشتی و کم‌بازده به کشاورزی تخصصی و مکانیزه تغییر داد. این تحول با یکپارچه‌سازی اراضی و تقسیم‌بندی مناطق به کارکردهای متفاوت (مانند باغبانی، دامپروری و تولیدات خاص مانند خوک) صورت گرفت. 

در کشور ما اغلب مزارع کوچک هستند و به صورت معیشتی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند که در نتیجه نفوذ و اثربخشی سرمایه‌گذاری، آموزش و تکنولوژی پایین و اتلاف منابع زیاد است. بنابراین، یکپارچه‌سازی بهره‌برداری از زمین (نه لزوما مالکیت) یکی از گلوگاه‌های مهم بهبود بهره‌وری در بخش کشاورزی کشور است که باید با اولویت بالا مورد توجه قرار گیرد.

 

فشرده‌سازی کشاورزی بر اساس توسعه فناوری و دانش‌بنیان‌سازی

 این امر در دهه‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰ رخ داد و هلند به قدرت کشاورزی امروزی تبدیل شد که خود حاصل همکاری دولت، بخش خصوصی و دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی است. در این دوره، سیاست اصلی هلند تمرکز بر توسعه فناوری‌های نوین و فشرده‌سازی تولید بود. 

کشاورزی دانش‌بنیان به‌عنوان راهبرد اصلی در دستور کار قرار گرفت و پژوهش و نوآوری جایگاه ویژه‌ای یافت. ارقام پرمحصول گیاهی و دامی که از طریق به‌نژادی تولید شدند، انقلابی در مدیریت و تولیدات گلخانه‌ای رخ داد و تولیدات دامی و گیاهی کاملا صنعتی شدند. نتیجه این شد که امروزه هلند یکی از بالاترین نرخ‌های بهره‌وری در کشاورزی را دارد. 

برای نمونه در حالی که تعداد دام کاهش یافت، به دلیل فشرده‌سازی، تولید شیر نه تنها کاهش نیافت بلکه افزایش پیدا کرد. در کشور ما بهره‌وری در بخش کشاورزی پایین است، به طوری که عملکردها کمتر از نصف ظرفیت محیطی هستند. بخشی از بهره‌برداری بی‌رویه از منابع آب و خاک در کشور خود ناشی از همین بهره‌وری پایین بخش کشاورزی است. به طوری که برای جبران بهره‌وری پایین، بهره‌برداری از منابع آب و خاک افزایش پیدا کرده و موجب تخریب گسترده طبیعت کشور شده است.

 

توجه به محیط زیست

 از دهه ۱۹۸۰ تاکنون مرحله دیگری از تحول در کشاورزی هلند اتفاق افتاده است. فشرده‌سازی کشاورزی که مستلزم مصرف بیشتر نهاده‌ها است، باعث مشکلات محیط زیستی در هلند شد، که مهمترین آنها تولید مقادیر عظیمی فضولات دامی و نیز تلفات نیتروژن و اثرات منفی آن بر محیط زیست، مثل اوتریفیکاسیون و آسیب به تنوع زیستی بودند. در نتیجه، معیارهای سخت‌گیرانه محیط زیستی در کشاورزی هلند اعمال شد و مقررات جدی برای حفاظت از منابع طبیعی و کاهش اثرات منفی کشاورزی بر محیط زیست به اجرا گذاشته شد. 

هلند یکی از کشورهای نمونه در ایجاد لکه‌ها و پرچین‌های بین مزارع برای افزایش تنوع زیستی است. در کشور ما برداشت بیش از حد آب اثرات محیط زیستی ویرانگری داشته است که خشک شدن دریاچه ارومیه با وسعتی بیش از ۵۰۰۰ کیلومتر مربع یکی از آنها است.

 

 کشاورزی چرخه‌ای

 از سال ۲۰۰۰ به بعد رویکرد کشاورزی چرخه‌ای در هلند شکل گرفته است. هدف اصلی این رویکرد استفاده بهینه و چندباره از منابع، کاهش ضایعات و تبدیل پسماندها به ورودی‌های جدید (مانند استفاده از ضایعات در تغذیه دام) بود. این اقدام هلند را به الگویی در پایداری کشاورزی بدل کرد. 

 تمرکز بر دانش و توسعه و صادرات آن (مثل انواع بذور، سیستم‌های گلخانه‌ای، سیستم‌های مدیریت آب و هوش مصنوعی)، گسترش کشاورزی دقیق، توجه به کشت عمودی گلخانه‌ای، توجه به منابع جایگزین پروتئینی مثل استفاده از حشرات، تولید پروتئین‌های گیاهی و تولید آزمایشگاهی گوشت، توجه به تبدیل ضایعات دامی به بیوگاز و کمپوست، بازیابی نزدیک به ۱۰۰ درصد آب در گلخانه‌ها و توجه به کنترل بیولوژیک آفات برخی جنبه‌های مهم این کشاورزی هستند.

در کشور ما در تمام این زمینه‌ها جای کار زیادی وجود دارد. به عنوان مثال سالانه حدود ۳۰ میلیون تن تلفات و ضایعات کشاورزی در کشور وجود دارد که در وهله اول تلاش برای کاهش آن و در وهله بعد استفاده از آنها برای تغذیه دام‌ها یا پرورش حشرات (برای تغذیه دام‌ها) می‌تواند راهگشا باشد.

 

جمع‌بندی و درس‌هایی برای ایران

تحول کشاورزی هلند نشان می‌دهد که کشاورزی موفق نیازمند برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری بلندمدت، استفاده از فناوری‌های نوین، احترام به اصول محیط زیستی و تولید بر پایه مزیت نسبی است. برای ایران نیز می‌توان چند نکته کلیدی را به‌عنوان درس در نظر گرفت. 

در وهله نخست، لازم است یکپارچه‌سازی و مکانیزاسیون اراضی صورت گیرد تا کشاورزی معیشتی جای خود را به کشاورزی مدرن بدهد. در ادامه، حرکت به سوی کشاورزی دانش‌بنیان با اتکا به دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی می‌تواند مسیر افزایش بهره‌وری و فشرده‌سازی تولید را هموار کند. تقویت کشاورزی گلخانه‌ای و باغبانی به جای توسعه بی‌رویه محصولات پرمصرف آبی، گام مهم دیگری است که باید در دستور کار قرار گیرد. 

مدیریت پایدار منابع آب و خاک با بهره‌گیری از الگوهای کشاورزی چرخه‌ای و کاهش ضایعات از ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر است. افزون بر این، توجه به صادرات با ارزش افزوده بالا و استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران به‌عنوان هاب صادراتی منطقه، می‌تواند نقش مهمی در تقویت جایگاه کشور در بازار جهانی ایفا کند. در نهایت، تولید بر اساس مزیت نسبی اقلیمی و پرهیز از خودکفایی مطلق در همه محصولات راهی واقع‌بینانه و کارآمد برای آینده کشاورزی ایران خواهد بود.

این تجربه نشان می‌دهد که کشاورزی پایدار در گرو سرمایه‌گذاری، دانش، سیاست‌گذاری هوشمند و نگاهی جهانی است؛ آنچه می‌تواند آینده کشاورزی ایران را متحول کند، تولید بیشتر از هر واحد منابع و نهاده‌های مورد استفاده است.

 

 

 اسکندر زند؛ مرجع ملی کنوانسیون تنوع زیستی و کلیه پروتکل‌های مرتبط

افشین سلطانی؛ عضو هیأت علمی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید