Iranian Agriculture News Agency

دستاوردهای یک دیپلماسی

منصور انصاری

دستاوردهای یک دیپلماسی
دستاوردهای یک دیپلماسی

نگارش این مطلب درست چند روز پس از زمانی است که وزیر کشاورزی، شیلات و صنایع غذایی فرانسه که سخنگوی دولت سوسیالیست «اولاند» نیز هست، در راس هیاتی بلندپایه و مرکب از 20 نفر از مسئولان و مدیران دولتی، 12 خبرنگار از چند نهاد خبری و بالغ بر 140 فعال اقتصادی در بخش خصوصی، از کشورمان بازدید کردند. در همین روزها یک هیات ایتالیایی با وزیر آموزش و پرورش در حال مذاکره و امضا قرارداد هستند و یوکی آمانو دبیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی IAEA نیز در رابطه با برجام و گفتگو با مقامات و مسئولان کشور به ویژه کمیسیون بررسی این توافق نامه در مجلس شورای اسلامی در ایران به سر می‌برد و دکتر ظریف در راس هیاتی به نیویورک سفر کرده است و در پی آن قرار است ظرف امروز و فردا، دکتر روحانی نیز در سازمان ملل متحد سخنرانی کند.

چنین فضایی از مناسبات دیپلماتیک با سمت و سوی سیاسی، تجاری، اقتصادی و حتی فرهنگی طی دو سه دهه اخیر کم سابقه و بلکه بی سابقه است و از آنجا که به نظر می‌رسد این روند همچنان و در ابعاد مختلف دیگر به ویژه در مناسبات میان کشورمان و کشورهای اروپایی ادامه یابد، باید شعار یکی از بانک‌های عامل را تکرار کرد که به محض ورود به سامانه‌اش می‌نویسد: «تغییر را احساس کنیم». البته آنان که خواستار هیچگونه تغییری نیستند و وضع موجود را برای خود بهترین شرایط می‌دانند، نگران و به قول خود دلواپس این دگرگونی و تغییرات در ساختار سیاست خارجی هستند.

این نوع تفکر و مبشران آن، پیش از این هرگونه ارتباط و مناسبات با این کشورها را نفی می‌کردند و پیوسته می‌گفتند و می‌گویند: «اینها آدم‌های خطرناکی هستند و حتما سر ما را کلاه می‌گذارند و هرکس و هر چیزی که به آنان نزدیک شود در دامنشان گرفتار می‌شود و سحر و جادویش می‌کنند و مال و اموال و منابعش را غارت و کشورمان را به خاک سیاه می‌نشانند. اینها فعال مایشاء هستند، حتی اتفاقات داخل کشور هم زیر سرآنهاست». این نوع تفکر و طرفداران آن احتمالا فرض را بر این می‌گذارند که «خارجی‌ها از هوش و ذکاوت و برتری فکری و ذهنی خارق العاده‌ و بسیار بیشتری از ما برخوردارند» و ناخودآگاه یا تلویحاً طبق باوری که دارند مسئولان، سیاستمداران و طرف‌های مذاکره کننده ایرانی و به تبع آن مردم را در جایگاه‌های مختلف، انسان‌های کند ذهن و بی ذکاوت که قدرت فکری لازم برای مقابله با اینان را ندارند قلمداد می‌کنند و به جز خودشان که در موضع انکار هرگونه مناسبات و حتی گفتگو و مذاکره هستند، دیگران را ناتوان و شیفته رفتار و کردار اینان می‌دانند که در هر مناسبات دیپلماتیک، اقتصادی و تجاری و بازرگانی بلا شرط منافع ملی کشور را تسلیم آنان خواهند کرد و حتی از طرح اتهاماتی چون خائن و خیانتکار نیز ابایی ندارند. صادق ترین صاحبان و مدعیان این نوع تفکر - و البته نه آن دسته از کاسبان پنهان تحریم - باورهای خود را براساس دانسته‌های منقطع از تحولات کنونی جهان و مرتبط به سال های دهه 1340 بیان می‌کنند که صف‌بندی قوا در جهان به گونه‌ای دیگر بود و جهان در چارچوب مناسبات میان کشورها تعریف دیگری داشت. باید گفت عصر این گونه طرز تفکرها سپری شده است و دوران استعمار کهنه، استعمار نو، صدور سرمایه، لشکرکشی و تسخیرحکومت‌ها از درون، فترت کشورهای تحت سلطه و استعمار شده و تفوق استعمارگران دیریست به سرآمده است. اصولاً شاخصه‌های دیپلماسی جهان با آن دوران تیره و تار فاصله گرفته است. جهان کنونی جهان دیگری است که با تئوری‌های رهایی بخش سالهای دهه 40 به بعد قابل تفسیر نیست، شاخصه بارز و اجتناب‌ناپذیر جهان کنونی تعامل است، نه به این معنی که کشورهای غربی در جستجوی برتری و تفوق نیستند و قصد دارند منافع ملی خود را خیرات کنند، خیر! دیگر نمی‌توانند برتری بلا منازع داشته باشند. نه تنها غربی‌ها، بلکه هیچ کشور دیگری قصد این کار را ندارد، برتری جویی در عصر دانایی و بیداری فزاینده کشورهای مختلف جهان ما به ازای خود را از دست داده است، ساختار جهان در قالب کشورهای مختلف و مرزهای جغرافیایی متفاوت، در مسیر تجارت و سیاست تعامل جو قرار گرفته است و به عبارتی حوزه‌های نفوذ سلطه سیاسی چند دهه پیشین به عرصه بازرگانی و اقتصاد رقابتی فراروییده است. در چنین شرایطی طرح مداوم این موضوع که «برقراری مناسبات با خارجی‌ها به این دلیل که سر ما کلاه می‌گذارند و خطرناک هستند»، وجاهت سیاسی و فکری ندارد، بلکه باید صحنه نبرد را درست و دقیق تشخیص دهیم و هوشمندانه ترسیم کنیم، با رعایت تمامی اصول اقتصادی و درک شرایط که آیا شواهد و قوانین خبر از شاخصه‌های تعامل دو سویه و مناسبات اقتصادی بُرد- بُرد می‌دهند، وارد شویم و آنچه که پایه‌های اقتصاد قدرتمند غیر نفتی کشورمان را مستحکم می‌کند در مذاکرات و گفتگوها به میان آوریم.

با مسرت باید گفت کالبد شکافی تفاهم‌نامه مورد توافق میان وزیر جهاد کشاورزی کشورمان با «استفان لوفول»، وزیر کشاورزی فرانسه و مذاکراتی که در حضور خبرنگاران صورت گرفت و پرسش و پاسخ‌های طرف‌های فرانسوی، دو شاخصه را در این مناسبات و تفاهم نامه‌ها آشکار می‌سازد؛ یکی انتقال تکنولوژی در زمینه بذور گیاهی، ژرم پلاسم‌ و ژنتیک دامی، تحقیقات در زمینه ساختارهای اصلی و حتی اعلام موافقت وزیر کشاورزی، شیلات و صنایع غذایی فرانسه در پاسخ پرسش نگارنده مبنی بر موافقت با انتقال دام های ژئومیک گوشتی شیری دو منظوره در مسیر این همکاری به مزارع ایران، به ویژه دو دام خوب بازده «شاروله» و «مونته بیلیارد»، دوم ایفای نقش بخش خصوصی دو کشور برای فعالیت‌های ساختاری در عرصه دامپروری که جنبه بنیادی در عرصه توسعه و کاهش هزینه‌های تولید شیر و گوشت را در پی دارد. این دو دستاورد که در قالب 15 تفاهم نامه میان طرف‌های ایرانی و فرانسوی تجسم یافت و امضا شد، آشکار ساخت که دیپلماسی خلاق و همه جانبه نگر دولت یازدهم و معاونان متخصص و کار آشنای وزارت جهاد کشاورزی، باهوش، ذکاوت و دانش کافی در صحنه نبرد، مناسبات اقتصادی و تولیدی میان دو کشور را در شرایط متعادل و حتی به نفع کشورمان رقم زده‌اند. مفاد تفاهم‌نامه به خوبی آشکار می‌سازد که مسئولان کشاورزی کشورمان فرانسوی‌ها را در جایی قرار داده‌اند که فقط به فکر فروش کالا نباشند، بخش عمده‌ای از آنچه که هست انتقال تجربه، دانش و نتایج تحقیقات در قالب پروژه‌های عملی است، این تفاهم‌نامه در بخش دولتی‌اش هم که به امضای مهندس عباس کشاورز، معاون وزیر در امور زراعت و دکتر اج. آروبانی (H. Arobani) رسید، به خوبی از توانایی‌های فنی و دانش روز متخصصان دولتی کشورمان حکایت دارد که با تدبیر کارشناسی و دوراندیشی تدوین و تنظیم شده است./

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید