کشاورزی خانوادگی، رمز توسعه پایدار
مهدی عبداللهی- کارشناس ارشد زراعت
فقر خطر بزرگی است که همبستگی اجتماعی و سلامت محیطی کره زمین را تهدید می کند. این امر به ویژه در کشورهای در حال توسعه بسیار شدیدتر است. بر اساس آمارهای منتشره، قریب به 31 درصد جمعیت این گونه کشورها، یعنی حدود یک میلیارد و سیصد میلیون نفر؛ زیر خط فقر، زندگی کرده که در دستیابی به حداقل نیازهای غذایی خود با مشکل رو به رو هستند. فقر و محرومیت، افق های دید افراد را کوتاه تر ساخته و افق های کوتاه باعث میشود افراد جهت مقابله با خطری که حیات و بقای آنان را تهدید میکند، با سرعتی بیش از آنچه از نظر اجتماعی مطلوب است، به بهرهبرداری از منابع بپردازند که نتیجه محتوم این عمل، تخریب و داشتن منابع ضعیف خواهد بود. آنچه در جوامع فقیر در معرض خطر قرار دارد کیفیت زندگی نیست، بلکه خود «زندگی» است. برهمین اساس نیاز مبرمی به افزایش تولید محصولات غذایی افزون بر 60 درصد جهت پاسخگویی به تقاضای جمعیت جهان که تا 30 سال آینده به بیش از 9 میلیارد نفر میرسند، وجود دارد. به رغم این واقعیت که سرانه دسترسی به غذا بالغ بر 40 درصد در فاصله چهار دهه گذشته افزایش یافته، اکنون شمار گرسنگان جهان نه تنها کم نشده که افزایش هم داشته است.
سازمان ملل متحد در شصت و ششمین مجمع عمومی خود، سال 2014 را به عنوان سال بین المللی کشاورزی خانوادگی اعلام نموده است تا بدینوسیله از موسسههای مختلف بینالمللی و ملی، همچنین سازمانهای کشاورزان و سازمانهای غیر دولتی دعوت به همکاری نموده و اهمیت کشاورزی خانوادگی (فعال در تولیدات کشاورزی، جنگلداری، زندگی عشایری و آبزیان) و کشاورزی خرده مقیاس را بیشتر نماید. خانوادههای کشاورز، تداعیکننده تلاش و پویایی هستند، آنها همه با هم برای پیشبرد امور فعالیت دارند. تلاشی که هر صبح با صدای مادر برای تهیه شیر و لبنیات طبیعی و کار و تلاش پدر در مزرعه شروع میشود و اگر پسران خانواده در پرورش دام و فعالیت کشاورزی و باغداری به پدر کمک میکنند، دختران این خانواده نیز با تلاشی ارزشمند برای اقتصاد خانواده علاوه برکمک به مادر در صیفیکاری، خود نیز از صبح بسیار زود تا غروب آفتاب در کنار دار قالی مشغول فعالیت خواهند بود تا مجموع افراد یک خانواده با طبیعت و صداهای طبیعی فعالیت فرهنگی و اقتصادی انجام دهند و در پایان روز هم در پاکی و صمیمیت به استراحتگاه بروند.
کشاورزی خانوادگی شامل تمامی فعالیتهای کشاورزی خانواده بنیان است و با حوزههای متعددی از توسعه روستایی مرتبط میشود و ابزاری است برای سازماندهی تولیدات کشاورزی، جنگل و مرتع، شیلات و آبزیپروری که توسط خانواده مدیریت و اجرا میشود و عمدتاً بر نیروی کار خانواده اعم از زن و مرد تکیه دارد. کشاورزی خانوادگی دارای ابعاد بسیار مهم اقتصادی - اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی است.
خانوادههای کشاورز، زمین خود را به گونهای مدیریت میکنند که به رغم دسترسی محدود به منابع تولید، همچون نهادههای کشاورزی و خدمات حمایتی، تولید خود را در سطح بالایی حفظ نمایند. خانوادههای کشاورز با اراده سیستمهای کشاورزی مبتنی بر تنوع محصول با حفظ تولیدات غذایی سنتی، هم در تغذیه متناسب و هم در حفاظت از تنوع کشاورزی جهان مشارکت دارند. آنها جزئی از شبکههای سنتی و فرهنگهای محلی هستند و با صرف بخش قابل ملاحظهای از درآمدشان در بازارهای محلی و منطقهای، زمینههای ایجاد اشتغال در بخشهای کشاورزی و یا غیر را فراهم میسازند.
بر همین اساس، امسال شعار روز جهانی غذا در سراسر جهان "کشاورزی خانوادگی: تامین غذای جهان، مراقبت از زمین" انتخاب شده تا نقش کشاورزان خرد در اهمیت کاری که مجموع خانواده انجام میدهند برای نجات زمین بار دیگر مطرح گردد. امروزه اهمیت نجات کره زمین از نابودی بیشتر، توجه جهانی را به نقش سازنده کشاورزی خانوادگی در ریشه کنی گرسنگی و فقر و نابودی محیط زیست معطوف کرده است. به گونهای در همه کشورها ثابت شده که کشاورزی بر محور مجموع افراد خانواده علاوه بر امنیت غذایی، تغذیه مناسب، ارتقا سطح زندگی؛ مدیریت منابع طبیعی، حفاظت از محیط زیست و تحقق توسعه پایدار را به ویژه در مناطق روستایی در پی خواهد داشت.
سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) معتقد است که عامل مهم تغییر در دستیابی به امنیت غذایی پایدار و ریشه کنی گرسنگی در آینده در دستان خانوادههای کشاورز خواهد بود. در بسیاری از کشورهای با درآمد بالا و متوسط رو به بالا، مزارع بزرگ، مسئول تولید بسیاری از محصولات کشاورزی هستند. اما در کشورهای در حال توسعه با درآمد کم و متوسط رو به پایین، این مزارع کوچک و متوسط هستند که سهم بیشتری در تولید مواد غذایی و زمینهای کشاورزی دارند. این سازمان گزارش میدهد که در جهان 570 میلیون مزرعه زیر کشت انواع محصولات کشاورزی قرار دارند و خانوادههای کشاورز نزدیک به هشتاد درصد مواد غذایی جهان را تولید میکنند و 75 درصد تولید منابع زراعتی از کل محصولات کشاورزی دنیا را در دست دارند. به این ترتیب، مزارع کوچک سهم بالاتری از مواد غذایی را نسبت به غذای جهان و سهم زمین تولید میکنند. همین طور آنها تمایل دارند بازده بالاتری از مزارع بزرگتر در کشورها داشته باشند. اما با این حال، بهرهوری بالاتر زمین در مزارع خانوادگی شامل بهرهوری پایینتر نیروی کار است و فقر را استمرار میدهد و مانع توسعه است. از طرفی هم بخش عمدهای از تولید مواد غذایی در جهان شامل کار بدون مزد توسط اعضای خانواده است.
ما دیگر نمیتوانیم به مدل نهاده محور با هدف افزایش تولید محصولات غذایی تکیه کنیم. ما نیازمند تغییر جهت به سمت سیستمهای سالمتر و پایدارتر غذایی هستیم. ما نیازمند بهرهگیری از نهادههای کمتر در کشاورزی به ویژه آب و مواد شیمیایی هستیم به گونه ای که کشاورزی، جنگلداری و شیلات را در مسیر بلندمدت پایدار و بهرهور قرار دهیم. اگر در پی پیروزی در جنگ علیه گرسنگی و ناامنی غذایی باشیم، این تغییر در رویکرد امری کاملا حیاتی است.
البته کشاورزی خانوادگی با سه چالش مواجه است: رشد عملکرد برای پاسخگویی به نیاز جهان برای امنیت غذایی و تغذیه بهتر، پایداری محیط زیست برای حفاظت از زمین و بالا بردن ظرفیت تولید و رشد بهرهوری و تنوع معیشتی خود برای از بین بردن فقر و گرسنگی. البته تمام این چالشها به این معنی است که کشاورزان خانواده باید نوآوری و ابتکار داشته باشند. در این راستا فائو با همکاری شرکای خود در طول سال پیش رو به پیگیری چهار رویکرد با عناوین پشتیبانی از سیاستهای توسعهای کشاورزی، زیست محیطی و اجتماعی که منجر به پایداری کشاورزی خانوادگی میشود. هرگاه بحث توسعه پایدار مطرح میشود یاد آور این سخن است که مردم توسعه نمییابند مگر اینکه خودشان، خود را توسعه دهند. بنابراین توسعه منابع انسانی به عنوان مهم ترین عامل در رسیدن به توسعه همه جانبه است. توسعه پایدار بدون مشارکت نیمی از جمعیت جامعه (زنان) امکان پذیر نخواهد بود، به ویژه در خانوادههای کشاورز که زنان علاوه بر خانهداری و پرورش فرزندان در مزرعه و در تمامی مراحل تولید نقش موثری دارند ، آموزش زنان در تمامی زمینهها از کنترل جمعیت گرفته تا آموزش های کشاورزی بازده بیشتری خواهد داشت. کشاورزی در کشورهای در حال توسعه به طور عمده به وسیله زنان انجام میگیرد، بطوری که زنان در آفریقا حدود سه چهارم از محصولات غذائی را تولید میکنند. اما آمارها حاکی از آن است که زنان در بسیاری از برنامههای توسعه مورد غفلت قرار گرفتهاند و از آنجائی که عدم توجه به نقش بالای آنها در برنامههای توسعه منجر به شکست و ناکارآمد شدن این برنامهها میشود، لذا توجه به نقش بالای آنها در برنامههای توسعه در هنگام طرح ریزی و اجرای آنها لازم و ضروری است. امروزه تمامی سازمانهای بینالمللی به این امر واقفند و برنامههای خود را در این جهت تنظیم و اجرا میکنند. بسیاری از کشورها از جمله بنگلادش، هند و فیلیپین گامهای موثری در این زمینه برداشته و موفق بودهاند.
دستیابی به نظام کشاورزی پایدار نیازمند تغییر دیدگاه ها نسبت به کشاورزی خانوادگی و اهمیت دادن به آن است. دانشی که کشاورزان از طریق تجربه و در موقعیت های واقعی کشاورزی کسب کردهاند، از نظر کیفی با دانش حاصل از آموزش رسمی پژوهشگران و کارشناسان متفاوت است. در واقع در عصر کنونی، پرداختن به دانش بومی، یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت است. کشاورزی پایدار الهام گرفته از کشاورزی خانوادگی، بسیاری از کاستیهای کشاورزی مدرن را جبران خواهد نمود. نظامهای کشاورزی بومی، حاصل قرن ها تکامل فرهنگی و زیستی است. این نظام، مجموعهای از تجارب کشاورزانی است که به جز نهادهها، سرمایه و دانش محلی، منابع دیگری در اختیار نداشتهاند و با تلاش خود به کشاورزی بوم شناختی پایدار دست یافتهاند که تنها بر استفاده از منابع محدود محلی و انرژی انسانی و حیوانی متکی بوده است. بنابراین، ویژگی محلی بودن دانش محلی، مبنایی برای پایهگذاری علمی، کارا و موفق در دستیابی به کشاورزی پایدار تلقی میشود.
طبق آخرین آمار سرشماری کشاورزی در سال 1382، 86.7 درصد بهرهبرداری کشاورزی ایران در چارچوب نظام خرد و دهقانی قرار دارند و همچنین 37.8 درصد اراضی کشاورزی، در اختیار این افراد است . در سطح ملی تعداد قابل ملاحظهای از عوامل کلیدی در موفقیت توسعه کشاورزی خانوادگی دخیل هستند؛ از جمله مواردی چون شرایط کشاورزی زیست محیطی، ویژگی های محلی، دسترسی به بازار، دسترسی به زمین و منابع طبیعی، دسترسی به فناوری و خدمات ترویجی، دسترسی به منابع مالی، بافت جمعیتی و اقتصادی، شرایط فرهنگی و اجتماعی و برخورداری از آموزشهای تخصصی همراه با دیگر عوامل را میتوان برشمرد. ضمن آنکه خانوادههای کشاورز در ایران نقش مهمی را در تولید محصولات استراتژیک و همچنین سایر محصولات کشاورزی برای مصارف داخلی و حتی مقاصد صادراتی ایفا میکند. بر همین اساس از آنجا که دولت به سمت تدوین برنامه ششم توسعه ۵ ساله ملی حرکت میکند و با عنایت به اهمیت کشاورزی خانوادگی در ایجاد امنیت غذایی و تغذیه، مدیریت منابع طبیعی و اقتصاد محلی، شاید در این برهه از زمان پرداختن به مقوله نقش خانوادههای کشاورز در زنجیره ارزشی تولیدات کشاورزی و همچنین نیازهای آنها در راستای پیشبینی و تبیین سیاستها و برنامههای مشخص و استراتژیهای موثر جهت اجرا در این خصوص از اهمیت دو چندانی برخوردار باشد. با این وجود موفقیت روند یاد شده همچنین تا حد زیادی بستگی به توان ما در دنبال کردن رویکرد جوامعی دارد که از مشارکت اجتماعی و نقش ارزشمند خانوادههای کشاورز در این روند حمایت کند./
دیدگاه تان را بنویسید