ساختوساز اینبار در حاصلخیزترین خاکهای کشور
نابودی خاک، بحرانی جدیتر از بحران آب که در کمین امنیت غذایی است
این روزها بحران آب بهعنوان یکی از بحرانهای مهم کشور نامیده میشود اما کارشناسان خاک بر این باورند که کمبود منابع خاک مرغوب و مناسب برای کشاورزی که امنیت غذایی ایران را تضمین میکند، وضعیت به مراتب بحرانیتری نسبت به کمبود منابع آب دارد.
لیلا مرگن
این روزها بحران آب بهعنوان یکی از بحرانهای مهم کشور نامیده میشود اما کارشناسان خاک بر این باورند که کمبود منابع خاک مرغوب و مناسب برای کشاورزی که امنیت غذایی ایران را تضمین میکند، وضعیت به مراتب بحرانیتری نسبت به کمبود منابع آب دارد. وقتی بدانیم بازگشت منابع آبی به ١٠ تا ١٥ سال زمان نیاز دارد اما بازگشت ١٠ سانتیمتر خاک پنج هزار سال زمان میبرد؛ بحرانی که از آن نام میبریم، ملموستر میشود. با ترسیم این وضعیت وقتی مدیرکل دفتر محیط زیست و سلامت غذای وزارت جهاد کشاورزی میگوید ١,٣ میلیون هکتار از حاصلخیزترین اراضی کشاورزی کشور در معرض خطر ساخت فرودگاه، جاده و پروژههای انبوهسازی قرار دارد؛ عمق بحرانی که با آن مواجه هستیم و تهدیدی که بر امنیت غذایی کشور سایه افکنده است را بهتر درک خواهیم کرد. در ایران فقط ١.٣ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی بدون محدودیت برای کشت هستند و با صرف کمترین هزینه، بیشترین محصول از آنها برداشت میشود. در سایر اراضی کشاورزی برای کشت محصول باید پول خرج کرد تا خاک را اصلاح کنیم. به این ترتیب هزینه تمامشده غذا برای جامعه افزایش مییابد. آمارها نشان میدهد در سه دهه گذشته دو میلیون هکتار از اراضی کشاورزی را که خاک مناسب برای تولید داشتند، از دست دادهایم و این مسئله به مفهوم بهصدادرآمدن زنگ خطر جدی، برای تأمین امنیت غذایی در ایران است. سعید سعادت مدیر کل دفتر محیط زیست و سلامت غذای وزارت جهاد کشاورزی و عضو هیئت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب به «شرق» میگوید: تخریب ناشی از شورشدن خاک و تغییر کاربری، مهمترین تهدیدها برای خاکهای حاصلخیز ایران به شمار میآیند. وی اضافه میکند: عمدتا جاهایی که مناسب فرودگاهسازی، ساختمانسازی، جادهسازی و اجرای پروژههای بزرگ عمرانی هستند، در خاکهای کلاس یک و اراضی مرغوب واقع شدهاند. بنابراین، این اراضی در معرض تهدید تغییر کاربری در چند دهه اخیر قرار گرفتهاند.
به گفته وی، ٤٤,٥ میلیون هکتار از کل خاکهای ایران شور است. از هشت میلیون هکتار اراضی آبی، ششونیم میلیون هکتار مبتلا به درجات مختلف شوری شدهاند که وضعیت نگرانکنندهای را برای خاکهای ایران رقم زده است. این در حالی است که تنها ١.٣ میلیون هکتار خاک مرغوب در کشور داریم.
بحران خاک جدیتر از بحران آب
بحران آب بر پایه مطالعات انجامشده از سوی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری، یکی از ١٠ چالش اصلی پیشروی ایران در سالهای آینده خواهد بود. اما چندی است که انجمن علوم خاک ایران در نشستهای سالانه خود سعی دارد توجه مردم را به بحران جدیتری به نام «بحران خاک» جلب کند. خاک بستر حیات کره زمین است. اگرچه دانشمندانی هستند که سودای تولید محصول در محیطی خارج از خاک را در سر میپرورانند اما هنوز علم نتوانسته برای خاک، جایگزین مناسبی به بشر معرفی کند. از نگاه حسین اسدی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و انجمن علوم خاک ایران، سرعت پایین تجدیدپذیری خاک، عاملی است که وضعیت آن را بحرانیتر از آب میکند. وی در گفتوگو با «شرق» میگوید: آب منبع تجدیدپذیری است که در ١٠ تا ١٥ سال میتوان با مدیریت صحیح، بحران آن را در ایران مدیریت کرد اما برای ساختهشدن یک سانتیمتر خاک در شرایط اقلیمی کشور، باید بین ٥٠٠ تا ٦٠٠ سال زمان صرف شود. بنابراین برای تشکیل ١٠ سانتیمتر خاک، به پنج هزار سال زمان نیاز داریم. به گفته این عضو انجمن خاک، براساس مطالعاتی که مقیاس آن ریز نیست -پس احتمالا از دقت زیادی برخوردار نیست- تاکنون در ایران ١٨ میلیون هکتار زمین قابل کشت برای کشاورزی شناسایی شده است. بهاینترتیب، با درنظرگرفتن وسعت ١٦٤ میلیون هکتاری برای ایران، کمتر از ١١ درصد وسعت کشور مناسب برای کشت محصولات کشاورزی است. بنابراین سرانه زمین زراعی برای هر ایرانی (با درنظرگرفتن ٨٠ میلیون نفر جمعیت) حدود ٠,٢٢ هکتار است. درباره سرانه زمین زراعی برای مردم سایر کشورهای جهان در منابع مختلف اعداد متفاوتی اعلام شده اما آنچه مسلم است، سرانه زمین کشاورزی برای مردم ایران حداقل ٥٠ درصد کمتر از سایر نقاط جهان است.
فاجعهای بزرگ
اگرچه اسدی سطح اراضی کشاورزی ایران را ١٨ میلیون هکتار اعلام میکند اما مجتبی بنیبیات مشاور عالی خاک و آب، سطح اراضی کشاورزی ایران را کمتر از این رقم میداند. او در گفتوگو با «شرق» تأکید میکند: رقم ١٨ میلیون هکتار مربوط به دهه ٦٠ و زمانی بود که مراتع و کوهستانها نیز کشت میشد. درحالحاضر سطح زیر کشت به حدود ١٦ میلیون هکتار (براساس آمارهای سال ٩٣ مرکز آمار ایران) رسیده است. یعنی در سه دهه، حداقل دو میلیون هکتار از اراضی کشاورزی کشور از بین رفته است. این مشاور عالی خاک و آب یادآور میشود: در ایران سالانه حدود دو میلیارد تن خاک بر اثر فرسایش از بین میرود که به مفهوم فاجعهای بزرگ است. سرانه فرسایش ایران نسبت به جهان پنج تا هفت برابر بیشتر است. همچنین سالانه ٣٠ هزار هکتار زمین در ایران به کویر و موات تبدیل میشود.
تغییر کاربری و شورشدن اراضی مهمترین تهدید اراضی کشاورزی
سرانه فرسایش خاک در ایران با فاصله معنیداری نسبت به جهان قرار دارد و سرانه اراضی کشاورزی در کشور نیز نسبت به سایر نقاط جهان وضعیت مطلوبی ندارد. به گفته اسدی صرفا ١,٣ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی کشور بدون هیچ محدودیتی برای کشت هستند و با صرف کمترین هزینه، بیشترین محصول از آنها برداشت میشود. با وجود این دستودلبازیها و بدون داشتن قانون مدون برای حفاظت از خاک، فعالان بخش کشاورزی و حتی تصمیمسازان به تخریب همین اندک منابع باقیمانده مشغول هستند. شورشدن خاک، دلایل مختلفی دارد. از نگاه مجتبی بنیبیات، مشاور عالی خاک و آب، توجهنکردن به اقلیم ایران و انجام چند کشت متراکم در زمینهای کشاورزی، خاکهای حاصلخیز را مستعد شورشدن میکند.
به گفته او وقتی بدون توجه به اقلیم، الگوی کشت انتخاب میشود (یعنی بدون درنظرگرفتن استراحت زمین دو یا سه بار کشت در زمین انجام و گیاه نامناسب برای کشت انتخاب میشود)، خاک متراکم شده و به علت تردد بیشازحد ماشینآلات کشاورزی و نفوذناپذیرشدن لایههای پایینتر، آب به داخل آن نفوذ نمیکند و دارای زهکشی ضعیف میشود. برای رفع این معضل میتوانیم از کشت گیاهان ریشهبلند مانند لگومینوز در تناوبهای کشت اقلیمهای مختلف، استفاده کنیم و برای خاک زهکش طبیعی ایجاد کنیم یا با استفاده از ماشینآلات زیرشکن با صرف هزینه گزاف، مشکل خاک را رفع کنیم. به اعتقاد بنیبیات خاک خوب از حدود ٤٥ درصد مواد معدنی، حدود ٢٥ درصد آب، ٢٥ درصد هوا و پنج درصد مواد آلی پوسیده و موجودات زنده تشکیل شده است که اگر این نسبتها بین پنج تا هفت درصد تغییر کنند، تولید در خاک دچار مشکل میشود.
وی میگوید: اگر به خاک، به میزان کافی ماده آلی از طریق تناوب مناسب کشت یا راههای دیگر رسانده نشود، میکروبهای خاک از مواد آلی موجود در آن استفاده کرده و با تبدیل ماده آلی به دیاکسیدکربن، زمینه کاهش این مواد را فراهم میکنند. عدم تأمین مناسب ماده آلی در خاکهای کشاورزی ایران، سبب شده است میزان آن در اراضی کشاورزی کشور به زیر نیمدرصد برسد، درحالیکه میزان مناسب ماده آلی خاک کشاورزی باید بیش از یکونیم تا دو درصد باشد.
آلودگی خاک بهدلیل رعایتنشدن اصول فنی
این مشاور عالی خاک و آب، دلایل مختلفی را برای آلودهشدن خاکهای کشاورزی برمیشمرد. یکی از دلایلی که او به آن اشاره میکند، مصرف بیشازحد انواع کودهاست. به گفته بنیبیات مصرف زیاد کودهای فسفاته بهعنوان کودهای ریشهای، میزان سموم کادمیوم در خاک را بهشدت افزایش میدهد. همچنین استفاده زیاد از کود اوره بهعنوان کودی که بینهایت زود جذب است، میزان آمونیاک، دیآمونیوم و نیترات را در خاک افزایش میدهد. آمونیوم از طریق میکروبهای خاک به نیترات تبدیل میشود و به مصرف گیاه میرسد یا جذب رسهای منفی خاک میشود و در آنجا باقی میماند، اما نیترات با رسهای ریز خاک دافعه دارد و پس از حلشدن در آب به منابع زیرزمینی راه مییابد. بهاینترتیب میزان نیترات در آب زیرزمینی افزایش مییابد و از طریق نوشیدن آب، بدون تغییر به شیر مادر راه یافته و به بدن نوزادان منتقل میشود. نیترات بیشازحد در آب، بیماری «سندروم کودک آبی» ایجاد میکند. وی در تشریح بیماری سندروم کودک آبی بیان میکند: نیترات در بدن نوزادان روی هموگلوبین خون تأثیر میگذارد و مانع جذب اکسیژن از سوی سلولها میشود. به این ترتیب، اگرچه بچه نفس میکشد، اما بهدلیل اختلال در کار هموگلوبین، کودک دچار خفگی درونی شده و فوت میکند. بنیبیات دودههای حاصل از سوخت خودروها و سوخت فسیلی کارخانهها و منتقلشدن آن را از طریق باد یا آب به روی خاک، عامل دیگری برای آلودگی آن معرفی میکند. مصرف سموم ازردهخارج، استفاده از فاضلابهای تصفیهشده در سپتیک تانکها که حاوی عناصر سنگین است و بهدرستی تصفیه نشدهاند، همچنین عدم مدیریت مناسب پسماند و بازیافت آن، مهمترین عوامل آلاینده خاک از نگاه این مشاور خاک و آب معرفی میشود.
نقش ضعیف دولت در مدیریت خاک
از نگاه بنیبیات مدیریت خاک با استفاده از دانشمندان خاک بهراحتی امکانپذیر است، اما درحالحاضر ادارات جهاد کشاورزی به تجویزکننده کود اوره کارخانهها تبدیل شدهاند که این رفتار غلط است. حسین اسدی، عضو انجمن خاک ایران نیز اطلاعات علمی در زمینه مدیریت خاک را کافی میداند، اما نقش حاکمیت در حفاظت از خاک را ضعیف توصیف میکند. وی به «شرق» میگوید: متأسفانه همانطور که وزارت نیرو بودجه خود را صرف کارهای سازهای میکند، وزارت جهاد کشاورزی نیز اعتبارات را بهجای استفادهکردن در کارهای نرمافزاری و مدیریتی، به سمت کارهای سازهای سوق داده است. اسدی ادامه میدهد: معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی بیشتر روی کارهای سازهای و مدیریت آب متمرکز شده و در این معاونت کمتر به خاک توجه میشود. کشاورزی ایران سنتی و عقبافتاده است و وزارت جهاد کشاورزی نیز درگیر کارهای روزمره مانند توزیع کود، سم و... شده است.
منبع : شرق
دیدگاه تان را بنویسید