آنچه حسن روحانی در آنکارا از آن نگفت
خشکسالی فاجعهای بدتر از داعش
علی بیگدلی: ایران در مهار پروژه گاپ ناتوان است
نشست سهجانبه رهبران ایران، ترکیه و روسیه تقریبا بدون یافتن یک نتیجه مشخص برای ایجاد فرمولی معین در ارتباط با آینده سوریه پایان یافت. سال گذشته پوتین با برگزاری اجلاس پرزرقوبرق سوچی به دنبال دست برتر در تحولات منطقه بود. اما اصرار طرف ایرانی بر شعار «یا اسد یا هیچ» و نگاه یکسویه ترکیه به مساله کردها تقریبا راه را برای یافتن یک راه حل مشخص میان طرف های حاضر بست ،تا نهایتا دوباره همه راه ها به دستورالعمل نشست ژنو ختم شود.

گرچه نشستهای سریالی در مسکو، آنکارا و تهران چشمانداز روشن و یکپارچهای میان این سه متحد برای جنگزدگان و آوارگان سوری ترسیم نکرد، اما توانسته ترکیه و روسیه را بیش از گذشته به یکدیگر نزدیک کند. شاید خوشبینترین تحلیلگر منطقه نیز گمان نمیکرد بعد از سقوط سوخوی روسی توسط ارتش ترکیه و بسته شدن درهای دیپلماتیک میان دو کشور٬ ورق به سادگی برگردد. با این حال مقامات آنکارا و مسکو به خوبی میدانند دیپلماسی محل منازعات ایدئولوژیک و تاریخی نیست. برای همین پوتین روبهروی سربازان گارد تشریفات ترک میایستد و با گفتن جمله«مرحبا عسگر» احساسات آنها را تحریک میکند و ساعتی بعد دو قرارداد بزرگ میان دو طرف بسته میشود.
جای خالی روحانی
بسته شدن یک قرارداد نظامی پراهمیت در آنکارا میان دو متحد استراتژیک تهران٬ درس بزرگی برای دیپلماتهای ایرانی دارد. ترکها توانستهاند با وجود رابطه اغلب طوفانی بهسادگی اس 400 را از روسها بخرند در حالیکه تهران با داشتن یک رابطه دیرینه با مسکو برای خرید موشک اس 300 سالها انتظار کشید و حتی کار به شکایت طرف ایرانی رسید.
جالب آنکه ترکیه قرارداد ساخت چند نیروگاه اتمی را نیز با روسیه امضا کرد، در حالیکه تکمیل فاز دوم و سوم نیروگاه اتمی بوشهر تقریبا به یک طنز تلخ برای ایرانیها تبدیل شده است. آمبرین زمان روزنامهنگار لسآنجلستایمز مینویسد: «ترکها قواعد مذاکره با کارت سوریه را بهخوبی میدانند» اما چرا در ایران چنین مهارتی وجود ندارد؟ در حالیکه مقامات ایرانی میتوانستند از حضور ارتش ترکیه در عفرین نهایت بهرهبرداری را داشته باشند، تنها به گفتن چند طعنه و گله از اردوغان کفایت کردند. حسن روحانی در یک حضور کمفروغ تنها به گفتن جمله پر ابهام «خروج طرفهای خارجی از سوریه »تأکید کرد.
تهران تقریبا در این روزها نه تنها هیچ ابتکار عمل خاصی در سوریه ندارد، بلکه حتی نمیتواند امتیازات یکسویه برای مهار بحرانهای داخلی خود از رقبا و شرکایش بهدست آورد.
علی بیگدلی کارشناس ارشد روابط بینالملل در اینباره به ایانا میگوید: «شاید سیاستهای ترامپ در تحدید ایران٬ راه دستیابی به قراردادهای بزرگ امنیتی را بسته باشد اما این به معنای رخوت در دیپلماسی نیست.»
استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: «گرچه گره برجام در آنکارا باز نمیشد، اما ایرانیها میتوانستند پای مسائل غیرامنیتی مانند بحران محیطزیست و خشکسالی خاورمیانه را که محصول دستپخت ترکها در اجرای پروژه گاپ است، در برابر زیادهخواهی اردوغان در عفرین پیش بکشند اما سردرگمی در برابر آینده برجام و سیاستهای ترامپ باعث شده تمرکز لازم از دسترفته باشد و روحانی همه چیز را به سرنوشت برجام پیوند بزند.»
البته تهران در دستیابی به «امنیت آب» در خاورمیانه کار سادهای در برابر ترکیه ندارد، بیگدلی در اینباره میگوید: «ترکیه به سادگی حاضر به رها کردن منافع خود در سیاست گسترش سدسازی نیست و تنها اهرمهای فشار امنیتی کردها میتوانست آنها را پای میز مذاکره بیاورد اما تهران به سادگی پیرو خواست اردوغان شده است.»
بیگدلی ادامه داد: «کردها برای ایران مساله امنیتی محسوب نمیشوند اما برای ترکیه سرنوشت کردستان حیاتی است پس میتوانستیم با گرفتن امتیازات لازم همراه آنکارا شویم؛ نه آنکه منطقه را دودستی تقدیم آنها کنیم.»
داعش مهمتر است یا آب؟
از همان روز اول که پای ایرانیها به سوریه باز شد، مقامات سیاسی و دیپلماتیک در تهران میگفتند: «اگر با داعش در سوریه نجنگیم باید با آنها در ایران بجنگیم.» اما حال که ایرانیها پایان کار شجره داعش را اعلام کردهاند، عیسی کلانتری رئیس سازمان محیطزیست میگوید: «بحران خشکسالی به مراتب بدتر از فاجعه داعش خواهد بود، اما علاقه نداریم درباره آن حرف بزنیم.»
به نظر میرسد حسن روحانی در آنکارا تنها به دنبال تحکیم موضع جمهوریاسلامی در مقابل حکومت سوریه بود اما او میتوانست از آینده خاورمیانه بدون آب نیز بگوید. علی بیگدلی درباره ناگفتههای روحانی در آنکارا میگوید: «شاید خاورمیانه بتواند بدون اسد هم به راه خود ادامه بدهد، اما سوریه، عراق، ایران و حتی کشورهای حاشیه خلیجفارس نمیتوانند در برابر سیاست خودخواهانه ترکیه در توسعه صنایع برق و سدسازی بیرویه به زیست خود ادامه دهند. گفتوگوی منطقهای روحانی میتواند حول محور حیات و جهنم خشکسالی، شکل اجراییتری به خود بگیرد.»
رئیس سازمان محیطزیست میگوید: «برای ایران احساس خطر میکنم.» آبهای زیرزمینی در کشور بر اثر برداشتهای غیرمجاز به سطح شوری رسیده، پتاسیل انتقال آب از بین رفته و مجبور به واردات غذا برای 10 میلیون نفر در سال گذشته بودهایم، رقمی که در سال جدید به دو برابر خواهد رسید.
در چنین شرایطی رنگ امنیت در خاورمیانه تغییر کرده است. در تهران اما پاسخ به ابهامات موجود، سکوت و انفعال است و کسی در وزارت خارجه حاضر به پاسخگویی به سوالات «ایانا»درباره شکل مذاکرات آینده در منطقه نیست.
دیدگاه تان را بنویسید