یک مجلس و یک سوال
فوتبال یا امنیت غذایی پایدار؟
عبدالحسین طوطیایی - پژوهشگر کشاورزی/ از آغاز روز تا واپسین ساعات شب مطالب رنگارنگ طنز تا جدی و از نقدهای سازنده تا عقدهگشاییهای احساسی را از شبکههای اجتماعی دریافت میکنیم و شگفتزده هم نمی شویم. اما بهتازگی مطلبی خواندم که کاش این خبر تنها یک طنز بود: " 30 نفر از نمایندگان مجلس در اقدامی عجیب خواهان ایجاد تغییر در لیست تیم ملی شدهاند! این نمایندگان نسبت به خط خوردن وریا غفوری و سیدجلال حسینی انتقاد داشتند و از چند روز قبل مخالفت خود را اعلام کرده بودند. حالا نیز در نامهای به وزیر ورزش خواهان ایجاد تغییر در لیست تیم ملی شدهاند!!!"
بیش از چندین دهه است که ورزش فوتبال و هیجانات مسابقات بر بام احساسات بسیاری از مردم کشورمان نشسته است. احساساتی که گاه در پوشش تابلوهای باشگاهی و در بسیاری از مقاطع به شیپوری برای بیان دلبستگیهای ملی تبدیل شده است. چه کسی میتواند با اشکهای اندوه بعضی هموطنان در هنگام یک باخت غیرمنتظره ملی همدردی نکند؟ غریو شادمانی مردمی نیز که از پس یک پیروزی ملی در مسابقهای به خیابانها آمده و با بوق و کرنا اشکهای شوقشان را به هم میآمیزند نمایشی پرشور از آرزوهای تمامی جامعه است. جامعهای که هزاران سال است در آرزوی سربلندی مرزوبومش همچنان در صف انتظار نشسته است، اما به خاطر بسپاریم مسابقات ورزشی بهویژه فوتبال تنها نقش یک شیپور برای فراخوان همبستگی ملی در پیکار جامعه در برابر توسعهنیافتگی و فرو ماندن از گردونه جهانی را ایفا میکند. تنها توجه به صدا و بحثوجدل درباره نتهای این شیپور در پیکاری که خاکریزهایش مانند «امنیت غذایی» و «بستر حیات» و... به تصرف غفلت و ناکارآمدیهای همه ما درآمده است در حقیقت آدرس اشتباه برای ره گمکردگان است. شگفتی آنجا افزونتر میشود که ببینیم جمعی از نمایندگان که به بهانه حراست از خاکریزها در خانه ملت مقیماند خود بر گرد شیپور سرگرم شده و حتی به زیروبمهای آن دخالت میکنند. با وجود مشکلات اساسی مانند بحران آب، فرسایش سالانه دو میلیارد تن خاک، مصرف هیستریک و پرشتاب حاملهای انرژی، روند بیابانی شدن کانونهایی مانند استان گلستان، کاهش سطح باغهای استراتژیک پسته و خرما در تنش کمآبی حال حاضر و هزاران دغدغه ریزودرشت ملی دیگر، آیا این پایش و پرسش، زیبنده جایگاه نمایندگی است؟ حتی اگر بپذیریم که تمامی عرصه این پیکار نفسگیر همین شیپور است آیا دخالتهای غیرتخصصی در این هنگامه حساس جز سلب اعتماد از شیپورچی نتیجهای دربر دارد؟ چگونه به خود اجازه میدهیم که بدون تخصص و در هنگام تن دادن به مهارتهای یک جراح اما باز در چگونگی اجرای جراحی او دخالت کنیم؟ بدونشک تلقی اشتباه این دست از کرسیداران از وظایف حاکمیتی خود و دخالتهای غیرحرفهای در جزئیات فنی بهجای صیقل چرخ امور موجب اغتشاش در تشخیص مسئولیتها و فرافکنی در پاسخگوییها میشود.
باور کنیم تا زمانی که در زمین توسعه پایدار و ازجمله امنیت غذایی کشور، گلهای زیادی از تیم خودی میخوریم و تا زمانی که در مقایسه مانند دو سوی مرز بر بام گردنه حیران در حراست از جنگل و اراضی ملی عقب افتادهایم و... حتی اگر در جام جهانی به دروازه اسپانیا هم گلهای پرشمار بزنیم تنها شیپور پیکار را به صدا درآوردهایم. پیکاری که در آن و بیساز و برگ به آوردگاهی خواهیم رفت که شیپورش حتی توان فراخوانی برای ادامه را نخواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید