کشاورزی در روزهای سخت؛ وقتی مردم پشت خاکریز غذا میایستند

تهران- ایانا- ساختار کشاورزی مبتنی بر خردهمالکها و بهرهبرداران کوچک در ایران به شرطی هدایت درست، میتواند به نقطه قوت کشور برای تأمین امنیت غذایی در شرایط بحران بدل شود.
وقتی صدای حمله هوایی و انفجار در شهرها شنیده میشود و خاک میهن زیر بمب و موشک دشمن میلرزد، شاید اولین تصویر ذهنی، خطوط پدافندی و نیروهای نظامی باشد. اما در سایهی این نبردهای سخت، جبههای دیگر در جریان است؛ جبههای خاموش ولی حیاتی: جبهه تأمین غذا.
جنگ امروز ایران، فقط جنگ آسمانها نیست، جنگی است برای تداوم زندگی. برای حفظ زیرساختهایی که یک ملت را سر پا نگه میدارد. و هیچ زیرساختی مهمتر از امنیت غذایی نیست.
تجربه کشورهای درگیر در جنگ، چه در مقیاس جهانی مانند جنگ جهانی دوم و چه در مقیاس منطقهای مانند جنگ سوریه یا درگیری اخیر اوکراین، نشان داده که اگر زنجیره غذایی از هم بپاشد، دوام ممکن نیست. در این میان، بخش خصوصی، تشکلهای کشاورزی و ظرفیتهای مردمی، نقشی حیاتی در حفظ امنیت غذایی کشور ایفا میکنند.
در ایران، ساختار کشاورزی مبتنی بر خردهمالکها و بهرهبرداران کوچک است. این ساختار بهظاهر پراکنده، در شرایط بحرانی میتواند به نقطه قوت بدل شود، به شرطی که به درستی سازماندهی و هدایت شود. در دوران جنگ تحمیلی، حضور جهاد سازندگی و نیروهای مردمی در پشتیبانی از روستاها و تولیدکنندگان، یکی از ارکان اصلی تابآوری غذایی کشور بود. امروز نیز در صورت احتمال ضعیف تداوم بحران و فراگیری آن، همین مدل اما با بازتعریف در قالبهای نوین باید دوباره فعال شود.
تشکلهای کشاورزی، از جمله اتحادیههای تولیدی، تعاونیهای روستایی و تشکلهای صنفی، بهترین ابزار برای بسیج منابع و هماهنگی میدانی هستند. این نهادها میتوانند در تأمین نهادهها، توزیع عادلانه منابع، آموزش شیوههای کمهزینه تولید و حتی ذخیرهسازی محصولات راهبردی نقشآفرینی کنند. کافی است دولت، اعتماد لازم را به این نهادها داشته باشد و بخشی از اختیارات اجرایی را به آنها واگذار کند. تجربه بحران کرونا نشان داد که در شرایط عدم تمرکز، عملکرد تشکلها در برخی مناطق از دولت مؤثرتر و چابکتر بود.
از سوی دیگر، ظرفیت بسیج مردمی در کشور، که ریشه در فرهنگ ایثار و مشارکت عمومی دارد، نباید فقط محدود به کمکرسانی در سیل و زلزله بماند. بسیج کشاورزی، شبکهای است که با تقویت آن میتوان هم آموزشهای پیشگیرانه را در میان روستاییان گسترش داد و هم در زمان کمبود، از آن برای توزیع منابع و حتی برداشت سریع محصولات بهره برد. در این زمینه، بازسازی سازمانی شبیه به جهاد سازندگی در ساختاری نو، با همکاری و هدایت وزارت جهاد کشاورزی و بخش خصوصی میتواند راهگشا باشد.
نقش زنان روستایی و کشاورزان بومی نیز نباید نادیده گرفته شود. در بسیاری از روستاها، زنان در غیاب مردانِ مهاجر یا درگیر با بحران، بار تولید را بر دوش میکشند. برنامهریزی برای توانمندسازی این قشر، بهویژه در حوزههایی چون بستهبندی، فرآوری خانگی و فروش مستقیم، میتواند یک پشتوانه مهم امنیت غذایی در زمان بحران باشد.
تأمین غذا در روزهای سخت، تنها با کمک ماشینآلات و بودجههای کلان دولتی ممکن نیست. این پایداری بر دوش شبکهای از مردم، تشکلها، کارآفرینان، زنان و جوانان روستایی است. اگر امروز این شبکه را تقویت کنیم، فردا نهتنها در برابر جنگ، بلکه در برابر هر بحرانی ایستادهایم. پشت خاکریز غذا، مردم باید صف بکشند، نه برای نان، بلکه برای پایداری کشور.
شبنم مسعودی/ خبرنگار
دیدگاه تان را بنویسید