از مزرعه تا بازارهای جهانی؛ راهحلهای مدرن عبور از کشاورزی سنتی

زهرا برمکی
کشاورزی بهعنوان یکی از پایههای اساسی امنیت غذایی، اشتغالزایی و ارزآوری غیرنفتی نقشی محوری در توسعه اقتصادی کشور دارد. با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، تنوع اقلیمی و ذخایر طبیعی قابلتوجه، این بخش میتواند سهم مهمی در رشد اقتصادی ایفا کند. از محصولات متنوعی که در این کشور تولید میشوند، بسیاری قابلیت حضور در بازارهای بینالمللی را دارند؛ اما چالشها و موانع موجود در مسیر صادرات، نیازمند بررسی عمیق و تلاش برای توسعه مناسب زیرساختهای مرتبط است. در این راستا، ایجاد پایانههای صادراتی بهعنوان حلقه کلیدی اتصال تولید به بازارهای جهانی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
چالش زیرساختی در صادرات محصولات کشاورزی
یکی از اصلیترین مشکلات بخش کشاورزی ایران، نبود زیرساختهای کافی برای فرآوری، بستهبندی، نگهداری و حملونقل محصولات است. بسیاری از کشاورزان با زحمات فراوان موفق به تولید محصولات با کیفیت بالا میشوند؛ اما نبود امکانات مناسب صادراتی، امکان بهرهبرداری مطلوب از این تولیدات را محدود میکند. این کمبودها، نهتنها مانع ارزآوری قابلتوجه میشود، بلکه بسیاری از محصولات به دلیل فسادپذیری بالا، پیش از رسیدن به بازار مصرف از بین میروند یا در بازار داخلی با قیمتهای پایین فروخته میشوند.
نبود مراکز تجمیع و شبکههای حملونقل منسجم، استانداردهای بستهبندی و کنترل کیفی مناسب، مسیر صادرات را پیچیده و غیررقابتی کرده است. همین امر موجب شده ایران، با وجود ظرفیتهای بالا، سهم بسیار کمتری از بازارهای جهانی را به خود اختصاص دهد.
پایانههای صادراتی؛ حلقه گمشده اتصال تولید به بازارهای جهانی
مراکز موسوم به پایانههای صادراتی میتوانند نقشی کلیدی در رفع بخشی از چالشهای موجود ایفا کنند. این پایانهها با امکاناتی شامل فرآوری محصولات، بستهبندی استاندارد، رعایت کنترل کیفی مطابق با معیارهای بینالمللی و زنجیره لجستیکی تخصصی میتوانند ارزش افزوده محصولات کشاورزی را افزایش دهند. زمانی که محصولی مطابق با استانداردهای جهانی بستهبندی و آماده شود، بازارهای بینالمللی با اعتماد بیشتری اقدام به خرید میکنند.
از سوی دیگر، فعالیت پایانههای صادراتی میتواند به کاهش ضایعات محصولات کشاورزی کمک کند. از بین رفتن محصولات فسادپذیر یکی از چالشهای جدی کشاورزی در ایران است. پایانههای صادراتی با فناوریهای پیشرفته در نگهداری و آمادهسازی محصولات، میتوانند این ضایعات را به حداقل برسانند و بهرهوری را افزایش دهند. درنتیجه، این مراکز نهتنها به کشاورزان امکان افزایش درآمد را میدهند، بلکه انگیزه تولید بیشتر و با کیفیتتر نیز ایجاد میکنند.
همکاری بخش خصوصی و دولت؛ کلید توسعه زیرساختها
برای توسعه پایانههای صادراتی و رفع مشکلات زیرساختی کشاورزی، همکاری جدی میان دولت و بخش خصوصی ضروری است. سرمایهگذاری در این بخش، تنها زمانی به موفقیت میرسد که دولت مشوقهای کافی برای حضور بخش خصوصی ارائه کند. این مشوقها شامل تسهیلات مالیاتی، وامهای کمبهره و تأمین زمین برای ساخت پایانهها میشود. در مقابل، مشارکت بخش خصوصی در مدیریت، بهرهبرداری از این پایانهها و تأمین مالی میتواند الگوی کارآمدی برای توسعه پایدار این بخش باشد.
همچنین دولت میبایست نقش پررنگتری در آموزش کشاورزان و افزایش دانش تخصصی آنان ایفا کند. زمانی که کشاورزان با تکنیکهای مدرن تولید و اصلاح الگوی کشت آشنا شوند، کیفیت محصولات نیز بهبود خواهد یافت. اصلاح الگوی کشت یکی از گامهای مهم در بهینهسازی منابع آب و خاک، که به صادرات پایدار کمک میکند، محسوب میشود.
اهمیت لجستیک مدرن در زنجیره صادرات
بخش مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، حوزه حملونقل تخصصی و لجستیک است. بسیاری از محصولات کشاورزی که فسادپذیری بالایی دارند، نیازمند زنجیره سرد برای نگهداری و انتقال هستند. وجود خطوط ریلی تخصصی و حملونقل هوایی برای این محصولات، میتواند مسیر صادرات را تسهیل کند. پایانههای لجستیکی مدرن نهتنها به افزایش پایداری صادرات کمک میکنند، بلکه فرآیندهای هماهنگشده برای صدور گواهیها و کنترل استانداردها نقش مهمی در تسریع روند صادرات ایفا میکنند.
نقش مناطق مستعد کشاورزی در توسعه پایانههای صادراتی
یکی از اولویتهای توسعه پایانههای صادراتی، تمرکز بر مناطق مستعد تولید کشاورزی در کشور است. استانهایی که از موقعیت اقلیمی مناسب، منابع آبی پایدار و شرایط خاک مطلوب برخوردارند، میتوانند به قطبهای اصلی صادرات کشاورزی تبدیل شوند. شناسایی این مناطق و سرمایهگذاری در زیرساختهای صادراتی، ظرفیتهای تولیدی را به بهترین شکل ممکن به بازارهای جهانی وصل میکند.
علاوه بر این، باید در نظر داشت که توسعه پایانههای صادراتی باید با رعایت عدالت منطقهای انجام شود. هر استان دارای شرایط متفاوتی از نظر منابع طبیعی و نیروی انسانی است. بنابراین برنامهریزی برای توسعه این زیرساختها باید متناسب با شرایط محلی و نیازهای کشاورزان باشد.
گذار از کشاورزی سنتی به کشاورزی مدرن
در نهایت، تحول زیرساختهای کشاورزی و ایجاد پایانههای صادراتی، میتواند سرآغازی برای حرکت به سمت کشاورزی مدرن و هوشمند باشد. کشاورزی هوشمند بر اساس بازار و نیازهای مصرفکننده طراحی شده و از فناوریهای نوین برای افزایش بهرهوری استفاده میکند. گذار از کشاورزی سنتی به این نوع کشاورزی میتواند نهتنها رشد صادرات را تسریع کند، بلکه اقتصاد کلان کشور را تحت تأثیر قرار دهد.
کشاورزی مدرن همچنین به بهرهبرداری بهینهتر از منابع ملی، بهویژه آب، کمک میکند و امنیت غذایی را در داخل کشور تضمین میسازد. زمانی که تولید داخلی تقویت شود و محصولات با استانداردهای جهانی به دست مصرفکنندگان برسند، کشاورزان نیز از ثبات بیشتری در درآمد خود برخوردار خواهند شد.
باتوجه به ظرفیتهای بالای موجود در بخش کشاورزی ایران، ایجاد و تقویت پایانههای صادراتی نهتنها ضامن توسعه اقتصادی کشور است، بلکه امکان ارزآوری پایدار و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی را فراهم میکند. این مراکز میتوانند حلقه مفقوده زنجیره ارزش کشاورزی باشند و با حمایتهای همهجانبه، مسیر روشنی برای آینده اقتصادی کشور ترسیم کنند.
بهطور کلی، توسعه زیرساختهای مرتبط با صادرات، اصلاح الگوی کشت، افزایش دانش کشاورزان، سرمایهگذاری مشترک دولت و بخش خصوصی، و تقویت لجستیک تخصصی از جمله راهبردهایی هستند که میتوانند تحول بنیادین در این بخش ایجاد کنند. این مسیر به کشاورزان اجازه میدهد که با اطمینان از بازار فروش، کیفیت و کمیت تولید خود را افزایش داده و بخشی از اقتصاد کشاورزی را به حوزههای رقابتی جهانی وارد کنند.
دیدگاه تان را بنویسید