نقدی بر گفتههای یک سردار
دولت نباشد یا باشد؟
حمیدرضا عظیمی_ روزنامهنگار|| داستان دولت در ایران به عنوان یک نهاد حجیم و البته بالادستی، داستان غریبی است. داستانی پر شاخ و برگ به سان خود دولت و البته مثنویای هفتاد من کاغذ. اینکه کمون اولیه و بعدها حکومت قبیلهای بر محور ریشسفیدان در این بوم چطور به دولتشهرها تغییر پیدا کرده و چطور به انواع دیگر حکمرانی تبدیل شده و چگونه به اینجا رسیدهایم، بخشی از این داستان است اما همه آن نیست.
این داستان جای خود و باید که در نگاههای تاریخی به آن نظر داشته باشیم اما بپذیریم یا نپذیریم، حالا دولت در ایران، آن هم در قامت قوه مجریه، به نهادی حجیم، فربه و غیرچالاک تبدیل شده که حرکت را برایش سخت کرده است اما چنین دولتی به عنوان یک نهاد فرادستی، غیر از فربگی، دردسرهای دیگری هم دارد. یکی از این دردسرها، حجم مطالباتی است که بر سر دولت ریخته و به رغم گستردگی این نهاد، به ظهور و بروز چهرهای ضعیف و رنگ پریده از آن کمک کرده است.
وقتی صحبت از کیفیت گندم است، پای دولت به میان میآید و از او مطالبه میشود. وقتی آسیبی اجتماعی ظهور و بروز دارد، از او مطالبه میشود. در حوزه دفاعی از دولت مطالبه میشود و ... چیزی نیست که روز و شب در این سامان مطرح باشد اما مطالبهای از دولت درباره آن وجود نداشته باشد. هم کاه را باید دولت فراهم کند و هم کوه را!
به طور قطع نگاه این قلم چنین نیست که مردم به ما هو مردم، نباید از دولت و حاکمیت مطالبه داشته باشند بلکه منظور این است در این وانفسای مطالبهگری، ناگاه مطالبه نهادهای حاکمیتی هم بر سازمان مطالبات اضافه میشود.
دو روز پیش سردار سرلشکر یحیی رحیم صفوی در قامت مطالبه درون حاکمیتی، بحثهایی را طرح کرده که اخبارش به وفور منتشر شده است. تحلیل درستی و نادرستی این نوع مطالبهگری البته وقت و زمانی دیگر میطلبد اما سوال اساسی این است وقتی ما مطالبهای را طرح میکنیم غایت آن مطالبه یا حتی طرح سوال و موضوعیت آن چیست؟
آیا از خود آقای صفوی نباید این مطالبه را داشت که نیرویی نظامی با اطلاع بر حجم زیادی از دادههای اطلاعاتی و امنیتی باید کمی محتاطتر و سنجیدهتر سخن بگوید؟
آیا سردار صفوی، وضع فعلی کشور را نمیدانست؟ آیا میشود از نیرویی در قد و قواره سردار انتظار نداشت زمان و مکان را بیشتر در محاسبات خود لحاظ کند؟
با فرض درست بودن بحثهای سردار، آیا نمیتوان گفت وقتی شما میگویید دولت نباشد کارها بهتر انجام میشود یا نوعی نگاه درباره دولت نظامی را طرح میکنید به نگرانیهای مردم افزوده میشود؟
به هر روی بحث این است که همه ما چه آنهایی که تریبونی در اختیار دارند و چه آنهایی که مسئولیت سازمانی در اختیار آنهاست، یا موقعیتی دارند باید که مراقبت بیشتری درباره حرفهای خود داشته باشیم به ویژه در «مقطع حساس کنونی»!
دیدگاه تان را بنویسید