از انگلیس به امانآباد در پی یک رویای سبز
پیچیدن باد در مزرعه، خانه روستایی و سگی که در همان حوالی پرسه میزند، احسان اشرفی را واداشت تا از انگلیس به روستای امانآباد در حوالی اراک مهاجرت و کشاورزی پیشه کند. در انگلیس کامپیوتر را در مقطع فوقلیسانس میخواند و به شکل پارهوقت با خبرگزاری ایرنا کار میکرد، اما در این 10 سال نشده بود سالی یکبار ایران نیاید. تصمیم نهاییاش را برای زندگی در ایران در سال 1388 گرفت، همان سالی که خیلیها ترجیح دادند مهاجرت و زندگی در نقطه دیگری را تجربه کنند.
او به «ایانا» میگوید: از بچگی دوست داشتم در یکخانه روستایی زندگی کنم و سگ در مزرعهام داشته باشم. پس از بازگشت به ایران یکی دو ماه در کیش و ساحل کارکردم، خانه پدری من اراک بود و اتفاقی در روستای امانآباد گلخانهای دیدم که هم چاه آب داشت و هم میتوانستم در آنجا کشاورزی مدرن داشته باشم، گلخانه را خریدم و چمدانم را باز کردم.
برای کسی که همیشه با کامپیوتر و رسانه سروکار داشته و تجربهای در کشاورزی ندارد، کشاورزی کار آسانی نیست، اشرفی عنوان میکند: گلخانه را از یکی از مهندسان کشاورزی گرفتم، جهاد کشاورزی آنها را به تعدادی از مهندسان این حوزه واگذار کرده بود و آنها هم ترجیح داده بودند گلخانهها را بفروشند. زمانی که گلخانه را تحویل گرفتم 90 درصد محصول کشاورزان منطقه خیار بود، ما هم پنج شش ماهی خیار کاشتیم که موجب شد ضرر کنیم.
او میگوید: در تابستان 90 حجم خیار تولیدی بالا بود و همین سبب شد قیمت خیلی پایین بیاید و به کیلویی 250 تا 300 برسد. مشکل خیار این است که خیلی سریع رشد میکند و نمیتوانستیم آن را نگهداریم؛ بنابراین به همین قیمت فروختیم و ضرر را به جان خریدیم. سال بعد که بسیاری از کشاورزان از کاشت خیار صرفنظر کردند ما هم همین تصمیم را گرفتیم، همین رویه باعث شد قیمت خیار بالا برود و کیلویی دو هزار تومان به فروش برسد و آنها که کاشته بودند سود زیادی کنند.
این کارآفرین فقدان آمار از زمینهای زیر کشت را یکی از مشکلات این حوزه میداند و بیان میکند: در بسیاری از کشورهای دنیا سازوکارهای مشخصی برای آمار محصولات سطح زیر کشت دارند، اما در ایران کشاورزان به دست هم نگاه میکنند. برای رسیدن به این آمار میتوان کارهای مختلفی انجام داد مثلاً کارکنان جهاد کشاورزی سالی دو یا سه بار به گلخانهها سر میزنند، نمونهبرداری انجام داده و کارت زرد برای حشرهها به صاحبان گلخانه میدهند. اگر یک سایت و پایگاه اطلاعرسانی وجود داشته باشد آنها میتوانند آمار خود از محصولات زیر کشت را در آن بارگذاری کرده و به این وسیله به کشاورز اطلاعات دقیق درباره محصول مزیتدار بدهند، این امر حتی به نفع مصرفکننده هم خواهد بود که محصولات را با قیمت مناسب خریداری کند.
برای دفع آفتها چه میکردید و چطور آنها را تشخیص میدادید؟ اشرفی میگوید: با اینترنت و کمک متخصصان تشخیص و دفع آفت کار دشواری نیست. کافی است کمی وقت بگذارید و دنبال آن بگردید تا راهحل مناسب را پیدا کنید.
پس از تجربه شکست در کشت خیار، این دانشآموخته کامپیوتر از انگلیس سراغ آلوئهورا رفت. چرا؟ او عنوان میکند: آلوئهورا مشکلات خیار به لحاظ رشد و چیدن در کوتاهمدت را ندارد، این محصول همچنین هم آب کمتری مصرف میکند و هم نیازهای گرمایی کمتری دارد که باعث میشود هزینهها کاهش پیدا کند.
به گفته او مشکل آب در امانآباد اراک اگرچه جدی نیست، اما باید راهکارهای مناسبی برای کاهش هدررفت آن اندیشید. اشرفی میگوید: در امانآباد حداقل 30 حلقه چاه قانونی وجود دارد که آب آنیک کیلومتر در جویهای خاکی سرازیر میشود تا به زمین کشاورزی برسد و همین مسئله باعث هدررفت آب میشود. مشکل دیگر زمانبندی آب دهی به زمینهاست که زمینهای جلویی ابتدا آب خورده و در نوبت زمینهای پشتی بار دیگر آنها از آب پر میشوند، رفع این چالش نیازمند یک تصمیم گروهی برای تغییر زمان آبدهی است اما به واسطه ضعیف بودن در کار جمعی و گروهی تا به حال این کار انجام نشده است.
او میافزاید: فقدان کار گروهی باعث شده مردم حتی به کاری که منفعت جمعی دارد رضایت ندهند. اگر مردم در امانآباد نوبتها را عوض میکردند، میتوانستند آب کمتری مصرف کنند و کاسبی همه رونق میگرفت.
آیا از برگشت به ایران باوجود مشکلاتی که در بخش کشاورزی دارید راضی هستید؟ اشرفی میگوید: ایران را دوست دارم، ممکن است کمبودهایی داشته باشیم اما باید داشتههایمان را هم در نظر بگیریم که نمونه آن خدمات درمانی است. ایرانگردی و بهویژه سفر به شیراز برای من همیشه جالب و جذاب است و اینها زندگی در کشورم را با همه مشکلات آسان میکند. مثل بسیاری از ایرانیها نگران مشکلات زیستمحیطی و بحران کمآبی هستم و باید تا دیر نشده متوجه باشیم و مصرف را کنترل کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید