یافتههای یک پایاننامه؛
تاوان تغییر کاربری زمین را آسمان میدهد/ آلودگی از تهران خارج نمیشود/ انتشار ریزگردها در اثر تغییر کاربری اراضی کشاورزی جنوب شهر تهران
تغییرات کاربری و پوشش اراضی زمینهای کشاورزی بهعنوان یکی از عوامل محرکِ تنوع ذرات معلق در تشدید آلودگی هوا نقش دارد. کیفیت هوا مسئلهای است که ما بهطور مستمر با آن به خصوص در مناطق انسانساخت که حدود نیمی از جمعیت جهان در آن ساکن هستند، روبهرو هستیم. این مراکز شهری اغلب مناطقی هستند که با تولید گازهای گلخانهای و تغییرات چشمانداز در محدودهی آن، میتواند بر محیط زیست منطقه و سلامت جمعیت، اثرات منفی داشته باشد.
خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) - مونا شعبان:
تغییرات کاربری و پوشش اراضی زمینهای کشاورزی بهعنوان یکی از عوامل محرکِ تنوع ذرات معلق در تشدید آلودگی هوا نقش دارد. کیفیت هوا مسئلهای است که ما بهطور مستمر با آن به خصوص در مناطق انسانساخت که حدود نیمی از جمعیت جهان در آن ساکن هستند، روبهرو هستیم . این مراکز شهری اغلب مناطقی هستند که با تولید گازهای گلخانهای و تغییرات چشمانداز در محدودهی آن، میتواند بر محیط زیست منطقه و سلامت جمعیت، اثرات منفی داشته باشد. ذرات معلق بهدلیل ایجاد مشکلات مربوط به سلامت و دید یکی از آلایندههای مهم بهشمار میرود. تصور میشود که تغییرات کاربری و پوشش اراضی که با توسعه شهری در ارتباط هستند، یکی از عوامل محرک در پشت تنوع ذرات معلق باشد. یکی از این مناطق انسانساخت، شهر تهران است که در دهههای اخیر با رشد سریعی روبهرو بوده که به تبع آن اثرات زیادی را بر محیط اطراف خود داشته است. "بررسی انتشار ریزگردها در اثر تغییر کاربری اراضی کشاورزی جنوب شهر تهران" عنوان پایاننامهای است که توسط ابوطالب صبر به راهنمایی دکتر مظاهر معینالدینی در پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران در بهمنماه 1394 دفاع شده است.
ابوطالب صبر در پایاننامه مذکور هدف اصلی تحقیق خود را "بررسی رابطه بین غلظت ذرات معلق و تغییرات کاربری پوشش اراضی در اطراف تهران" قرار داده است. او معتقد است "با درنظر گرفتن اثرات زیانبار و خساراتی که وجود ریزگردها در هوا ایجاد میکند، نخستین گام در این زمینه شناسایی منابع تولید ریزگرد و دستهبندی آنها با هدف تعیین سهم نسبی این منابع در ایجاد آلودگی در زمانها و مکانهای مختلف برای تهران است. سپس باتوجه به اطلاعات حاصله میتوان میزان تأثیر اقدامات و اولویتبندی آنها را تعیین و به تدریج اجرا کرد."
به گفته صبر در این پایاننامه تلاش شده است "با استفاده از ترکیبی از دادههای ماهوارهای و مشاهدات زمینی (دادههای هواشناسی و کیفیت هوا)، ارتباط بین غلظت ذرات معلق و تغییرات محلی در استفاده از زمین و پوشش زمین پیدا شود. از این رو با استفاده از تصاویر "لندست" تغییرات کاربری و پوشش اراضی مربوط به سه دوزه زمانی 1985، 2000 و 2014 مورد بررسی قرار گرفت. سپس در مرحله بعدی، روند ذرات معلق در یک دوره 15 ساله به وسیله روش "من-کندال" (1) بررسی شد. نتایج بخش تغییرات کاربری و پوشش اراضی نشان داد که اراضی کشاورزی در دوره نخست (1985 تا 2000) روند افزایشی داشته در حالی که این روند در دوره دوم (2000 تا 2014) معکوس بوده است. اراضی بایر روندی معکوس نسبت به اراضی کشاورزی داشت. همچنین مناطق انسانساخت در کل دوره مورد بررسی روندی افزایشی داشته است با این نکته که در سال 2007 این روند افزایشی، معنادار بوده است. همچنین مقایسه بین غلظت ذرات معلق قبل و بعد از سال 2007 نشان داد که بین این دو دوره اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از سرعت و جهت باد نشان داد که باد غالب تهران غربی است و با توجه به اینکه بیشتر تغییرات کاربری/ پوشش در جهت وزش باد به سمت شهر تهران قرار دارند، میتوان این احتمال را داد که اراضی کشاورزی یکی از منابع تولید گرد و غبار محسوب میشود."
او در ادامه بیان کرده است: "امروزه خالی شدن روستاها از جمعیت و تراکم آنها در مناطق شهری دارای اهمیت است. برآوردهای جدید نشان میدهد که بیش از 45 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند و تا سال 2030 این نرخ جمعیت به بیش از 60 درصد میسد. (2) توسعه صنایع و افزایش جمعیت باعث شده است تا بخش زیادی از زمینهای شهری در سالهای اخیر دستخوش تغییرات کاربری شود. با افزایش و پیشرفت این تغییرات در مناطق شهری، گسترهای از تغییرات زیستمحیطی دیده میشود که بیشتر درباره تغییر کاربری نواحی زراعی به مسکونی و صنعتی است. کاهش مساحت زمینهای زراعی حومهای و تخریب پوشش گیاهی در مناطق شهری بهعنوان پیامدهای منفی توسعه درونشهری، ساختمانسازی، خیابانکشی و سایر فعالیتهای مخرب در درونشهرها بهعنوان محیط زیست مردم ساکن در آنها، مورد توجه است و کنترل این رویه در مناطق شهری بهصورت موضوعی اساسی مطرح است. پوشش گیاهی در مناطق شهری از این جهت حائز اهمیت است که میتواند شرایط محیطی و تبادلات انرژی را به وسیله انعکاس انتخابی و جذب تشعشات خورشیدی کنترل کند و بهعنوان عاملی مؤثر در کنترل آلودگی هوا و تاثیرگذاری بر سلامت انسانها معرفی میشود." (3)
وی درباره شهر تهران بهعنوان یکی از آلودهترین شهرهای جهان گفته است "شهر تهران به طور متوسط سالانه از هر سه روز یک روز با یک یا چند نوع آلایندههای اصلی آلوده میشود. اگر یکی از اصلیترین شکل زیستمحیطی شهر تهران را آلودگی هوا بدانیم، میلیونها نفر در طول روز از هوای بسیار آلوده تهران تنفس میکنند. استقرار هزاران واحد صنعتی و همچنین دشتهای کشاورزی و بیابانهای بایر در یک سمت و وجود رشته کوه البرز در سمت دیگر این شهر، آلودگی هوا را به یک پدیده روزانه تبدیل کرده است. باد که یکی از عوامل مهم جوی برای خروج و تهویه هوا بهشمار میآید فقط به صورت عاملی برای انتقال آلودگی از شمال به جنوب و بالعکس عمل میکند. در ضمن پایداری بیشتر هوا در فصل پاییز و زمستان باعث پیدایش پدیده وارونگی دما است و حدود دوسوم از روزهای این دو فصل شاهد تراکم آلودگی در سطح زمین، همتراز تنفسی مردم است که سلامتی آنها را به خطر میاندازد." (4)
همچنین صبر در ادامه "نخستین اقدام درباره آلودگیهای هوا" را شناسایی "منابع انتشار و موقعیت مکانی آنها نسبت به محل دریافت آلودگی" میداند و تأکید میکند "شناسایی مکانهای تولیدکننده آلودگی باید در اولویت قرار گیرد. علاوه بر این آلودگی هوا مضاف بر تغییرات و پتانسیلهای منشاء و تولیدکننده آنها تحت تأثیر سیاستها و طرحهای محیط زیستی برای کاهش آلودگی هوا نیز هست. از اینرو شناسایی این طرحها و اینکه آیا بر کیفیت هوا نیز اثرگذار هستند نیز ضروری است."
ابوطالب صبر درباره عوامل اصلی و مؤثر در رخداد پدیده گرد و غبار بیان کرده که "موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی مناطق در وقوع این پدیده بسیار مهم است. قرارگیری ایران در کمربند خشک و نیمهخشک جهان، مجاورت با کشورهایی چون عربستان، عراق و سوریه که دارای فقر پوشش گیاهی هستند، بارش اندک و دمای بالا در بیشتر این کشورهای بیابانی، ناپایداری هوا و جریان باد در این مناطق که معمولاً شدید است باعث بلند شدن گرد و غبار از این نواحی میشود. از این رو خشکسالیهای متناوب در این مناطق سبب رخداد متناوب پدیده گرد و غبار در نواحی غرب و جنوب غربی ایران شده است. از طرف دیگر استفاده نامطلوب از منابع طبیعی و محیط زیست توسط انسان در داخل ایران و کشورهای همسایه باعث تشدید رخداد پدیده گرد و غبار شده است. (5) این امر در شرایط خشکسالی و برخی عوامل انسانی ازجمله تغییر کاربری زمین در چند سال اخیر شدت گرفته است که برای ساکنان این مناطق معضلات زیادی از جنبههای زیستمحیطی، بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی و برای سیاستمداران، مشکلات سیاسی و نارضایتیهای عمومی را ایجاد کرده است. در نتیجه آشنایی با نحوه ایجاد و شکلگیری این پدیده در کاهش خسارتهای ناشی از آن میتواند مؤثر باشد."
همچنین صبر باتوجه به آماری که در پایاننامه ارائه داده است نتیجه گرفته است که "بیشترین میزان کاهش ذرات معلق در فصول بهار و تابستان و کمترین نرخ کاهش در فصول سرد سال یعنی پاییز و زمستان رخ داده است. از عمدهترین دلایل عدم وجود روند معنیدار در فصول سرد سال میتوان به استفاده از وسایل گرمایشی که از عوامل تولید مونواکسیدکربن هستند اشاره کرد. همچنین این احتمال وجود دارد پدیده وارونگی هوا در فصل سرد سال علت دیگری برای ثابت بودن نسبی غلظت کربن مونواکسید در این فصول باشد."/
پینوشت:
1- آزمون من-کندال توسط من (1945) ارائه و سپس توسط کندال (1975) بسط و توسعه یافت. این روش بهطور متداول و گستردهای در تحلیل روند سریهای هیدرولوژیکی و هواشناسی به کار گرفته میشود. از نقاط قدرت این روش میتوان به مناسب بودن کاربرد آن برای سریهای زمانیای اشاره کرد که از توزیع آماری خاصی پیروری نمیکند.
2- Berrego, C. Tchepel, O., Costa, A. M., Martins, H., Ferreira, J. & Miranda, A. l. (2006). Traffic particulate air pollution exposure in urban areas. Atmospheric Environment, 40(30),7205-7214.
3- Wu, S., M: ckley, L.J., Kaplan, J. O., & Jacob, D.J. (2012). Impact of changes in land use and land cover on atmospheric chemistry and air quality over the 21st century. Atmospheric chemistry and physics, 12(3), 1597-1609.
4- Madanipour, A. (1999). City profile: Tehran. Cities, 16, 57-65.
5- میری، م. (1390). واکاوری آماری- همدیدی پدیده گرد و غبار در نیمه غربی ایران، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشکده جغرافیا دانشگاه تهران.
دیدگاه تان را بنویسید