راه مزرعه تا دانشگاه در گفتوگو با رئیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران:
آسیبشناسی بومیگزینی؛ دانشجویان شهری کار کشاورزی نمیکنند/ برنامه داریم اعتبار نداریم
"برنامه داریم اما اعتبار نداریم"، جملهای که بارها در طول گفتوگو با سیدحسین گلدانساز، رئیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران مورد تأکید قرار گرفته است؛ برقراری ارتباط و اعتماد سازی بین پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران و دولت و جهاد کشاورزی به عنوان راه گشایی برای جذب اعتبارات پیشنهاد شده است که میتواند به بخش تحقیقات پردیس در جهت توسعه و اقتصاد مقاوتی کشور رونق ببخشد.
مونا شعبان
اشاره: "برنامه داریم اما اعتبار نداریم"، جملهای که بارها در طول گفتوگو با سیدحسین گلدانساز، رئیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران مورد تأکید قرار گرفته است؛ برقراری ارتباط و اعتماد سازی بین پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران و دولت و جهاد کشاورزی به عنوان راه گشایی برای جذب اعتبارات پیشنهاد شده است که میتواند به بخش تحقیقات پردیس در جهت توسعه و اقتصاد مقاوتی کشور رونق ببخشد.
دانشگاه بهعنوان نهاد آموزش تخصصی فارغ از تربیت نیروی کار و تزریق این نیرو در بخشهای مختلف جامعه، با انجام تحقیقات و مطالعات سهم عمده ای در توسعه پایدار هر کشور دارد چراکه علم و فناوری ریشه در دانشگاهها دارد و پیشرفت در این حوزه، حرکت کشور را در مسیر توسعه تسریع میبخشد. از این رو باتوجه به اهمیت دانشگاهها در توسعه پایدار سراغ پردیس کشاوزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران بهعنوان یکی از قدیمیترین و باتجربهترین دانشگاهها در بخش کشاورزی رفتهایم و گفتوگویی با سیدحسین گلدانساز، رئیس پردیس کشاورزی و منابع طبیعی انجام دادهایم؛ گلدانساز که پیش از این سرپرست خوابگاههای دانشگاه تهران، معاون دانشجویی و فرهنگی دانشکده کشاورزی، مدیرکل امور دانشجویی دانشگاه تهران و عضویت در کمیته نظارت و حمایت از انجمنهای علمی را در کارنامه اجرایی خود داشته است، از سال 1395 مسئولیت ریاست پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران عهده دار شده است. در ادامه، گفتوگوی ایانا با حسین گلدانساز را خواهیم داشت.
نقش پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران را در بخش کشاورزی و توسعه پایدار کشور به چه صورت میبینید؟
هم تجربه ما و هم تجربه دنیا نشان داده است که هر اقدامی اگر بر اساس علم و دانش باشد، میتواند موفق باشد به همین جهت امروزه بر فعالیتهای دانشبنیان تأکید میکنند. دانش عمدتاً در دانشگاهها است؛ بنابراین علم انجام کشاورزی و منابع طبیعی در دانشگاهها ازجمله در پردیس دانشگاه تهران است که دارای قدمت و تجربه علمی اجرایی و پژوهشی آموزشی و در نتیجه موفقیت بیشتر است. این موفقیتها نیز خود مرهون تعداد قابل توجهی از اعضای هیأت علمی در گروهها و رشتههای مختلف است.
البته بهطور نسبی از نظر امکانات تعداد آزمایشگاهها، مزارع و مراکز تحقیقاتی مان قابل توجه است. ارتباط ما در بخش تولید درکشاورزی از قدیم الایام تا به امروز ارتباط نسبتاً خوبی است. مجموعه اینها یعنی همه امکانات سختافزاری و نرمافزاری معنایش این است که واقعاً پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران توان خوبی در ارتقاء سطح کشاورزی و منابع طبیعی کشور دارد.
البته هرچند پردیس کشاورزی دانشگاه نیروهای متخصص زیادی را پرورش داده و برخی با موفقیت در مراکز کوچک یا بزرگ مشغول کار کشاورزی انجام می دهند، اما تعدادی هم بهدلیل نبود ساختارهای مناسب شغلی بعد از تحصیل قادر نشدند به دلایل عدیده در زمینه تخصصی خود مشغول به کار شوند.
طبیعی است که یک دانشآموخته بهویژه بعد از مقطع لیسانس تجربه کافی در کشاورزی نخواهد داشت و این در سراسر دنیا هم به همین شکل است، من تأکید بر این جمله کلیدی دارم که در سراسر دنیا هم به این شکل است، آموزش ما و کارهای عملی ما با دانشگاههای مهم دنیا خیلی متفاوت نیست پس انتظار نداریم از این که یک دانشجو که درسش بعد از چهار یا شش سال تمام شد تجربه کار کشاورزی داشته باشد مگر این که خودش از کار کشاورزی در روستا و... به دانشکده کشاورزی آمده باشد.
اما خیلی از دانشجوهای ما که مخصوصاً در این سالها بومیگزینی شدند، از استان تهران و البرز با ویژگی شهرنشین و در حال حاضر در حال تحصیل در رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی هستند. از این رو از آنان انتظاری نیست که به محض اتمام تحصیل، تجربه لازم برای تولید را داشته باشند، اما باید شرایط وسایل مورد نیاز هم فراهم شود تا بتوانند علمشان را به کار گرفته و تجربه کنند.
تأکید ما بر این است که واقعاً مسئولان ارشد کشور و مسئولان استانی باید به دانشآموختگان کشاورزی که محور استقلال کشور هستند توجه خاصی مبذول کنند تا افراد اعم از آقایان و خانمها بتوانند وارد بازار کار شوند، علمشان را بهکار گیرند و تجربه کسب کنند.
با این اوصاف باید بین پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران و دولت ارتباط برقرار شود تا پردیس کشاورزی و منابع طبیعی بتوانند در توسعه پایدار تأثیر واقعی داشته باشند؟
یقیقاً در هر موضوعی اگر ارتباط دو سویه نباشد، بهطور قطع اگر ما یک جهت را خوب ببینیم و جهت دیگر را خوب نبینیم، با موفقیت همراه نخواهد بود.
در پاسخ به پرسش نخست به ارتباطتان با بخش تولید کشاورزی اشاره کردهاید، این ارتباط به چه صورت است؟
البته ارتباطمان بد نیست، اما برنامهریزی کردهایم، تا ارتباط را تقویت کنیم. باید ارتباطمان را با تولیدکنندگان، صادرکنندگان و صنایع کشاورزی تقویت کنیم و برای این منظور برنامه هم داریم که کارهای تحقیقاتی را انجام بدهیم به این صورت که ما کارهای تحقیقاتی را بیشتر به سمت باغها، مزارع، صنایع صادراتی به کشورهای مختلف ببریم و درسهایمان را با توجه به این برنامهها ارائه دهیم. دانشجویان را به مزارع و باغها ببریم، اما همه این ها بودجه و امکانات میخواهد.
بنابراین نیاز است که دولت کاملاً حمایت کند؟
بله، بخش خصوصی که نمیتواند کمک کند؛ بنابراین کی میخواهد به ما کمک کند تا دانشجوی رشتههای مختلف پردیس در دوره چهارساله لیسانس حداقل دوبار به گردش علمی یک بار خوزستان و یک بار گیلان به مدت پنج روز برده شود. برای هر رشته هزینه اتوبوس یا قطار، غذا و مکان را چه کسی باید بپردازد؟ به دانشجو بگوییم خودت پولش را پرداخت کن!؟ نبابراین اگر حمایت دولتی نباشد موفق نخواهیم بود.
در حال حاضر اعتبار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی از دولت برای انجام کارهای پژوهشی چقدر است؟
اعتبارات پژوهشی در کل کشور اعتبارات محدودی است و به مراتب اعتبارات کشاورزی مظلومتر و کمتر. به بخش پژوهش به لحاظ مالی توجه لازم نشده است؛ ما بهطور جدی برای انجام تحقیقات کاربردی مشکل داریم، تحقیقات منجر به تولید نتایج برای ارائه به کشاورز و باغدار و استفاده او از این تحقیقات، واقعاً هزینه خاص خودش را دارد، ضمن این که در سال 94 بخشی از حدود 10 درصد از اعتبارات دانشگاه تهران به دلیل مشکلات مالی سازمان مدیریت، داده نشده و مشکلات ناشی از آن در بخش پژوهش هم خودش را کاملاً نشان داده است.
آیا دولت و جهاد کشاورزی به دانشکدهها طرحی ارائه میدهند؟
متأسفانه اینگونه نیست، بخش دولتی میتواند طرحهای تحقیقاتی را حمایت مالی کند، اما نمیکند. بخش خصوصی هم با دانشگاهها ارتباط قوی ندارد. بعضی از همکاران ما تلاش میکنند که مطالعات و پژوهشهای خود را روی این موضوعات متمرکز کنند، ولی متأسفانه از جانب دولت و جهاد کشاورزی حمایتی صورت نمیگیرد. اینکه طرحی به همراه اعتبارش به پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران داده شود، نزدیک صفر است.
شما چه پیشنهاد یا برنامهای دارید تا نظر دولت و جهاد دانشگاهی برای حمایت مالی جذب شود؟
سعیمان بر این است که ابتدا ارتباط و اعتبارات هدفمند داشته باشیم. ما هیچ وقت اعتقاد نداریم که به ما پول بدهید، بلکه تأکیدم بر آن است که ما برای حل مشکل برنامه داریم و انتظارمان آن است که اعتبارش تأمین شود. در واقع دانشگاه تاکنون چندینبار پیشنهادات مکتوب کامل خود را به مسئولان ذیربط داده، اما تخصیص اعتبارات برای آنها اگر نگوییم که صفر است، کمااینکه صفر بوده و هست، بسیار بسیار اندک و ناچیز است.
دلیل این عدم حمایت مالی چه میتواند باشد؟ شاید چون دیر نتیجه میدهد؟
به نکته خوبی اشاره کردهاید، یک واقعیت این است که بعضی از مسئولان میخواهند که به آنها زود نتیجه را بدهیم، اما اینها دو آهن نیستند که من آنها را به هم جوش بدهم یا به دستگاهی پیچی اضافه کنم و بگویم نتیجه را شش ماه بعد اعلام میکنم. این یک گیاه یا موجود زنده است و باید با آن کار کرد و طی چند یا چندین سال به نتیجه رسید؛ بنابراین این که زود نتیجه بدهد امکانپذیر نیست و برخی از مسئولان این را میخواستند و میخواهند که امکانپذیر نیست. به همین دلیل آنها هم راغب نیستند تا اعتباری برای این بخش در نظر بگیرند.
ضمن اینکه متأسفانه خیلی از وزارتخانهها و سازمانها غیر از دانشگاه در این سالها مراکز تحقیقاتی و آموزشی برای خودشان دایر کردند و میگویند تحقیقات را خودمان و بخش قابل توجهی از آموزشی که نیاز داریم را هم خودمان انجام میدهیم، اینها فکر میکنند که نیازی به دانشگاهها ندارند در حالی که این رشد و توسعه کمی بیرویه، بخشی مهمی از مشکلات هستند. تعداد زیاد دانشگاههای مختلف کشاورزی نهتنها در استانها، بلکه در شهرها و شهرستانهای کوچک متعدد اعم از دولتی، خصوصی، پیام نور، غیرانتفاعی باعث شده تا بیش از حد نیاز جامعه، دانشآموخته داشته باشیم و طبیعی است که وقتی به کیفیت در حین آموزش توجه کافی نشود دانشآموختگان کیفیت لازم را نداشته و دوغ و دوشاب به قول عوام با همدیگر قاطی میشود.
بهنظر شما پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران رویکرد و برنامهای دارد تا بتواند جایگاهی در توسعه پایدار کشور داشته باشد؟
در حال حاضر تلاش میکنیم که ارتباطمان را با همکارانمان در جهاد کشاورزی هم بخش تحقیقات و هم بخش اجرایی قویتر کنیم. برای اینکه معتقدیم این ارتباط هدفمند و برنامهریزی شده میتواند به هر دو سازمان کمک کند تا برخی از مشکلات کشاورزی و منابع طبیعی کشور را حل کنند و هم در تلاش هستیم که ارتباطمان را با بخش خصوصی اعم از تولیدکنندگان، صنایع فرآوری، مکانیزاسیون و صادرات قوی کنیم تا افرادی که دانشآموخته میشوند، هم اطلاعات کاربردی بهروز داشته باشند و هم بتوانند بهتر با بخش خصوصی تعامل برقرار کنند.
در واقع ما در همین حد میتوانیم فعالیت کنیم برای این که ما غیر از چارچوب دانشگاه توان اجرایی نداریم تا دیگر سازمانها یا بخش مالی کشور یا بانکها را تحت تأثیر قرار دهیم. یقیقاً مواردی که بنده عرض کردم الزماتی دارد و امکاناتی میطلبد. از ابتدا پایهریزی دانشگاهها در در دنیا و کشور ما مبتنی بر آموزش بوده است. تا حدود سالهای 1380 خیلی بحث پژوهش در دانشگاههای ما جدی نبوده است، از این سال به بعد است که بحث پژوهش و تولید علم بهطور جدیتری مطرح و لوازم آن مقداری فراهم شده و شاهدیم که کشور در زمینه تولید علم که بخشی از آن تولید مقالات و ارتباط بینالملل است رشد خوبی پیدا کرده است.
در سالهای اخیر این بحث مطرح شده که دانشگاهها با کارآفرینی، بخشی از مشکلات جامعه را حل کنند، اما برای موفقیت دانشگاهها در این زمینه باید زیرساختها شامل امکانات آزمایشگاهی، حمل و نقل، ساختمان، تجهیزات، امکانات نرمافزاری به معنای آمادگی فکری مسئولان، برنامهریزان، سیاستگذاران فراهم شود تا دانشگاهها به کارآفرینی و حل مشکلات جامعه برسند. این موضوع در حال حاضر هم دغدغه مقام معظم رهبری و هم مطالبه مسئولان تراز اول کشور از دانشکدههای کشاورزی و منابع طبیعی است و ما هم قبول داریم. امنیت غذایی برای 80 میلیون نفر نه با حرف و شعار که با اختصاص بودجه لازم برای این امر و مشارکت دانشکدههای کشاورزی ازجمله دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران و ارائه راه حل از سوی آنان میسر است.
در صحبتهایتان اشاره کردید که دانشگاهها باید برای کارآفرینی برنامه داشته باشند، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران چطور؟
یکی از اهداف دانشگاه تهران در برنامه سوم خود، کارآفرینی است، سه هدف در برنامه توسعه سوم دانشگاه که ما هم جزو دانشگاه هستیم درنظر گرفته شده است؛ نخست کارآفرینی، دوم توسعه روابط بینالمللی دانشگاه و سوم که روح حاکم بر همه اهداف است اخلاق مداری و مسئولیتپذیری اجتماعی است؛ پس یکی از اهداف اصلی ما کارآفرینی و حل مشکلات جامعه است.
طرح برنامه هم برای کارآفرینی داشتهاید؟
قطعاً برایش برنامه داریم و برنامه سوم دانشگاه بر این مبنا است در دانشکدهها ازجمله ما جزئیات برنامهها وجود دارد، روی آنها کار میکنیم و در حال پیش بردن آن هستیم.
کشاورزی از گذشتهها بوده و نقش محوری در اقتصاد ما داشته و دارد و با توجه به تأکیداتی که بر این بخش در اقتصاد مقاومتی از سوی مسئولان صورت گرفته، پس چرا بخش خصوصی آن مانند صنعت قوی نشده است؟
چند نکته در این موضوع وجود؛ ابتدا باید بگویم که کار در بخش کشاورزی و به نتیجه رساندن آن به مراتب پیچیدهتر از کار و به نتیجه رساندنش در بخش فنی است، در صنعت با یک موجود غیرزنده سرکار دارند به همین دلیل امکان به نتیجه رساندنش بسیار زیاد است، اما در بخش کشاورزی و منابع طبیعی با موجود زنده سر و کار داریم که مسائل آن فوقالعاده پیچیدهتر، مهمتر و متفاوتتر است.
نکته دوم آن است که تاریخ معاصر کشاورزی ما حاکی از آن است که حمایت واقعی و لازم از آن در دستور کار نبوده است به همین دلیل در حال حاضر هم بخش کشاورزی در عمل ضعیف است. بهعنوان نمونه افراد تحصیل کرده و متخصص در مجلس داوطلب ورود به در کمیسیون کشاورزی نیستند. این نخستین مظلومیت کشاورزی کشور است که اگر یک کمیسیون قوی داشته باشیم شرایط بهتر خواهد شد.
و سوم آن که بخش کشاورزی بخش خرده مالکی است و کشاورزان ما صدایشان به جایی نمیرسد. زمانی تعاونیها کمی جدیتر مطرح شدند، اما گویا بهدلیل برخی مشکلات، آنچنان شکل نگرفتند و نتوانستند در قالب تعاونیها رشد کنند. شما میتوانید نسبت سرمایهگذاری در بخش صنعت و بخش کشاورزی را بررسی کنید خواهید دید که در سطح کلان اعم از بخش دولتی و بخش خصوصی بهطور قطع در کشاورزی یک دهم صنعت هم نیست. عدم اهمیت دولت به کشاورزی باعث شده جامعه هم به آن اقبالی نشان ندهد؛ لذا کسانی که میخواهند وارد دانشگاه شوند به ندرت اولویتهای شان رشته کشاورزی است.
در پاسختان به پرسش نخست، درباره لطمههای بومیگزینی صحبت فرمودید، ابعاد دیگر آسیبهای بومیگزینی چه بوده است؟
بومیگزینی از لحاظی مثبت است چراکه نزدیکی دانشجو به خانوادهاش او را از بعضی گزندهای اجتماعی مصمون میدارد، اما به لحاظ علمی لطمههایی را به کشور زده و میزند. در بخش کشاورزی فردی که از استانهای کشاورزی کشور مثلاً از مازندران، گیلان، جیرفت به دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران بیاید یک نوع تحصیل خواهد کرد، ولی پسر یا دختری که از شهرهای تهران یا کرج در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران قبول شود، بهطور قطع کیفیت علمی و توان عملیاتی متفاوتی با آنها خواهند داشت و این یکی از مشکلات است.
از این رو طرح بومیگزینی هرچند بخشی از مشکلات اجتماعی را حل کرده، اما به بخشی از مسائل علمی لطمه وارد کرده است که نشاندهنده عدم توجه به آسیبها در این طرح بوده است. تأکید بر این است که باید سهمیهای برای افراد غیربومی توانمند بهویژه از نظر علمی در نظر گرفت تا بهویژه در رشتههای کشاورزی و منابع طبیعی، به دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران بیایند.
این طبیعی است که در بخش کشاورزی و منابع طبیعی بهویژه در روستاها، صحراها و باغها آقایان به لحاظ مختلف بهتر از خانمها کار میکنند. مشکلات و شرایط اجتماعی به خانمها اجازه نمیدهد حتی اگر از لحاظ علمی هم خوب کار کرده باشند، مزرعهای برای خود ایجاد و سه چهار نفری آن را در حوزه کشاورزی اداره کنند. مشکلات مالی و امنیت اجتماعی نیز در این باره مؤثر است. حالا این مورد را مقایسه کنید با سه پسر که میخواهند این کار را انجام دهند، خیلی متفاوت است، به همین دلیل ما نباید چشمانمان را روی واقعیت ببندیم، اما حتی در حوزه پسران هم این بومیگزینی را اعمال کردیم که خود دارای مشکلاتی است که عرض کردم.
در واقع شما میگویید برای همه رشتهها یک برنامه را اعمال کردهاند و نباید این کار صورت میگرفت؟
بله منظورم همین است. هر کس در هر رشتهای که میخواهد، میتواند تحصیل کند، به هر حال افراد حق دارند تحصیل کنند و ما نباید جلوی حق و حقوق افراد را بگیریم، اما برنامهریزی مسئولان کشور مهم است، ولی حرف من این است که بسیاری از دانشجوها از شهر به دانشکده کشاورزی آمدهاند و هیچ تجربهای درباره کشاورزی ندارند و بعد هم وقتی درسشان تمام میشود انگیزه زیادی برای کار در بخش کشاورزی ندارند. البته حتی به آنانی که از روستا به دانشگاه کشاورزی میآیند باید این توجه را مبذول کنیم که برای استفاده از تخصص خود تا چه اندازه با توجه به امکانات مایلند که در حوزه کشاورزی کار کنند؟ چقدر جامعه میپذیرد که آنها در بخش کشاورزی کار کند، واقعاً به اینها توجه نکردهایم و خود همین مسائل باعث شده است که با مشکلاتی روبهرو شویم.
البته این مشکل در همه رشتهها است یعنی برنامهای برایشان در حوزه اشتغالزایی تخصص در نظر نگرفتهاند؟
به هر حال من به سهم خودم دانشجوی دختر فوقلیسانس و دکترا دارم که میخواهم او را به مزارع دوردست بفرستم، نمونهبرداری و کار کند و دو تا سه ساعت در مزرعه باشد، دانشجو خودش هم نگران است، خانوادهاش با ما تماس میگیرند و ابراز نگرانی میکنند و این واقعیت جامعه است. درست است ما باید برای اینها برنامهریزی میکردیم و نکردیم، نمیگوییم توان آن دختر کم یا بیشتر است، شاید توان آن دختر در برخی موارد بیشتر هم باشد اما مسائل اجتماعی و مشکلاتی که وجود دارد باید اینها را در نظر بگیریم.
البته به قول شما در خیلی رشتهها میتواند مطرح باشد، اما در کشاورزی خیلی مهم است. بهعنوان نمونه در منابع طبیعی دختر در کدام جنگل میتواند با خیال راحت و آرامشی که یک پسر کارش را انجام میدهد، کار کند؟ اصلاً بحث توان افراد نیست و بنده روی این بحث نمیکنم. در حال حاضر من میخواهم دانشجوهای دخترم را به باغهای انار ساوه، ورامین یا قم بفرستم تا روی پایاننامهاش کار کند، ولی باید همه محدودیتها را محاسبه کنم. اگر لازم است یک شب در منطقه بماند، بهطور قطع باید هماهنگیهای بیشتر نسبت به اینکه یک پسر میخواهد آن کار را انجام دهد، صورت گیرد.
در عین حال افرادی هم میخواهند تحصیل کنند و درس بخوانند، متأسفانه میبینند قبول نمیشوند و به این رشته میآیند. اگر از بچههایی که به این رشته آمدهاند بپرسید که چند درصدشان با اختیار و با شناخت انتخاب کردهاند، متوجه میشوید که تعداد اندکی با علاقه و انتخاب آمدهاند.
درباره پایاننامهها بیشتر بر چه نوعی بنیادی و کاربردی تأکید میشود؟
ما باید در دانشگاه هر دو تیپ پایاننامه را داشته باشیم، مگر میشود کار کاربردی که ابتدا مطالعهاش نشده باشد، انجام داد، به هیج عنوان امکانش وجود ندارد، این خیلی مهم است و باید در جاهای مختلف جا بیفتد که اگر میخواهیم کار کاربردی انجام دهیم برای نمونه در داخل مزرعه یک آفتی را کنترل کنیم باید از قبل مطالعه کرده باشیم تا به کنترل آفت برسیم؛ بنابراین ما در دانشگاهها هم مطالعات پایهای و بنیادی داریم و انجام میدهیم و هم مطالعات کاربردی.
گرایش بیشتر به چه نوعی از این پایاننامههاست؟
بیشتر به سمت مطالعات بنیادی است چون هزینه کمتر دارد، نه همیشه اما در بیشتر موارد هزینه و مشکلاتش کمتر است. اگر بخواهید کار کابردی انجام دهید یک نکتهاش بحث هزینه است، نکته دیگر این که اگر دانشجو بر موردی متمرکز شود یکسری مسائل وجود دارد برای نمونه من روی انار کار میکنم، و اگر دانشجو را به ساوه، ورامین، یزد، اصفهان یا سایر شهرهای انارکاری بفرستم، این هم پول میخواهد و همانطور که اشاره کردم هم امنیت و اینکه در نهایت رفت و آمدش مشکلی نداشته باشد. اگر میخواهد چند روز بماند امکانات راحتتر برایش فراهم کنیم و اینها همه دست به دست میدهد که کارهای کاربردی کمتر انجام دهند، کارهای کابردی به حمایت بیشتر نیاز دارد.
بهعنوان آخرین پرسش، آیا 12 قطب علمی در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی توانستهاند در کشاورزی ایران تأثیرگذار باشند؟
یکی از حسنهای قطبهای علمی این است که بر موضوعات خاص تمرکز کرده اند و این تمرکز خیلی مهم است، پراکندهکاری نیست، تخصصی است؛ بنابراین همکاران ما تحقیقاتشان را در همان زمینه متمرکز میکنند که خیلی هم خوب است، اما در قطبها هم باز بحث مالی است. اگر به همه قطبهای ما گفته شود برنامه سه ساله ارائه بدهید آماده هستند که برنامه را بدهند یا دادهاند، ولی حمایت مالی میخواهند.
شاید چون اعتماد در بخش دولتی نسبت به نتیجه مطالعات کشاورزی و منابع طبیعی نیست؟
اعتماد خیلی نیست و اعتقاد هم خیلی نیست. اعتقادی نیست درباره اینکه باید به بخش کشاورزی جدیتر کمک کنیم، همه میخواهند که بخش کشاورزی حمایت شود، اما بهطور جدی این اعتقاد در آنها شکل نگرفته است و اعتقادی که باید حمایت را کاربردی و جدی کند ضعیف است. باید قدم برداشته شود اگر میخواهیم بخش کشاورزش رشد کند دانشگاهها باید برنامه داشته باشند، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران برنامه دارد، دولت باید حمایت مالی کند با این حمایت مالی که فعلاً انجام میشود نتیجه مورد نظر را نمیتوانیم بگیریم./
دیدگاه تان را بنویسید