مدیرکل دفتر ترویج سازمان تات:

ماه‌گرفتگی برای کشاورز فقط یک پدیده نجومی نیست/ هشدار حیات در باورهای روستا

ماه‌گرفتگی برای کشاورز فقط یک پدیده نجومی نیست/ هشدار حیات در باورهای روستا

تهران- ایانا- مدیرکل دفتر ترویج سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی (تات)، گفت: در فرهنگ روستایی ایران، خورشیدگرفتگی و ماه‌گرفتگی صرفاً یک پدیده نجومی نبود، بلکه با آیین‌ها، باورهای مذهبی و اسطوره‌ای پیوند خورده و مستقیماً با محصولات کشاورزی، باروری زمین و زندگی دام‌ها مرتبط دانسته می‌شد.

عبداله موموندی در گفت‌وگو با خبرنگار ایانا با این توضیح که در فرهنگ روستایی ایران، پدیده‌های آسمانی مانند ماه‌گرفتگی و خورشیدگرفتگی جایگاهی بسیار مهم و معنادار داشته و همواره با باورها و آیین‌های خاصی همراه بوده است؛ افزود: این پدیده‌ها فراتر از یک رویداد نجومی صرف، ترکیبی از اساطیر ایران باستان، باورهای عامیانه و اعتقادات مذهبی محسوب می‌شده که تا امروز نیز در قالب‌های تعدیل‌شده باقی مانده‌ است؛ این گرفتگی‌ها زمینه‌ای جهت آن‌که مردم با اجرای آیین‌های جمعی و فردی، نگرانی‌های خود را از بابت محصولات کشاورزی، دام‌ها و زندگی روزمره ابراز و مدیریت کنند، فراهم می‌کرد.

مدیرکل دفتر ترویج سازمان تات با بیان این‌که کشاورزان و روستاییان ایرانی که زندگی‌شان به طور مستقیم به طبیعت و چرخه‌های آسمانی وابسته بود، هنگام وقوع گرفتگی‌ها مجموعه‌ای از آیین‌های مشخص را اجرا می‌کردند؛ گفت: این آیین‌ها از جمله کوبیدن ظروف فلزی، شلیک تیر هوایی، سوت کشیدن، فریاد زدن و کف زدن، خواندن دعا و ذکرهای مذهبی، اغلب جنبه جمعی داشته و هدف آن‌ها دفع بلا و محافظت از انسان، دام و زمین بود.

وی افزود: در زمان گرفتگی‌ها اقدامات احتیاطی فردی نیز توسط روستاییان انجام می‌شد؛ به عنوان مثال اعتقاد بر این بود که اشعه‌های خورشید در هنگام کسوف «آلوده» یا «مسموم» شده و می‌تواند برای زنان باردار خطرناک باشد، بنابراین به آنان  توصیه می‌شد در خانه مانده و به هیچ وجه به خورشید یا ماه گرفتگی نگاه نکنند، حتی برخی زنان قیچی، چاقو یا سوزن به کمر یا لباس خود می‌بستند.

موموندی ادامه داد: از دیگر باورهای رایج اجتناب از پخت و خوردن غذا در طول گرفتگی بود زیرا اعتقاد داشتند غذا «نجس» می‌شود؛ انجام هیچ فعالیت مهم دیگر مانند کشت محصول یا سفر نیز در این زمان به فال بد تعبیر شده و انجام نمی‌شد.

وی با اشاره به این‌که افراد مذهبی پس از پایان گرفتگی، نماز آیات می‌خواندند، گفت: حتی کسانی که در دیگر آیین‌های مذهبی مشارکت نداشتند، معمولاً این نماز را به جا آورده و برای شکرگزاری از بازگشت نور و دفع بلا، نذری‌هایی غالباً شامل غذاهایی مانند شیربرنج، حلوا یا آش می‌دادند.

مدیرکل دفتر ترویج سازمان تات با این توضیح که طبق باورهای محلی گرفتگی‌ها مستقیماً با محصولات کشاورزی، باروری زمین و سرنوشت کشاورزی مرتبط بوده است؛ افزود: ماه و خورشید برای کشاورزان نه‌تنها چراغ آسمان، بلکه نماد حیات و بقای کشاورزی بوده و هر اختلال در این نظم کیهانی هشدار جدی برای زندگی و معیشت آنان محسوب می‌شد.

موموندی ادامه داد: این باورها به کشاورزی و دامداری نیز مرتبط بود؛ کشاورزان اعتقاد داشتند اشعه‌های خورشید و ماه در هنگام گرفتگی می‌تواند باعث پژمردگی محصولات، توقف رشد یا ایجاد بیماری در گیاهان ‌شود و یا چاه‌ها، قنات‌ها و نهرها را نیز در معرض آلودگی قرار دهد، بنابراین برای جلوگیری از این امر گاهی روی محصولات خود پارچه یا سایه‌بان می‌کشیده  و در طول مدت گرفتگی از آب برای آبیاری استفاده نمی‌کردند و حتی دامداران نیز دام‌های باردار را در طویله نگه می‌داشته تا از اثرات احتمالی بر جنین یا بزغاله‌ها و گوساله‌های تازه متولد شده جلوگیری شود

وی با بیان این‌که روستاییان این پدیده‌ها را نشانه‌ای برای پیش‌بینی سرنوشت محصول و وضعیت آینده کشاورزی خود می‌دانستند و طول مدت گرفتگی، تاریکی کامل یا جزئی و رنگ ماه، همه به عنوان شاخصی برای پیش‌بینی شرایط سال آینده تعبیر می‌شد؛ افزود: گرفتگی طولانی معمولاً نشانه دوره بدبیاری و گرفتگی کوتاه نشانه رحمت الهی و پایان سریع مشکلات تلقی می‌شد و ماه‌گرفتگی با رنگ سرخ نیز در باورهای محلی می‌توانست نشانه جنگ، بیماری‌های مسری یا بلایای طبیعی باشد.

موموندی با اشاره به آیین‌ها و روایت‌های محلی اقوام مختلف ایران و نیز داستان‌ها و افسانه‌های خاص مردم در این مناطق برای مقابله با گرفتگی‌ها، اظهار داشت: در کردهای اورامانات ماه‌گرفتگی به داستان «ماه و هفت خواهر» پیوند خورده بود؛ در این روایت، ماه عاشق یکی از هفت ستاره خوشه پروین شده و هنگامی‌که به‌گونه‌ای پنهان‌شده برای ملاقات با معشوقه خود می‌رود، مردم با کوبیدن طبل و سینی و خواندن ترانه‌های محلی تلاش می‌کنند ماه را بازگردانند.

وی ادامه داد: در میان ترکمن‌ها، باور رایج این است که یک غول آدمخوار ماه را تهدید می‌کند و مردان برای دفاع و کمک به ماه تیرهای هوایی شلیک می‌کنند و زنان و کودکان بر پشت بام‌ها جمع شده و بر ظروف مسی می‌کوبند تا غول را ترسانده و ماه را نجات دهند.

موموندی با بیان این‌که در بلوچستان، ماه‌گرفتگی با جادو و طلسم پیوند خورده است و مردم معتقدند جادوگران مشغول طلسم کردن ماه بوده و با باز کردن گره‌ها و طناب‌ها سعی در خنثی کردن طلسم دارند؛ افزود: در میان عشایر لر، گرفتگی‌ها به عنوان هشداری از خشم طبیعت یا نارضایتی اجداد تلقی می‌شد و ریش‌سفیدان و بزرگان قوم با دعاهای دسته‌جمعی و نذورات سعی می‌کردند بلا را دفع کنند.

مدیرکل دفتر ترویج سازمان تات با اشاره به نقش مهم بزرگان و ریش‌سفیدان در انتقال و تداوم این باورها گفت: آن‌ها نه‌تنها دانش و تجربه جمعی را انتقال می‌دادند، بلکه رفتار و ترس مردم را مدیریت، آیین‌های جمعی را سازماندهی،  با هدایت مردم در هنگام وقوع گرفتگی، هماهنگی لازم برای اجرای آیین‌ها را فراهم آورده و ارتباط بین گرفتگی و زمان‌بندی فعالیت‌های کشاورزی و دامداری را برقرار می‌کردند؛ بزرگ‌ترها با بیان داستان‌ها و روایت‌های حماسی، علاوه‌بر آگاهی‌بخشی، احساس مسئولیت و مشارکت جمعی را نیز تقویت می‌کردند.

وی افزود: افراد مسلط به نجوم تجربی می‌توانستند زمان تقریبی گرفت‌ها را حدس زده و جایگاه خود را به عنوان افراد دانا و متصل به اسرار آسمان در جامعه تثبیت می‌کردند.

موموندی با بیان این‌که امروز اکثر جوانان و بسیاری از میانسالان روستایی می‌دانند که ماه‌گرفتگی و خورشیدگرفتگی پدیده‌ای نجومی بوده و ناشی از قرارگیری زمین، ماه و خورشید در یک‌راستا است؛ خاطرنشان کرد: آیین‌های قدیمی مانند کوبیدن ظروف، شلیک تیر و سوت کشیدن به شدت کاهش یافته یا کاملاً منسوخ شده است؛ با این حال خواندن نماز آیات همچنان انجام شده و به عنوان فریضه دینی و طلب برکت و رحمت تلقی می‌شود.

وی افزود: نسل جدید با استفاده از عینک‌های مخصوص یا روش‌های ایمن با اشتیاق به تماشای گرفتگی می‌پردازد و پخش زنده از تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی، این پدیده را از یک رویداد ترسناک محلی به یک مناسبت علمی تبدیل کرده است؛ نقش بزرگان نیز تغییر یافته و اکنون بیشتر به عنوان یادآور و مشوق به خواندن نماز آیات و نقل داستان‌های قدیمی برای تفریح عمل می‌کنند.

موموندی با اشاره به این‌که باورهای بومی حتی در صورت نادرست بودن از نظر علمی، حاوی معنا و ارزش‌های فرهنگی بوده و برای جامعه کشاورزی مهم است؛ خاطرنشان کرد: ترویج کشاورزی نه‌تنها انتقال فناوری، بلکه انتقال معنا و فرهنگ نیز بوده و مروج موفق کسی است که بتواند به زبان فرهنگی مخاطب خود صحبت کرده و دانش علمی را در قالب‌های آشنا و قابل هضم ارائه دهد.

وی ادامه داد: احترام به باورهای محلی باعث ایجاد اعتماد و پذیرش بهتر آموزش‌های علمی می‌شود؛ بسیاری از این باورها ریشه در نگرانی واقعی کشاورزان درباره امنیت غذایی، آب و باروری زمین داشته و درک آن‌ها به مروجان برای ارائه راهکارهای عملی مناسب کمک می‌کند.

موموندی گفت: مروجان باید از داستان‌ها و استعاره‌های بومی به‌عنوان ابزاری برای انتقال دانش استفاده کنند؛ وقتی به کشاورزان گفته شود همان‌گونه که نیاکانشان با آیین‌های خاص از محصولات خود محافظت می‌کردند، امروز نیز می‌توان با روش‌های علمی این حفاظت را انجام داد، ارتباط میان دانش نوین و فرهنگ بومی برای آنان روشن‌تر می‌شود.

مدیرکل دفتر ترویج سازمان تات، افزود: برخورد تحقیرآمیز با این باورها تنها بی‌اعتمادی و مقاومت ایجاد می‌کند، در حالی‌که شناخت و احترام به آن‌ها می‌تواند پل ارتباطی محکمی میان مروج و کشاورز بسازد.

وی با تأکید بر این‌که مروجان کشاورزی باید اجرای برنامه‌های آموزشی را با احترام و تأیید آغاز کرده و به جای تکذیب باورهای قدیمی، آن‌ها را به رسمیت بشناسند؛ خاطرنشان کرد: در صورت بازگو شدن نگرانی‌ها و دغدغه‌های کشاورزان، پذیرش توصیه‌های علمی نیز برای ایشان آسان‌تر خواهد بود.

موموندی افزود: در این مسیر به‌کارگیری تکنیک پل‌زنی به‌معنای یافتن نقطه‌های مشترک میان باورهای کهن و دانش امروز و ایجاد پلی میان آن‌ها، بسیار مؤثر است؛ درصورت تأکید بر اشتراک اهداف، توضیح تفاوت در روش‌ها و اعتبار دادن به بزرگان محلی ، زمینه مشارکت و اعتماد بیشتری فراهم خواهد شد.

وی با بیان این‌که می‌توان آیین‌های کهن را  به فرصتی آموزشی تبدیل کرد؛  گفت: برای مثال هنگام وقوع پدیده‌های آسمانی، نشست‌هایی در مساجد یا خانه‌های فرهنگ برگزار و در آغاز به شکلی زیبا به باورهای محلی اشاره شود، سپس با زبانی ساده به دلیل علمی پدیده پرداخته و در پایان نماز آیات به صورت جمعی اقامه شود؛ این رویکرد به کشاورزان نشان می‌دهد که علم و دین در کنار هم معنا دارند و هیچ تضادی میان آن‌ها وجود ندارد.

موموندی با اشاره به این‌که به طور کلی توجه به باورهای محلی در ترویج کشاورزی نقشی کلیدی و راهبردی دارد؛ اظهار داشت: این باورها جزئی از ساختار فرهنگی و ذهنی جامعه کشاورزان هستند و درک درست آن‌ها به مروجان کمک می‌کند تا آموزش‌های علمی را با احترام بیشتری به فرهنگ بومی و با پذیرش بهتر منتقل کنند؛ اگر این باورها هوشمندانه شناخته و به‌کار گرفته شود، می‌تواند به پلی استوار میان مروجان و کشاورزان تبدیل شده و مشارکت فعال آنان را در مسیر توسعه کشاورزی فراهم کند.

 

خبرنگار: شهرزاد مسعودی

 

 

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید