Iranian Agriculture News Agency

وزیر سابق و آرزوهای خیالی

ایانا-آذربایجان غربی : عبدالحسین طوطیایی: بخش کشاورزی کشورمان در خلال شش تا هفت دهه گذشته چهره‌های گوناگونی را بر سریر مدیریت خود دیده است، اما بدون‌تردید محمدرضا اسکندری وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم در نوع خود از ویژگی‌های متمایزی برخوردار بوده که می‌توان گفت در هیچ‌یک از ادوار 70 ساله گذشته نظیر آن دیده نشده است.

وزیر سابق و آرزوهای خیالی

بخش کشاورزی کشورمان در خلال شش تا هفت دهه گذشته چهره‌های گوناگونی را بر سریر مدیریت خود دیده است، اما بدون‌تردید محمدرضا اسکندری وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم در نوع خود از ویژگی‌های متمایزی برخوردار بوده که می‌توان گفت در هیچ‌یک از ادوار 70 ساله گذشته نظیر آن دیده نشده است.

اسکندری در انتهای یک دوره فشرده چهارساله برنامه افزایش تولید گندم در سال 1383 هم زمان با پایان دوره وزارت مهندس حجتی، مجری این طرح شد؛ بنابراین توانست در ابتدای تصدی‌اش بر  وزارت جهاد کشاورزی، در مراسم جشن خودکفایی گندم به اهدا سکه و جایزه مبادرت کند. بسیاری هنوز مصاحبه‌های هیجان‌انگیز وی در ماه‌های اولین وزارتش را در خاطر دارند. اظهارات و وعده‌هایی که نشان از میل سرشار ایشان در نشستن بر این کرسی داشت. مصاحبه‌هایی که تاریخ کشاورزی کشورمان را عملاً به دو بخش قبل و بعد از خودش تقسیم کرد و گویی او آمده بود تا به وابستگی‌ها و واردات مواد غذایی برای همیشه خاتمه داده و پرچم خودکفایی را در عرصه تولید برافرازد. او دستور داد طرح جامع خودکفایی دانه‌های روغنی را تهیه کنند. طرحی که با تمام کلیشه‌های خوش‌بینانه‌اش پیش‌بینی شده بود 10 سال به طول می‌انجامد، اما شتاب وزیر خودکفایی ما در قالب این 10 سال نگنجید و این شد که در ذیل این طرح امر فرمودند به چهار سال کاهش یابد. البته که امر، امر وزیر بود و چه کسی یارای مخالفت با این آرزوهای خودکفایانه را داشت؟ دوران چهارساله آقای اسکندری با فاجعه واردات سه برابری شکر و ورشکستگی کشت و صنعت آن، بیش از 13 میلیون تن واردات گندم و افزایش چند درصدی وابستگی واردات روغن و... به پایان رسید، اما به نظر می‌رسد هنوز نقدهای آمیخته با تمسخر قهرمان خودکفایی ما بعد از پنج سال در مصاحبه‌های متعددی که در پشت میز بنیاد کوثر ایراد می‌کنند، پژواک دارد. در شرایطی که بحران خشک‌سالی هم‌اکنون در بسیاری از نقاط کشور با تمام قامت خود خیمه زده لااقل انتظار این بود اندکی از آرزوهای شیرین خودکفایانه ایشان با طعمی از واقع‌گرایی آمیخته شود، اما وی در مصاحبه اخیرش به‌طور ضمنی پاسخی داد که گویی کلید خودکفایی همچنان در دستان با کفایت ایشان قرار دارد. وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم به‌طور خاص ادعا کرد با همین شرایط خشکی، امکان تأمین غذا برای 300 میلیون نفر وجود دارد!!! ادعایی که در نگاه حرفه‌ای امثال این نگارنده تنه‌به‌تنه اغراق‌هایی می‌زند که گوبلز وزیر تبلیغات آلمان نازی و آن هم در خلال جنگ جهانی دوم بیان می‌کرد. گوبلز معتقد بود دروغ هرچه بزرگ‌تر و اغراق‌آمیزتر باشد، تأثیرگذاری‌اش بیشتر است.

آقای اسکندری که خود را این‌چنین دل‌واپس خودکفایی محصولات کشاوری می‌دانند هرگز نگفته‌اند جدای از آن چهار سال وزارتش، چرا این طرح‌های خیره‌کننده تأمین غذا برای 300 میلیون نفر را تاکنون برای پایداری نظام جمهوری اسلامی ارائه ندادند؟ مگر حتماً باید این طرح‌ها را در ازای کرسی وزارت ارائه داد؟ آیا آن‌ها که جان شیرین برای پایداری این آب و خاک دادند (که برادران خود آقای اسکندری از زمره این سلاله پاکان بودند) پیش‌شرط‌هایی گذاشته بودند؟ جناب اسکندری مطمئن باشند اگر چنین طرح اجرایی مبتنی بر علم و تجربه را ارائه دهند، تمامی مردم ما از بذل هر کمکی فروگذار نخواهند کرد. در همین گفت‌وگو وی با متهم کردن تلویحی وزارت جهاد کشاورزی دولت یازدهم در واردات پنج میلیون تن گندم در تولید داخلی نشان دادند در اتهام‌زنی‌ها هم چیزی کمتر از ادعاهای خودکفایی ندارند. متأسفانه در همین سال‌های تصدی ایشان در بنیاد کوثر، حرف و حدیث‌های مفصلی پیرامون بسیاری از شرکت‌های زیرمجموعه این بنیاد پراکنده شده است. شایعاتی که حتی اگر بزرگ‌نمایی هم شده باشد، کوچک آن‌ها هم بسیار بزرگ است. مواردی که اگر وجود داشته باشد باید به ایشان عرض کرد بهتر است در ابتدا به پرسش‌های پرشمار درخصوص حوزه مدیریت حال حاضر خود بپردازید و مدیریت بخش کشاورزی کشور پیشکشتان. آخر هنوز دیری نیست که تولید شکر در کشور دوباره جان گرفته است. آقای اسکندری لطفاً برای دوباره آمدن به وزارت جهاد کشاورزی اندکی تأمل بفرمایید.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید