Iranian Agriculture News Agency

ستاد مردمی حفاظت از طبیعت شاهرود به رئیس جمهوری نامه نوشتند

مخاطرات محیط زیستی اجرای طرح انتقال آب دریای خزر به فلات مرکزی ایران

کم‌آبی امروز دستان ویران‌گر خود را از زیر پهنه‌های سبز رنگ استان‌های شمالی ایران هم بیرون آورده و زنگ خطر بحران آب که خود تنها و تنها و تنها ناشی از سوءمدیریت آب در کشور است، گریبان مردمان آن سامان را هم می‌فشارد که اگر چنین نبود، در این سفر طرح انتقال آب از چشمه‌های قطری به شاهرود را بین مدیران استان سمنان و استان گلستان به حکمیت نمی‌نشستید...

دبیر ستاد مردمی حفاظت از طبیعت شاهرود و شبکه سمن‌های زیست‌محیطی شهرستان شاهرود با ارسال نامه‌ای خطاب به رئیس جمهوری حسن روحانی، ضمن بیان مخاطرات محیط زیستی اجرای طرح انتقال آب دریای کاسپین (شمال) به فلات مرکزی ایران، مخالفت جمعی از فعالان محیط زیستی سمنان را با این طرح اعلام کرد.

امیرحسین ولیان در گفت‌وگو با ایانا گفت: بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری که در اسفندماه 93 خطاب به دستگاه‌های مختلف عنوان کردند: "همه برنامه‌های سازندگی از شهری و صحرایی و صنعتی و بقیه طرح‌ها، حتماً یک پیوست محیط زیستی باید داشته باشد؛ جاده می‌خواهید بکشید، مشخص باشد که تأثیرش در محیط زیست چیست؛ کارخانه می‌خواهد نصب بشود باید معلوم باشد که تأثیرش در محیط زیست چیست؛ بعضی از مسائل تجاری، بعضی از نقل و انتقال‌ها و کارهای بازرگانی؛ اینها باید پیوست محیط زیست داشته باشد." مسئولیت همه ما در قبال منابع طبیعی و محیط زیست صدچندان شده است. بر این اساس درباره طرح انتقال آب دریای کاسپین (خزر) به سمنان نکاتی مهم را در قالب یک نامه تقدیم رئیس جمهوری می‌کنیم و امیدواریم که ایشان با توجه به این نکات مهم و خطیر، طرح انتقال آب را بررسی کنند.

در این نامه آمده است : ضمن خیر مقدم به حضرتعالی و هیأت همراه، امیدواریم تا دیدار شما از استان سمنان منشاء خیر و برکت و به‌ویژه موجب ساماندهی زیست‌بوم بسیار شکننده و رو به ویرانی این دیار گردد. نظر به اینکه دیدار شما از استان همزمان شده با زمزمه‌هایی تلخ در رابطه با اجرایی شدن طرح انتقال آب دریای کاسپیان به فلات مرکزی ایران که اجرایی شدن آن را در دولت گذشته از نگاهی "شوخی" و از نگاهی دیگر "تاراج و چپاول منابع طبیعی و محیط زیست کشور" و البته بر باد دادن هزاران میلیارد ریالی بیت‌المال می‌پنداشتیم، بر خود می‌دانیم تا به‌عنوان بخش کوچکی از لشکر بزرگ، اما بی‌ساز و برگ کنشگران حوزه محیط زیست ایران عزیز که سابقه 10 سال ایستادگی در برابر سه مصوبه استانی سفرهای ریاست جمهوری قبلی در رابطه با احداث جاده در جنگل ابر را در کارنامه خود داریم، مطالبی را به عرض برسانیم. این نامه می افزاید :شما و ریاست محترم سازمان حفاظت محیط زیست بهتر از همه ما می‌دانید که این طرح پرآب و رنگ ولی در عین حال پوک و تهی، فاقد هرگونه ارزیابی محیط زیستی می‌باشد. طراحان، مجریان، علاقمندان و هواداران این طرح ویران‌گر، حتی دغدغه‌ها و فرمایش‌های رهبر انقلاب مبنی بر ضرورت تدوین پیوست زیست‌محیطی برای طرح‌های این‌چنینی را ندیده و نشنیده گرفتند. از دولت تدبیر و امید انتظار می‌رفت تا آنگونه که جنگل ابر را پس از 10 سال از چنگ جنگل‌خواران سودازده ساخت جاده رهانید، در رابطه با این طرح نیز چنین می‌کرد نه اینکه امضای وزیر نیروی دولت تدبیر و امید به‌عنوان یکی از طرفین قرارداد، در پای این طرح دیده شود.

حتما بهتر از ما می‌دانید که بر اثر نمک‌زدایی سالانه 200 میلیون مترمکعب از آب‌های شور دریای کاسپیان بیش از 2600000000 کیلوگرم نمک در کرانه‌های این دریای بسته بر جای خواهد ماند که کارشناسان و حتی طراحان این طرح به صراحت بر بی فایده بودن آن صحه گذاشته و قرار است برای خلاص شدن از آن، این حجم عظیم از نمک دوباره وارد زیست‌بوم دریای کاسپیان گردد. بماند که نماینده تام‌الاختیار دولت شما در استان که گویی توجیه‌پذیر نمودن این طرح که روزگاری شوخی بوده را در دستور کار خود قرار داده و چنین بیان داشته که از این نمک‌ها فسفات! استخراج خواهیم کرد و در صنعت به کار خواهیم برد!

در بخشی دیگر از نامه تاکید شده: حتماً می‌دانید که کم‌آبی امروز دستان ویران‌گر خود را از زیر پهنه‌های سبز رنگ استان‌های شمالی ایران هم بیرون آورده و زنگ خطر بحران آب که خود تنها و تنها و تنها ناشی از سوءمدیریت آب در کشور است، گریبان مردمان آن سامان را هم می‌فشارد که اگر چنین نبود، در این سفر طرح انتقال آب از چشمه‌های قطری به شاهرود را بین مدیران استان سمنان و استان گلستان به حکمیت نمی‌نشستید... حتماً ماجرای کشاورز 70 ساله مازندرانی را که بر اثر خشکیدگی شالیزارش دچار ایست قلبی شد و به دیار باقی شتافت شنیده‌اید... اعتراض مردم اصفهان به انتقال آب زاینده‌رود به یزد که در پی آن کار به تیراندازی بین کشاورزان کشیده شد و چندین زخمی بر جای گذاشت... ماجرای تونل بهشت‌آباد و ده‌ها موارد مشابه دیگر. آیا می‌توان تضمین کرد تا مردمان استان‌های شمالی از یک‌سو شاهد خشک شدن مزارع و کشت‌زارهای خود باشند و از سوی دیگر آب شیرین‌شده دریای کاسپیان در لوله به سوی فلات مرکزی ایران سرازیر گردد و سالانه میلیون‌ها تن نمک تحویل این مردم دهد؟ آیا تضمینی برای امنیت این خط لوله وجود دارد؟ آیا تضمینی برای جلوگیری از ایجاد تنش‌های اجتماعی و امنیتی بین مردم دو استان مازندران و سمنان که از دیرباز روابط صمیمانه فرهنگی و تجاری داشته‌اند وجود دارد؟

ما هم به‌عنوان بخشی از جمعیت ساکن در استان خشک و کم‌آب سمنان نسبت به ضرورت تأمین و مهم‌تر از آن مدیریت آب در استان نگران و دغدغه مند هستیم، ولی قرار نیست رفع این نگرانی و دغدغه‌ها با ایجاد بحران‌هایی که سرانجام موجودیت کشور ما را هدف گرفته حل و فصل نماییم. در حال حاضر بیش از هفت درصد کشت‌زارهای استان (بالغ بر هفت‌هزار هکتار)، هرساله به کشت گونه‌های پر نیاز آبی مانند خربزه و هندوانه اختصاص می‌یابد که با در نظر گرفت نیاز آبی دست کم 30 هزار مترمکعبی در هکتار، سالانه رقمی بالغ بر 210 میلیون مترمکعب آب می‌شود (یعنی حتی بیشتر از مقدار آبی که قرار است با صرف 6000 میلیارد تومان به سمنان منتقل گردد)، و بخش عمده آن از سفره‌های آب زیر زمینی و با راندمان خوشبینانه 30 درصدی تأمین می‌گردد. آیا بهتر نیست با اختصاص بخش بسیار کوچکی از این مبلغ کلان، کشت‌زارهای استان را به سامانه‌های نوین آبیاری تجهیز نماییم و در آب مصرفی صرفه‌جویی کنیم؟

D-950204-03

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید