وقتی «شیمی» جای «زیست» را میگیرد...
نسلکُشی خاک

خاک، تنها بستری برای رشد گیاه نیست؛ زیستبومی زنده است که زیر فشار کود و سموم شیمیایی در حال مرگ است.
تهران-ایانا- کسی فریاد خاک را نمیشنود. زیر پای ما، درست جایی که محصول میروید و نان سفرهمان پخته میشود، خاک فقط خاک نیست. زیستبومی زنده است که هر ذره آن خانه میلیونها میکروارگانیسم، کرم، قارچ، ریشه و ماده آلیست. ترکیبی از زندگی، نظم و تعادل، اما حالا تمامی اینا قربانی یک چیز شدهاند کود و سموم بیشتر تنها برای افزایش محصول. استفاده بیحساب از کود و سم نه زمین را حاصلخیز میکند و نه کشاورز را راضیتر بلکه فقط خاک را بیمار میکند.
کودهای شیمیایی در نگاه اول معجزه میکنند: رشد سریعتر، برگهای سبزتر، محصول بیشتر. اما زیر این ظاهر، خاک آهسته از درون فرو میریزد. تعادل عناصر از بین میرود، پیاچ خاک اسیدی میشود، کرمها میمیرند، باکتریهای مفید از بین میروند، و خاک، بهجای یک بستر زنده، به بستری بیجان و رمق تبدیل میشود که تنها با تزریق مداوم مواد شیمیایی، میتواند محصولی را به بار آورد.
اما این فقط آغاز ماجراست. سموم شیمیایی، آفتها را میکشند؛ اما آنها تنها کشتههای این میدان، آنها نیستند. گردهافشانها، حشرات مفید، قارچهای همزیست و حتی خود گیاهان نیز دچار استرس زیستی میشوند. خاکی که از تنوع زیستی تهی شده، مثل جنگلیست بدون پرنده؛ ساکت، بیروح و آمادهی فروپاشی.
از این خاکِ فرسوده، روانابهایی به جریان میافتد که سر از رودخانهها، سفرههای زیرزمینی و چاههای آب شرب درمیآورند. نیتراتِ موجود در این آبها نه فقط کشاورزی که سلامتی انسان را هم تهدید میکند. در برخی مناطق روستایی، آلودگی آبهای زیرزمینی به نیترات، آنقدر بالاست که حتی مصرف کوتاهمدت آن برای کودکان و مادران باردار خطرناک است. خاک مسموم، آب را مسموم میکند، و این چرخهی آلودگی، تا خود سفرهی ما ادامه دارد.
فرسایش خاک در ایران، از بدترینهای جهان است. سالانه میلیونها تن خاک از دست میرود، فقط به این دلیل ساده که به خاک بهعنوان «یک چیز بیجان» نگاه میکنیم. ما خاک را نمیفهمیم، چون صدایش را نمیشنویم.
اما هنوز راه نجات هست، اگر گوش بدهیم. کشاورزی پایدار، بهجای نابودی، به احیای خاک فکر میکند. به جای ریختن بیحساب کود، از بها دادن به ترکیبات مفید خاک شروع میشود چراکه ترکیب هوشمندانه کود آلی، کود زیستی و مقدار حسابشدهی کود شیمیایی، میتواند هم محصول را بالا ببرد و هم خاک را زنده نگه دارد. کمپوستسازی محلی، تناوب کشت، تنوع زراعی، و بازگشت به تجربهی کشاورزان سنتی که خاک را میشناختند، همه بخشی از این بازسازی است.
حقیقت این است: اگر خاک بمیرد، کشاورزی نیز جانی برایش نمیماند که در این صورت امنیت غذایی نیز دستخوش نابودی میشود. بحران امروز کشاورزی ما فقط کبود منبع آبی نیست؛ ما روی خاکی ایستادهایم که دیگر توان ایستادن ندارد و اگر همین حالا، همین نسل، خاک را نجات ندهد، نسل بعد، اصلا خاکی برای نجات دادن نخواهند داشت.
خبرنگار، صبا طاهری
دیدگاه تان را بنویسید