آتشبسنفتی تهران- ریاض
اعتماد ،سارا معصومی
30 نوامبر 2016، صد و هفتاد و یکمین نشست کنفرانس اوپک و اینبار هم وین پایتخت اتریش یک بار دیگر در سه سال اخیر برای ایران تاریخساز شد. 14 مقام نفتی با چهرههایی خندان کنار هم ایستادند و به اصطلاح عکس خانوادگی گرفتند. اینبار این خانواده «اوپک» نام داشت. آخرین بار در سال 2008 این جمع توانسته بودند در خصوص خروجی نفتی کشورهای تولیدکننده عضو اوپک به توافق برسند. هشت سال گذشته هربار جلسهای تشکیل شده بود، حجم اختلافها بر منافع مشترک سنگینی کرده بود لذا هر بار اعضا از هم دورتر شده بودند. اینبار نیز همهچیز بر اساس همان الگوی بدبینی همیشگی و سایه سنگین اختلافهای بازیگران اصلی پیش میرفت که ناگهان در یازدهمین ساعت مذاکرات نفسگیر و پشت درهای بسته، عربستان سعودی کارتهای خود را جمع کرد و به درخواست مصرانه ایران برای مستثنی شدن از کاهش تولید نفت پاسخ مثبت داد. آنچه در عکس خانوادگی اعضای اوپک نیز بیشتر به چشم آمد همین شانه به شانه هم ایستادن وزرای نفت ایران و عربستان سعودی بود. هیچ کدام هم لبخند رضایت شان را پنهان نکردند. حقیقت بازار نفت و بحرانهای اقتصادی در نهایت خود را به اختلافهای فاحش غیرنفتی کشورهای عضو اوپک تحمیل کرد و در نتیجه تولیدکنندگان اصلی نفت مجبور شدند اختلافهای سیاسی به خصوص منطقهای را پشت درهای اجلاس بگذارند و با نگاه به منافع مشترک تصمیمگیری کنند.
در چندسال اخیر این اختلافهای سیاسی، منطقهای، اقتصادی و شاید هم ایدئولوژیک ایران و عربستان سعودی بود که رسیدن به تفاهم مشترک در اوپک را سخت کرده بود. عربستان سعودی همواره تلاش میکرد سهم خود از بازار نفت را حفظ کند و این در حالی بود که ایران نیز پس از تحمل چندسال تحریم به خصوص در حوزه انرژی، به دنبال بازگشت به عرصه آن هم با قدرت سابق در سالهای پیش از تحریم بوده است. سرانجام نسخهای که بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران تجویز کرده و برای تایید آن جنگیده بود صادر شد. همه اعضا توافق کردند که از سال 2017 میلادی، چهار و نیم درصد از حجم تولید نفت خود را بکاهند و این کاهش در حقیقت برای نخستینبار در 8 سال گذشته رخ داده است. سیاستهای عربستان سعودی در منطقه و هزینهسازیهایی که آل سعود برای خود در سوریه و یمن به راه انداختهاند اندک اندک تاثیر خود را نشان میدهد و ناگفته پیداست که ریاض برای جبران کسری بودجه خود به افزایش بهای نفت نیازمند است. اکنون پیش بینی میشود که از آغاز سال 2017 با اجرایی شدن طرح کاهش تولید نفت، بهای این طلای سیاه به اندازهای برسد که حداقل کشورهای تولیدکننده آن بتوانند درآمد حاصله را خرج برخی از زخمهای خود کنند. ونزوئلا و نیجریه نیز که در بحرانهای عنانگسیخته اقتصادی به سر میبرند به این افزایش بهای نفت نیاز مبرم داشتند. در حالی که ایران و عربستان سعودی در هیچ کدام از نهادهای مشترکی که عضو هستند در چندماه اخیر به مخرج مشترکی دست نیافتهاند اما همراهی این دو با هم و کنار آمدنشان نشان داد که اوپک هنوز هم میتواند وزنهای برای بهبود اوضاع اقتصادی کشورهایی باشد که یا به تازگی از سایه تحریمهای سنگین بینالمللی بیرون آمدهاند یا هزینههای منطقهای خود را افزایش دادهاند. نفت همواره ابزاری برای اعمال فشار عربستان سعودی بر ایران بوده و حتی گفته میشود که این کشور یک بار در سال 2013 میلادی زمانی که ایران و 1+5 مهیای امضای توافق موقت ژنو شده بودند با رایزنیهای پشت پرده با جان کری، وزیر امور خارجه امریکا مانع از حصول آن شدند و پیشنهاد دادند که میتوانند با پایین آوردن قیمت نفت کاری کنند که فشار اقتصادی تحریمها بر ایران افزایش پیدا کرده و دست طرف مقابل در امتیازگیری از ایران بیشتر شود. پس از حصول توافق هستهای نیز بزرگترین گلایه و غرولند عربستان سعودی این بود که ایران اکنون میتواند به راحتی نفت خود را بفروشد و درآمد حاصل از آن را به زعم سعودیها خرج فعالیتهای منطقهای خود کند. ایران در روزهای پسابرجام به سرعت مسیر بازگشت به بازار نفت و بازجلب مشتریهای سابق خود را طی کرد و وزیر نفت ایران بلافاصله شروع به انعقاد قراردادهای نفتی با کشورهای آسیایی و دیگر کشورهای خریدار نفت ایران کرد. در سالهای تحریم ایران، کشورهای عربستان سعودی، آنگولا، کویت و نیجریه سهم ایران در بازارهای نفت را اشغال کرده بودند و اکنون تهران با سرعت غیرقابل وصفی در حال بازپسگیری سهم خود است. با اتفاقی که روز چهارشنبه در وین رخ داد و دستان ایران که به عنوان فاتح بالا رفت، تحلیلگران منطقهای به این نکته اعتراف کردند که نفوذ ایران چه در اوپک و چه در منطقه در حال افزایش است و تنها دلیل آن هم میتواند برداشته شدن غل و زنجیرهای تحریم از پای اقتصاد ایران و کنار رفتن فضای امنیتی پیرامون پرونده هستهای این کشور باشد. هنوز هم چرایی کوتاه آمدن ریاض در برابر خواست نفتی ایران در اجلاس وین بر بسیاری از تحلیلگران پوشیده است. همگان اتفاق نظر دارند که رقابتهای تهران و ریاض در حوزههای متفاوت عملا مذاکرات نفتی داخل اوپک را سخت کرده بود و البته همین اختلافها همچنان تحلیل رفتار عربستان را سخت میکند. برخی تحلیلگران حوزه انرژی میگویند که مقامهای سعودی اعتقاد دارند که ایران به سقف تولید خود رسیده است و نمیتواند با محدودیتهای موجود نیاز بازار آسیا را برای طولانی مدت تامین کند بنابراین کنار آمدن ریاض با درخواست مستثنی شدن ایران از کاهش تولید چندان هم منافع بلندمدت این کشور در بازار نفت را به خطر نینداخته است. رقابت میان ایران و عربستان به بازار نفت و پشت میز اوپک محدود نشده بود و تقریبا هیچ پرونده منطقهای از سوریه تا یمن و عراق نیست که در آن حرف این دو بازیگر مهم منطقهای شبیه به هم باشد. پس از نشست روز چهارشنبه اصلیترین پرسشی که مرتبا تکرار میشود این است که آیا دوشادوش هم ایستادن وزرای نفت ایران و عربستان که در اوپک رخ داد قابل تکرار در سایر مذاکرات منطقهای و بر سر پروندههای مورد اختلاف دو طرف است؟
روسیه میان ایران و عربستان میانجیگری کرد
ایران و عربستان سعودی به تفاهم دست پیدا کردند اما در این حصول تفاهم دستان نه چندان پنهانی بود که دو کشور را متقاعد به این راهبرد برای خروج از بن بست کرد؛ ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه. خبرگزاری رویترز نخستین رسانهای بود که خبر از نقش پوتین در این معامله داد. رویترز در این خصوص نوشت: رییسجمهور روسیه نقش بسیار مهم و حیاتی در نزدیک کردن دیدگاههای دو رقیب منطقهای ایران و عربستان در نشست اخیر اوپک در وین ایفا کرد. روسیه کمک کرد تا کشورهای اوپک برای نخستینبار در 15 سال گذشته با روسیهای که عضو اوپک نیست درخصوص تولیدات نفنی به تفاهم برسند. رویترز از چهارمقام عالیرتبه به عنوان چهرههایی که در حصول این توافق نفتی دست داشتند نام برده است: رهبر ایران، شاهزاده سعودی، رییسجمهور ایران و رییسجمهور روسیه. نقش پوتین به عنوان میانجی میان ریاض و تهران بسیار مهم بوده و نشان میدهد که نقش روسیه در معادلات حساس بازیگران منطقهای در خاورمیانه هر روز رو به افزایش است. البته این نقش از سپتامبر 2015 با دخالت نظامی روسیه در سوریه که مسکو میگوید به درخواست دولت مرکزی در دمشق بوده، پررنگتر هم شد. نخستینبار نگاهها به نقش منطقهای روسیه زمانی جلب شد که پوتین در حاشیه اجلاس گروه بیست با محمد بن سلمان دیدار کرد. در همان دیدار در چین هم پوتین و محمد بن سلمان توافق کردند که با همکاری هم بهای نفت را افزایش بدهند. این توافق در حالی روز چهارشنبه به مرحله عمل رسید که مسکو و ریاض در پرونده سوریه اختلافهای بسیار زیادی با هم دارند و هرکدام در منتهی الیه یک جبهه موافق یا مخالف بشار اسد ایستادهاند. رویترز در بخش دیگری از خبر خود مینویسد: تا چند هفته پیش از نشست وین نیز زمزمههای اختلاف میان تهران و ریاض ادامه داشت و محمد بنسلمان اصرار داشت که ایران هم باید در طرح کاهش تولید شرکت کند و درست چند روز پیش از برگزاری این نشست بود که ریاض تهدید کرد اگر تهران تولید را کاهش ندهد ما نیز بر حجم تولید خود میافزاییم. در این فضا بود که پوتین متوجه درد سعودیها شد. عربستان مشکلی با کاهش تولید نفت در راستای افزایش بهای آن نداشت به شرط اینکه اینگونه القا نشود که رضایت این کشور در حقیقت شکست معرکه به نفع ایران بوده است. رویترز در ادامه این مطلب ادعا میکند که پوتین و حسن روحانی تماس تلفنی با هم داشتند و این مسائل در این تماس تلفنی مطرح شده بود. پس از این تماس تلفنی طبق روایت رویترز، رییسجمهور به همراه بیژن زنگنه به دیدار رهبر ایران میروند و از ایشان در این خصوص صلاح و مشورتهایی میگیرند. در این دیدار رهبر ایران تاکید میکند که دولت نباید از خطوط قرمزی که در این خصوص مشخص شده عبور کند. زنگنه نیز استراتژی خود را توضیح میدهد و تاکید میکند که ایران زیربار کاهش تولید نفت نخواهد رفت. به گزارش این رسانه، در نهایت هم لابیهای سیاسی به خصوص از جانب پوتین کارساز افتاد و زنگنه وزیر نفت ایران هم اشاره کرد که تماس تلفنی میان روحانی و پوتین بسیار مهم بوده است. گفته میشود که زنگنه نیز در طول جلسه و همچنین اظهارات پس از آن در میان خبرنگاران بسیار مراقب بود که لحن فاتحانهای نسبت به ریاض نداشته باشد و آرامش فضا را حفظ کند.
هم ایران برد و هم عربستان
ایران و عربستان سعودی در وضعیت رابطه صفر دیپلماتیک به سر میبرند. دعواها بر سر پروندههای متعدد منطقهای راه خود را به روابط دوجانبه هم باز کرده است. اختلافها جای خود را به گرههای کور دادهاند و در حال حاضر نیز فضای بیاعتمادی میان مقامهای دو کشور به اندازهای است که گشایش دیپلماتیکی در کوتاهمدت در رابطه دوجانبه قابل تصور نیست. در چنین فضایی، ایران و عربستان سعودی به توافقی در یک حوزه اقتصادی دست یافتهاند و هرچند که در این میان نام یک واسطه هم به چشم میخورد اما همین رضایت دادن به حکم قرار گرفتن یک بازیگر دیگر نیز برخی امیدها به قرار گرفتن دو کشور در مسیر عدم تنشزایی بیشتر را زنده کرده است. هرچند که در برخی محافل آنچه در نشست روز چهارشنبه رخ داد به شکست عربستان تعبیر میشود اما تجربه توافقهای مانای منطقهای و بینالمللی میگوید که راهبرد برد- برد برای تمام بازیگران درگیر در یک بحران یا پرونده است که میتواند به خروج از بنبست منتهی شود. برنده نشست روز چهارشنبه هر 14 مقام نفتی بودند که از کشورهای متعدد با انگیزههای مختلف برای موافقت یا مخالفت با کاهش تولید نفت آمده بودند. ایران به تولید بیشتر برای جبران روزهای سخت تحریم نیاز دارد و عربستان به درآمد نفتی بیشتر برای جبران کسری بودجه. در این توافق برگ برندهای برای هرکدام از بازیگران نهفته است و این همان مدلی است که وزیر امور خارجه ایران برای حل بحرانهای منطقهای اصرار بر اجرای آن دارد.
هیچ بازیگری از تداوم بحران در هیچ کدام از پروندههای منطقهای منتفع نمیشود. هزینههای انسانی آنچه در سوریه، یمن، عراق و همچنین در سایه سبعیت داعش دامنگیر منطقه شده است، تنها به اسم یک بازیگر نوشته نمیشود. منطقه خاورمیانه و جهان اسلام با هزار تهدید رنگارنگی که از هر سو با آن روبهرو است به فریادهای پیروزی یک بازیگر نیاز ندارد بلکه به همصدایی برای کاستن از اختلافها با توسل به منافع مشترک نیازمند است. شاید آنچه روز چهارشنبه 30 نوامبر در وین رخ داد، بتواند مقدمهای برای گفتوگوهای هرچند با واسطه دو بازیگر مهمی شود که هیچ کدام نمیتوانند دیگری را از شطرنج معادلات پیچیده منطقه حذف کنند.
دیدگاه تان را بنویسید