آینده تنوع زیستی در دستان کشاورزان آگاه

تهران- ایانا- حفظ تنوع زیستی ایران، ضرورتی برای نسلهای آینده است و سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کلیدیترین نهاد برای تحقق این مأموریت ملی به شمار میرود.
وحید زندی فخر/ کارشناس روابط عمومی سازمان تات
ایران، سرزمینی است که از دامنههای سرسبز البرز تا کویرهای طلایی خراسان، از جنگلهای هیرکانی تا تالابهای بینظیر میانکاله، گنجینهای بیمانند از تنوع زیستی را در آغوش کشیده است.
این ثروت خدادادی نه تنها میراثی برای نسلهای آینده، بلکه زیربنای حیات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ما است. اما امروز این گنجینه در معرض تهدیدهایی بیسابقه قرار دارد: تغییرات اقلیمی، بهرهبرداریهای ناپایدار و ناآگاهیهایی که گاه همچون خنجری بر پیکر طبیعت فرود میآیند.
در این میان، پرسش اساسی این است: چه نهادی میتواند بار سنگین نگهداری از این میراث را با تلفیقی از دانش عمیق، تجربه میدانی و توان اجرایی به دوش بکشد؟ پاسخ در همسویی مأموریتهای سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی با اهداف کنوانسیون تنوع زیستی نهفته است؛ پیوندی راهبردی که میتواند آینده تنوع زیستی و امنیت غذایی ایران را تضمین کند.
پیمان تنوع زیستی (۱۹۹۲) تحت نظارت سازمان ملل با سه هدف اصلی شکل گرفت: حفظ گونههای زیستی، بهرهبرداری پایدار از منابع و تقسیم عادلانه منافع ژنتیکی. ایران در ۱۳۷۵ به این پیمان پیوست و مسئولیت اجرای آن در ۱۳۹۸ از وزارت خارجه به جهاد کشاورزی منتقل شد. همه کشورها جز آمریکا و واتیکان عضو این پیمان هستند.
با توجه به این پیمان، به جرأت میتوان گفت کشاورزی و تنوع زیستی دو روی یک سکهاند. از دانههای بومی مقاوم به خشکی که قرنها در دل خاک ایران بالیدهاند تا حشرات گردهافشانی که زنجیره حیات باغهای میوه را زنده نگه میدارند، همگی بخشی از شبکه پیچیده حیات هستند که کشاورزی پایدار بر شانههای آن استوار است.
سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی به عنوان قلب تپنده نوآوریهای کشاورزی کشور، بیش از هر نهاد دیگری به این ارتباط عمیق و ظریف واقف است. آزمایشگاههای پیشرفته این سازمان که روزانه بر روی ذخایر ژنتیکی گیاهی تحقیق میکنند، مزارع الگویی که روشهای کشت همساز با طبیعت را آزمایش میکنند و شبکه گسترده مروجانی که به زبان روستاییان سخن میگویند، همگی نشان میدهند که حفظ تنوع زیستی در DNA این سازمان نهفته است.
وقتی یک محقق برنج در گیلان، گونههای بومی را از خطر انقراض نجات میدهد، یا یک مروج کشاورزی در یزد، کشاورزان را به حفظ گونههای کمآببر ترغیب میکند، در حال اجرای عینی مفاد کنوانسیون تنوع زیستی است؛ بی آنکه نامی از آن برده شود.
از سوی دیگر، چالشهای پیچیده زیستی امروز، نیازمند رویکردی یکپارچه است که تنها از طریق تلفیق دانش بومی با فناوریهای روز، پژوهشهای میدانی با سیاستگذاری کلان و آموزشهای چهره به چهره با کارزارهای ملی محقق میشود.
این همان نقطهای است که سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی به عنوان تنها نهاد دارای ساختار عمودیِ گسترده – از ستاد مرکزی تا پایگاههای تحقیقاتی در دورافتادهترین روستاها – و همچنین دسترسی بیبدیل به جامعه بهرهبردار اصلی طبیعت یعنی کشاورزان، از دیگر دستگاهها پیشی میگیرد.
تصور کنید برنامه حفاظت از گونههای دامی بدون مشارکت دامداران، یا طرح احیای تالاب هامون بدون همکاری کشاورزان سیستانی چه سرنوشتی خواهد داشت؟ این سازمان با بیش از یک قرن تجربه در تبدیل یافتههای علمی به دستورالعملهای کاربردی، پلی است بین دنیای پیچیده دیپلماسی کشاورزی و واقعیتهای سخت و ملموس عرصههای طبیعی.
نکته حیاتی دیگر، نقش انکارناپذیر آموزش و توانمندسازی است. کنوانسیون تنوع زیستی صرفا مجموعهای از قوانین نیست، بلکه نیازمند تغییر نگرش در سطوح خرد و کلان جامعه است.
سازمان تحقیقات کشاورزی با دارا بودن بیش از ۳۰۰ ایستگاه تحقیقاتی، ۲۱ موسسه ملی و ۳۴ مرکز آموزش کشاورزی و صدها مروج محلی، تنها نهادی است که میتواند از یک سو سیاستگذاران را با آخرین یافتههای علمی آشنا سازد؛ و از سوی دیگر به یک کشاورز بیاموزد که چگونه مزرعهاش را به پناهگاهی برای گونههای در حال انقراض تبدیل کند. این همان ظرفیت بینظیری است که نهادهای دیگر فاقد آن هستند؛ توانایی تبدیل حفاظت از تنوع زیستی از یک دستورالعمل اداری به جنبشی مردمی.
بیایید صادق باشیم: حفظ تنوع زیستی در ایران همواره میان دو آتش کمبود بودجه و چالشهای اجرایی در نوسان بوده است. اما سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی با برخورداری از زیرساختهای موجود، بودجههای تحقیقاتی بینالمللی و ارتباطات علمی فرامرزی میتواند منابع جدیدی برای این ماموریت حیاتی جذب کند.
کافی است به موفقیتهای این سازمان در احیای ارقام بومی گندم یا اجرای پروژههای بینالمللی مقابله با بیابانزایی نگاهی بیندازیم تا ببینیم چگونه دانش و تجربه میتواند بر دشوارترین چالشها غلبه کند.
در پایان باید پرسید: آیا میتوان ریسمان محکمتری از این برای پیوند زدن منافع ملی، امنیت غذایی و حفظ تنوع زیستی متصور شد؟ سپردن مرجعیت کنوانسیون تنوع زیستی به این سازمان، نه یک انتخاب اداری که ضرورتی تاریخی است. ضرورتی که نویدبخش آیندهای امیدوار کننده است تا دشتهای ایران همچنان میزبان گونههای کمیاب گیاهی باشند، جویبارهایش خانه ماهیهای نادر بمانند و کشاورزانش نگهبانان آگاه این ثروت ابدی شوند.
این همان مسیری است که هم دانش در آن میدرخشد، هم عشق به میهن جریان دارد و هم دستانی زحمتکش – از محقق پشت میکروسکوپ تا زن روستایی با داسی در دست – گرد هم میآیند تا زمزمه زندگی در خاک این سرزمین را جاودانه نگه دارند.
دیدگاه تان را بنویسید