قاتلان باران

قاتلان باران

سیاست‌های اشتباه مدیریتی در دهه 80 به نابودی محیط‌زیست و منابع آبی کشور دامن زد، اما حقیقت روشن است: باران در ایران کشته شده و قاتلانش هنوز در میان ما هستند.

در گذشته، وقتی سامانه‌های مدیترانه‌ای وارد منطقه می‌شدند، به بالای آب دریاچه با دمای حدود 20 درجه سانتیگراد می‌رسیدند و با جذب رطوبت زیاد، بارش‌های انفجاری در استان های آذربایجان غربی  و شرقی و کردستان ایجاد می‌کردند. اما حالا همان سامانه‌ها در هوای گرم بستر خشک‌شده با دمای 70 درجه سانتی‌گراد روبه‌رو می‌شوند. در این وضعیت، هوا سبک و صعودی می‌شود و ابرهای باران‌زا به‌جای باریدن به بالا کشیده می‌شوند و در ارتفاع منجمد شده یا پیش از رسیدن به زمین تبخیر می‌شوند. 

اکنون بستر خشک ارومیه مانند یک آینه غول‌پیکر نور خورشید را بازتاب می‌دهد و دمای آن در تابستان به 74 درجه می‌رسد. به این پدیده «گودال گرم» می‌گویند؛ منطقه‌ای که نه‌تنها باران نمی‌سازد بلکه ابرها را نابود می‌کند.

پژوهشی در دانشگاه تبریز در سال ۱۴۰۲ نشان داد خشک شدن دریاچه ارومیه باعث کاهش 41 درصدی بارش سالانه در تبریز و 37 درصدی در ارومیه شده است. احتمالا به زودی از بستر خشک این دریاچه سالانه حدود 8 میلیون تن نمک و گرد و خاک بلند می‌شود و ذرات معلق حاصل از آن، ابرها را آلوده و غیرقابل بارش می‌کند.

همین پدیده در تالاب‌های دیگر ایران هم رخ داده است. ایران تا سال ۱۳۵۰ چهل‌و‌دو تالاب بزرگ فعال داشت اما اکنون حدود 90 درصد آن‌ها خشک یا در آستانه نابودی‌اند و تنها 4 تالاب هنوز زنده‌اند. در گذشته تالاب‌ها شبانه‌روز رطوبت به جو منتقل می‌کردند و سامانه‌های سرد عبوری از بالای ایران را باران‌زا می‌کردند. اکنون همه‌  این کولرهای طبیعی خاموش شده‌اند و جایشان را گودال‌های گرم و بی‌جان گرفته‌اند.

بر اساس برآوردها، ایران سالانه حدود 35 میلیارد مترمکعب رطوبت از دست داده است. تقریباً نیمی از کم‌بارشی 25 سال اخیر ایران بهصورت مستقیم نتیجه خشک شدن تالاب‌هاست. به عنوان مثال، در سال ۱۳۵۵ تالاب هورالعظیم موجب شد در یک روز بیش از ۲۰۰ میلی‌متر باران در اهواز ببارد، اما در سال ۱۴۰۳ همان سامانه مشابه فقط ۱۲ میلی‌متر بارش داشت و رادارها نشان دادند ابرها در همان منطقه پاره و ناپدید شدند.

در کنار این عوامل، کشاورزی بی‌برنامه و بدون مدیریت در سه دهه اخیر نیز سهم بزرگی در نابودی باران دارد. حفر صدها هزار چاه عمیق و نیمه‌عمیق، موجب فرسایش شدید خاک و از بین رفتن رطوبت لایه‌های زیرین شده است. آمارها نشان می‌دهد بیش از ۴۲۰ هزار چاه غیرمجاز در ایران وجود دارد و با احتساب چاه‌های مجاز است که برداشت آب سالانه حدود ۲۰ میلیارد مترمکعب بیش از میزان تغذیه طبیعی رخ می‌دهد. کشاورزی در ایران ۹۲ درصد آب را مصرف می‌کند اما تنها ۳۵ درصد غذای را تولید می‌کند ولی موجب کاهش ۷۰ درصدی بارش در ایران می‌شود.

به بیان ساده، با تولید هر 100 کیلوگرم گندم در ایران، 1000 لیتر از باران آینده از بین می‌رود  و مسئول این فاجعه نه کشاورزان، بلکه افرادی هستند که با تصمیمات اشتباه خود منابع آب را بی‌رحمانه نابود کردند.

با این همه، بسیاری از همان مدیران و تصمیم‌گیرانی که با فساد، بی‌خردی و سیاست‌های اشتباه در دوره‌های مختلف، به‌ویژه در 8 سال دولت نهم و دهم ، به نابودی محیط‌زیست و منابع آبی کشور دامن زدند، امروز پشت مفاهیمی چون «تغییرات اقلیمی» که البته واقعی است پنهان می‌شوند. آنها می‌خواهند رد پای خود را پاک کنند تا کسی قاتلان واقعی باران در ایران را نشناسد. اما حقیقت روشن است: باران در ایران کشته شده و قاتلانش هنوز در میان ما هستند.

جلیل اصغری | کارشناس  اقلیم شناسی

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید