Iranian Agriculture News Agency

گفت و گو با دکتر سیدحسین مهاجری، عضو هیأت‌رئیسه موسسه مقاوم‌سازی و بهسازی لرزه‌ای ایران

چالش های کم‌آبی و پرآبی کشور

به‌شخصه معتقدم برای کنترل بحران آب در کشور بیش از بهره‌برداری از روش‌های موضعی و تکنولوژی باید به سراغ روش‌های استراتژیک و مدیریتی برویم. در این بین می‌توان به بحث اصلاح اراضی یا واردات محصولات گیاهی و کشاورزی به جای تولید این محصولات در کشور اشاره کرد..

چالش های کم‌آبی و پرآبی کشور

الهام علمشاهی

آب یکی از اساسی‌ترین عناصر زیست است. برخورداری از آب سالم برای نیازهای انسانی از عوامل اساسی و به منزله عامل تمدن شناخته شده است؛ به‌طوری که همواره مورد احترام جوامع بوده و رودخانه‌های مختلف در سراسر جهان، نزد جمعیت‌های ساکن در آن نواحی اهمیت زیادی داشته و مورد تقدس بوده است. هیچ کشوری بدون اطمینان از داشتن آب نمی‌تواند ثبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود را حفظ کند و بدون کاهش میزان آلودگی جو، امنیت نسل‌های آتی از نظر آب و غذا مبهم و بدین طریق، توسعه پایدار فقط در حد یک شعار دلفریب باقی خواهد ماند. امروزه کمبود و آلودگی آب زندگی میلیون‌ها نفر از ساکنان زمین، خصوصا کشورهای فقیر را به‌شدت با خطر مواجه کرده است. از نگاه آمار ٨٠‌درصد جمعیت جهان تنها به ٢٠‌درصد از ذخایر آب سالم و بهداشتی دسترسی دارند. بیماری‌های ناشی از آب آلوده نیز عامل بسیاری از مرگ‌و‌میرها در کشورهای فقیر جهان است. بحران آب مشکلی ناشناخته است که کشتار آن به مراتب از بیماری‌های مسری چند صد‌سال پیش و بیماران ایدزی و تمام جنگ‌هایی که در سطح جهان جریان دارد، بیشتر خواهد بود. اگر چاره‌ای اندیشیده نشود و بشر به خود نیاید، بحران آب در آینده‌ای نه چندان دور فاجعه‌ای به بار خواهد آورد که سالانه میلیون‌ها نفر از مردم جهان را به کام مرگ می‌فرستد. در واقع امروزه ما برلبه تیغ تیزی نشسته و شاهد نابودی نسل خویشیم؛ نسلی که خود را در مقایسه با گذشتگان خردمندتر جلوه می‌دهد، نمی‌تواند راه را بر نابودی خود ببندد. پیش‌بینی‌های تکان‌دهنده به مدد آمار، وضع منابع آب جهان را بسیار مخاطره‌آمیز نشان می‌دهد. «شهروند» به بررسی مشکلات کم‌آبی و پرآبی کشور از زبان دکتر سیدحسین مهاجری، عضو هیأت‌رئیسه موسسه مقاوم‌سازی و بهسازی لرزه‌ای ایران پرداخته است که شرح آن را در ادامه می‌خوانید.

گفت‌وگو را با بررسی وضع آبی حال حاضر کشور شروع کنیم؛ با توجه به این‌که شرایط آبی کشورمان مدت طولانی است که در شرایط هشدار و بحران قرار دارد، اما اقداماتی هم برای رفع این مشکل انجام شده است؛ آیا می‌توان گفت که به لطف بارندگی‌ها و اقدامات انجام شده، الان از حالت بحران خارج شدیم یا خیر؟ چه شهرهایی در معرض بحران بی‌آبی شدید هستند؟
عملا اگر بحران آب حل شده بود، بحث‌هایی مانند انتقال آب دریای عمان به فلات مرکزی ایران یا انتقال آب دریای خزر مطرح نمی‌شد. در بین شهرها نیز می‌توان به شهرهای مرکزی و تقریبا پرجمعیت ایران مانند کرمان، مشهد و یزد اشاره کرد؛ اما باید توجه داشته باشید که نوع بحران آب با سایر بحران‌های طبیعی مثل زلزله یا فوران آتشفشان متفاوت است. پاسخ به چنین بحرانی نیازمند صرف هزینه مالی و زمانی قابل توجهی است. در این بین می‌توان بحران آب را با بحران ناشی از ریزگردها مقایسه کرد. متأسفانه فرهنگ بدی که در کشور وجود دارد، رویکرد مقطعی و موقتی است. مثلا ریزگردها در ٢ یا ٣ روز افزایش می‌یابند یا در مقطعی از ‌سال سطح آب ذخیره شده در سدها زیاد و موجب می‌شود به این موضوع از سوی رسانه‌های عمومی پرداخته ‌شود که مسئولان امر هم ناشی از این فشار به پاسخگویی به اذهان عمومی می‌پردازند. حل چنین بحران‌هایی اغلب زمانبر بوده و به سادگی امکان‌پذیر نیست.

روستاهای بسیاری در شرایط بد بی‌آبی هستند؛ آیا بررسی‌ای صورت گرفته است؟
متأسفانه بله؛ اما نکته منفی که در اینجا مثبت جلوه می‌کند، بحث مهاجرت منفی به روستاهاست. عملا بسیاری روستاها جمعیت کمی دارند که این جمعیت کم نیز در حال مهاجرت هستند و لذا کمبود آب در این مناطق جدی نیست. مشکل در روستاها تأمین آب بخش کشاورزی است که در درجه دوم اهمیت واقع است؛ به همین خاطر در بحث کمبود آب و تنش آبی اغلب صحبت از شهرها است تا روستاها. در این زمینه نیز بررسی‌های مناسبی صورت پذیرفته و در حال انجام است. متأسفانه در این بخش مشکل کثرت مسئولان درگیر در این موضوع است و در روستاها، شرکت‌های آب منطقه‌ای، جهاد کشاورزی، فرمانداری‌ها و دهداری‌ها، آب و فاضلاب روستایی و در مناطق مرزی مسئولان امنیتی همگی درگیر این موضوع هستند که هماهنگی بین این دستگاه‌ها مشکل است.

بیشترین استفاده آب در بخش کشاورزی است؛ آیا سیستم آبیاری نوین راهکار خوبی برای حل این موضوع بوده و تا چه میزان مورد استفاده قرار گرفته است؟
در پاسخ به این پرسش باید عنوان کنم که سیستم‌های نوین آبیاری و نیز آبیاری قطره‌ای خیلی در کنترل هدر‌رفت آب موثر است؛ اما به‌شخصه معتقدم برای کنترل بحران آب در کشور بیش از بهره‌برداری از روش‌های موضعی و تکنولوژی باید به سراغ روش‌های استراتژیک و مدیریتی برویم. در این بین می‌توان به بحث اصلاح اراضی یا واردات محصولات گیاهی و کشاورزی به جای تولید این محصولات در کشور اشاره کرد؛ مثلا برای ما به‌صرفه خواهد بود یک محصول کشاورزی آب‌بر مانند پیاز، یونجه یا سیب‌زمینی را که نیاز آبی بالایی دارد، از کشوری مثل ترکیه وارد کنیم. اگر در زمینه مدیریت استراتژیک به خوبی عمل شود، ما نه‌تنها قادر خواهیم بود نیاز آبی خود را تأمین کنیم، بلکه می‌توان به صادرات آب شرب به کشورهایی مانند عمان و کویت نیز فکر کنیم.

وضعیت منابع آب زیرزمینی کشور نسبت به گذشته تغییری کرده است؟ چه مثبت چه منفی؟
با توجه به اطلاعاتی که در این زمینه دارم، شرکت‌های آب منطقه‌ای اقدامات مناسب و شایان توجهی را جهت کنترل این برداشت‌های بی‌رویه و بدون مجوز در حال انجام دارند که موثر بوده و باید از این تلاش‌ها قدردانی شود؛ اما میزان برداشت‌های بی‌رویه و بدون آینده‌نگری از منابع زیرزمینی در سال‌های پیشین به‌حدی بوده است که این اقدامات تنها برای کنترل شرایط افت سطح‌ آب‌های زیرزمینی موثر است و برای جبران و برگشتن این سطح آب، به سطح نرمال نیاز به گذشت زمان زیاد در حدود یک دهه است.

چندی پیش محمد پرورش، مدیرعامل شرکت آب‌و‌فاضلاب تهران اعلام کرد «شبکه آب تهران تحمل فشار بیش از حد را ندارد» در این خصوص توضیح دهید. وضع شبکه آب تهران و میزان فرسودگی لوله‌های آب در چه وضعیتی قرار دارد؟
شبکه توزیع آب تهران بسیار قدیمی است و همین موضوع مشکلات فراوانی را موجب شده است؛ مثلا میزان نشت لوله‌ها در این شبکه بسیار بالا است و آب‌و‌فاضلاب تهران تلاش فراوانی را جهت کنترل این میزان نشت مبذول داشته است. مشکل اساسی دیگر که مهندس پرورش نیز به آن اشاره داشته است، بحث ظرفیت لوله‌های این شبکه است. در حقیقت هر لوله قابلیت انتقال حجم مشخصی از آب را دارد و برای تعداد معینی مصرف‌کننده طراحی می‌شود؛ اما وقتی مصرف از این حد بیشتر شود، جهت تأمین این نیاز آبی یا قطر لوله‌ها باید زیاد شود یا میزان آب عبوری افزایش یابد تا نیاز مصرف‌کننده نیز تأمین شود. در این شرایط احتمال تخریب و از سرویس خارج شدن بخش‌هایی از سیستم تحت این فشار افزایش می‌یابد.

با وجود بحران کم‌آبی در کشور، در مقابل مشکل سیل و سیلاب هم یکی از مهم‌ترین بحران‌های کشور محسوب می‌شود، در این زمینه برای موضوع آبخیزداری قطعا نیاز به سیل‌بندها و ایجاد بسترهای خروج سیل است؛ یکی از مهم‌ترین کارها عبور آب از شهر سیل‌زده است و این یعنی راه فاضلاب، حالا سیل با فاضلاب مخلوط می‌شود و این یعنی بیماری؛ راهکارش چیست؟
جواب ساده است و بهترین راه‌حل استفاده از دو سیستم مختلف و مجزا برای جمع‌آوری فاضلاب و جمع‌آوری آب‌های سطحی است. در بسیاری از شهرهای آمریکا، استرالیا و انگلیس از این سیستم استفاده می‌شود؛ اما مشکل در کشور اینجاست که ما از سیستم‌های ترکیبی (اصطلاحا Combined system) استفاده می‌کنیم و حتی برای هر دو منظور از یک سیستم بهره می‌بریم. با توجه به این‌که این سیستم ارزان‌تر است و همچنین با توجه به نبود زیرساخت مناسب سیستم فاضلاب در کشور، در حال حاضر از این نوع سیستم استفاده می‌شود. بهترین را‌هکار در این زمینه به شرط تأمین منابع مالی، راهکار دو سیستم انتقال است. در غیر این صورت باید سراغ ریزه‌کاری‌های طراحی سیستم‌های ترکیبی برویم که چندان کارا نیست و کنترل آنها نیز بسیار مشکل است.

در دو ‌سال اخیر با وجود کاهش بارندگی‌، وقوع سیل افزایش یافته است، چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟
ابتدا باید بین وقوع سیل و خسارات ناشی از سیل تمایز قایل شد. در حقیقت در سیل‌های رخ‌داده در دو ‌سال اخیر خسارات جانی و مالی ناشی از این سیل‌ها افزایش پیدا کرده است. این افزایش خسارات قطعا ناشی از تصرف و تغییر اراضی در حریم و بستر رودخانه‌ها رودخان‌ها است. اما از طرف مقابل نمی‌توان منکر افزایش دفعات وقوع سیلاب و نیز شدت آن شد. از مهم‌ترین عواملی که بر این افزایش اثر گذاشته است می‌توان به کاهش پوشش گیاهی اطراف رودخانه‌ها و جنگل‌زدایی، پدیده توسعه شهرها، تغییر اقلیم، وقوع خشکسالی و از بین بردن یکپارچگی حوضه آبریز اشاره کرد.

بستر رودخانه‌ها لایروبی نمی‌شود، مردم در این بسترها زباله می‌ریزند، اینجا چند سوال مطرح می‌شود: آیا این بسترها به خودی خود زمینه وقوع سیل می‌شوند؟ چرا لایروبی نمی‌شوند؟ چرا نظارت روی رودخانه‌ها نداریم؟ به‌عنوان مثال رودخانه‌های رشت در این شرایط قرار دارند.
اگر منظور این است که ریختن زباله منجر به سیل می‌شود، جواب واضح است؛ خیر. اما اگر منظور تشدید شرایط سیلابی ناشی از دفع زباله‌ها در رودخانه‌ها است که جواب قطعا مثبت است. ببینید گفتن لایروبی راحت است، اما انجام آن بسیار هزینه‌بر خواهد بود، نظارت هم در این زمینه مشکل است. نباید به نظارت بر رودخانه مثل نظارت و نگهبانی یک کارخانه و زمین نگاه کرد. مثل یک کارخانه یا زمین نمی‌توان اطراف رودخانه‌ها دیوار کشید و کنترل کردن را به برخی نقاط محدود کرد. به علاوه اغلب راه‌ها و جاده‌های بین‌شهری در حاشیه رودخانه‌ها ساخته می‌شود و به همین خاطر برای کسانی که می‌خواهند اقدام به دفع غیرمجاز زباله‌ها کنند، محل مناسبی است. بهترین کار در این زمینه استفاده از سیستم‌های سنجش و کنترل از راه دور مانند نصب دوربین و عکس‌های آنلاین هوایی است.

از موضوع سیلاب فاصله بگیریم و بپردازیم به آخرین وضع دریاچه ارومیه؛ روند تغییرات تراز و سطح دریاچه، روند اجرای پروژه و دیگر موارد در حال حاضر در چه مرحله‌ای قرار دارد و به چه شکل در حال انجام است؟
طی آخرین اطلاعاتی که من از طریق برخی از دوستان در ستاد احیای دریای ارومیه در حدود دو ماه پیش اخذ کردم، خوشبختانه روند کاهش سطح آب دریاچه کنترل شده است و در حال افزایش بوده است. در ارتباط با روند اجرای پروژه، براساس اطلاعات محدود من در این زمینه، این پروژه توسط متخصصان داخلی و خارجی تحت شرایط مناسب در حال پیشرفت است.

آیا بارندگی‌ها تأثیری بر روند احیای دریاچه ارومیه داشته است؟
نمی‌توان افزایش بارندگی‌ها را بی‌اثر دانست؛ اما این اثر چندان مهم نیز نیست. در حقیقت آب در سطح حوضه آبریز می‌بارد و سپس از طریق رودها و نهرها به سمت نقطه تمرکز حوضه (در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، خود دریاچه ارومیه) جریان پیدا می‌کند. در این بین مهم‌ترین موضوع نحوه انتقال این آب در این مسیر است که یا مدیریت صحیح سدها و بندهای موجود در این مسیر امکان‌پذیر خواهد بود. لذا نحوه مدیریت آب باریده شده در یک حوضه آبریز مانند حوضه آبریز ارومیه به مراتب مهم‌تر از افزایش میزان بارندگی در این حوضه است.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید