نگاهی به یک رخداد تکراری
صدرنشینی کمدیهای مبتذل درگیشه سینمای ایران
فروش گرم «هزارپا» با توجه به شوخیهای غیراخلاقی و ساختار ضعیفش نگران کننده است
ایانا-گروه فرهنگ و هنر-هادی اعتمادی مجد: نمیخواهیم ادای اخلاقگرایان منضبط و عصاقورت دادهای را دربیاوریم که با یک غوره سردی و با یک مویز گرمی شان میکند. حسادتی هم نسبت به فروش خیره کننده فیلمها و جا به جایی رکوردهای چندین میلیاردی نداریم که چرخ سینمای رنجور ما با همین رقمها میچرخد. مشکل اصلی و نگران کننده از جایی شروع میشود که بخش عمدهای از فیلمهای پرفروش چند سال اخیر سینمای ایران متعلق به ژانر کمدی، آن هم از نوع سطح پایین و دم دستیاش هستند. ترکیب بازیگران تکراری، شوخیهای جنسی غیراخلاقی و خلاف ادب و زننده و قصههای سست و بی پایه، مواد تشکیل دهنده کمدیهای اخیر سینمای ایران هستند. کمدیهایی که اتفاقا خوب هم میفروشند و فضایی پدید آورده اند که سایر تهیه کنندگان و کارگردانان مشتاق شده اند تا با ذوق آزمایی در این عرصه از قافله عقب نمانند.
نتیجه خوشبینانه چنین موقعیتی، وفور کمدی های آبکی و هجوهای بی سر و ته است که روی نیاز شدید امروز مردم به نشاط و خنده، موج سواری می کنند.
«هزارپا»، نمونه کمدی مبتذل
در شرایطی که جدول فروش فیلمهای امسال، «مصادره»(مهران احمدی) را به عنوان کمدی معمولی و نسبتا آبرومندی تا اینجا به عنوان صدرنشین خود می بیند، در رتبه های بعدی، به جز دو فیلم درام، «تگزاس» (مسعود اطیابی) نشسته که با 12.5 میلیارد تومان فروش، دومین کمدی پرمخاطب سال شناخته می شود. فیلمی بشدت ضعیف و با انبوهی از شوخیهای نچسب و باسمه ای که تلاشی برای تقلید از دو کمدی پرفروش دیگر به نظر می رسد.
«به وقت خماری» (محمدحسین لطیفی) دیگر شبه کمدی این روزهای سینما هم اثری آشفته و سردرگم است که بعد از گذشت دو هفته تازه به زحمت نیم میلیاردی شده است.
«هزارپا»(ابوالحسن داودی) نمونه نوآمده دیگری از موج کمدی های سطح پایین است که متاسفانه خوب هم می فروشد. این قید «متاسفانه» از آنرو به کار رفته که تبعات منفی فرهنگی و اخلاقی چنین فیلم هایی نه تنها به پیکره سینمای ایران، بلکه بر مخاطب هم اثر مخرب خواهد داشت.
فیلم مبتنی بر کلی شوخی لفظی جنسی و رفتارها و مناسبات ولنگارانه است تا به هر قیمتی تماشاگرش را بخنداند و جالب آنکه در بیشتر لحظات نیز ناکام می ماند.
«آینه بغل» (منوچهر هادی)، «گشت 2» (سعید سهیلی)، «خوب، بد، جلف»(پیمان قاسم خانی) و «اکسیدان»(حامد محمدی) از جمله کمدی های بالای 10 میلیارد گیشه پارسال هم کمابیش با همین مشکل دست به گریبان بودند. در مورد فیلم «آینه بغل» با فروش 20.5 میلیارد تومانی وضع به مراتب ناگوارتر هم شد، چرا که زبان الکن کمدی آن عاجز از خنداندن تماشاگر بود.
«هزارپا» اما در حالی یکی از فیلمسازان معتبر سینمای ایران در حوزه کمدی را به چالش کشیده که انتظار می رفت دود از کنده بلند شود.
ابوالحسن داودی با تجربه کارگردانی کمدی های جذاب و خاطره انگیزی همچون «سفر جادویی»، «جیب برها به بهشت نمی روند»، «نان عشق وموتور 1000» و ... این امیدواری را ایجاد کرده بود که «هزارپا» فیلم خوش ساختی از آب درآید. غافل از آنکه فیلم کپی برداری هیجان زده ای از کمدی های اسم و رسم داری چون «لیلی با من است»،«مارمولک» و «نهنگ عنبر» است. به خدمت گرفتن کمدین های هوشمندی مثل رضا عطاران و جواد عزتی برای نخستین بار به عنوان یک زوج، بر خلاف اینکه نوید خلق لحظه های بامزه و موقعیت های بکری را می داد، در چنبره فیلمنامه ای رخوت انگیز با ایده مرکزی خوبی که کاملا هدر رفته، چیزی برای عرضه ندارد.
احتمالا تماشاگران عام فیلم هم پس از خروج از سالن و فارغ شدن از قهقهه های مقطع ناشی از برخی فصل های کمیک فیلم، به ساختار نازل آن اذعان خواهند داشت. سینما اما فرصتی برای بازتاب این نظرات نخواهد داد و فیلمی مانند «هزارپا» با تاکتیک های تبلیغاتی پخش کننده اش، شاید به رکوردشکن امسال هم بدل شود.
جای یک تاسف بزرگ
نکته تاسف بار اما آنجاست که در سایه این آورده های مالی هنگفت به جیب خالی سینمای ایران، به مرور با سینماروهایی که سلیقه نازلی یافته اند و چیزی از زیبایی شناسی فیلمها سرشان نمی شود، مواجه خواهیم شد. بدتر آنکه در بلند مدت همین تماشاگران هم به دلیل بی اعتمادی به کلیت سینمای ایران در ارائه «گنجشک» به جای «قناری»، کمدی های مشابه را در آینده پس خواهند زد. فاجعه ای برای ژانر کمدی که فاتحه آنرا می خواند.
مدیران سینمای ایران به عنوان مرجع تصمیم گیرنده و مدیریت کننده جریان تولید فیلم نقش مهمی در جلوگیری از استمرار این روند دارند. منفعل نشستن و از دور نگریستن بر شرایط فعلی تولید محتوا در سینمای ایران، حاصلش چیزی جز به بیراهه رفتن سینماگران نخواهد بود. سینماگرانی که از بد روزگار و جبر زمانه، ناگزیر گریزی به کمدی می زنند و فیلمنامه نویسانی که با دور شدن از حوزه مطلوب خود، یک شبه کمدی نویس می شوند. این روال دورنمای جدی سینمای ایران است.
«هزارپا»ی هجو سازی و هزل پراکنی امروز در حال رسوخ به پیکره سینماست و نیاز به ورود کارشناسان برای آسیب شناسی و دخالت مدیران ارشد برای اصلاح، بشدت حس می شود. در غیر این صورت با گذر از یک دهه فیلمسازی اخیر در سینمای ایران با آماری از فیلمهای مبتذل و بی هدف در مقام پرفروش های گیشه مواجه خواهیم شد که حتی توان سرگرم سازی هم ندارند، چه رسد به فرهنگ سازی!
وودی آلن در جایی گفته:«یک جوک قدیمی هست که میگوید دو زن مسن در اقامتگاه کوهستانی «کَتسکیل» هستند که یکی از آنها میگوید: «غذای اینجا خیلی افتضاحه». آن یکی جواب میدهد: «آره، درسته، خیلی هم کمه.» خب، اساسا این حسی است که من نسبت به زندگی دارم».
این جوک را می توان در توصیف سینمای کمدی امروز ایران هم به کار برد!
دیدگاه تان را بنویسید