Iranian Agriculture News Agency

جشمید عدالتیان ؛ اقتصاد دان؛ در گفت‌وگو با ایانا

تغییرکابینه هم دردی را دوا نمی‌کند

خوش استقبال و بد بدرقه هستیم و در دوسال آخر همه به دولت بد و بیراه می‌گویند

عدالتیان: مشکلات امروز کشور قبل از انقلاب شروع شده است.جدای از وابستگی دولت به درآمدهای نفتی ، رئیس جمهور مثل کشورهای دیگر حزبی قوی ندارد که پشتتش باشد و ایده‌های قوی داشته باشد و پژوهش کند. بلکه تک محور است. برخی تنها راه حل مشکلات، را نظامی‌کردن اقتصاد و جمع کردن آشوب‌ها می‌دانند. منظور آنها مدل کره شمالی است.

 تغییرکابینه هم دردی را دوا نمی‌کند

ایانا_ گروه سیاسی|| «شرایط فعلی اقتصاد کشور امروز اتفاق نیفتاده است. تقریبا در دولت‌های قبلی چه زمان  هاشمی و خاتمی و چه زمان احمد‌ی‌نژاد هم چنین مشکلاتی بوده است.» اینها بخشی از گفته‌های جمشید عدالتیان، اقتصاددان و عضو اتاق بازرگانی درباره حال نابسامان این روزهای اقتصاد است. او در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی ایانا، با بیا‌ن‌اینکه مجموعه بهم‌پیوسته‌ای موجب شده اقتصاد امروز با نابسامانی‌هایی روبرو شود، می‌گوید؛ دولت روحانی یک مشکل حاد دارد که از نگاه برخی‌ها، ‌ناکارآمد بودن تیم اقتصادی دولت از آن جمله است. از نگاه آنها ،تیم اقتصادی دولت باید تغییر کند اما از نگاه فعالان اقتصادی اتاق بازرگانی ، با ساختار فعلی دولت هر فرد دیگری هم وارد کابینه شود ، اتفاق خاصی نمی‌افتد.

او همچنین با تاکید براینکه مشکلات امروز کشور قبل از انقلاب شروع شده است،اضافه می‌کند؛ جدای از وابستگی دولت به درآمدهای نفتی ، رئیس جمهور مثل کشورهای دیگر حزبی قوی ندارد که پشتش باشد و ایده‌های قوی داشته باشد و پژوهش کند. بلکه تک محور است.مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

***

چرا امروز اقتصاد کشور نابسامان است؟

شرایط فعلی اقتصاد کشور امروز اتفاق نیفتاده است. تقریبا در دولت‌های قبلی چه زمان هاشمی و خاتمی و چه زمان احمد‌ی‌نژاد نیز چنین مشکلاتی بوده است. ریشه و مشکلاتی که در کشور وجود دارد از نظر اقتصادی تعریف نشده و مشخص نیست ساختار اقتصادی ایران برچه مبنایی است. حتی اصل 44 قانون اساسی که در سال 84 از سوی رهبر انقلاب ابلاغ شد عملیاتی نشده و هنوز اقتصاد ایران بازار محور و برمبنای بخش خصوصی نیست و دولت در اقتصاد دخالت می‌کند. علاوه براین؛ فضای کسب‌وکار با چالش‌های اساسی روبرو است و ایران در رده فساد بالاترین رتبه را در جهان دارد. در واقع مجموعه بهم‌پیوسته‌ای موجب شده اقتصاد امروز با  نابسامانی‌هایی روبرو شود.

 

علت از نگاه شما چیست؟

بازار رقابتی و بخش خصوصی قوی وجود ندارد که با رقابت سالم به نفع مصرف‌کننده حرکت کند.

 

به‌نظر شما در مسائل پیش آمده چقدر دولت مقصر است؟

دولت امروز با مشکلاتی روبرو است که قبل از انقلاب شروع شده است. یکی از این مشکلات، وابستگی به درآمد نفت است. البته بزرگ بودن اندازه دولت، بروکراسی‌های اداری و پائین بودن بهره‌وری نیروهای انسانی از دیگر این مشکلات است.

مساله دیگر این است که حزب‌های قوی پشت دولت نیست و روسای جمهور معمولا با علایق شخصی رئیس دولت می‌شوند. رئیس جمهور مثل کشورهای دیگر حزبی ندارد که ایده‌های قوی داشته باشد و پژوهش کند. بلکه تک محور است. در ایران همزمان با انتخاب رئیس‌جمهور،‌ دولت تشکیل می‌شود و برای انجام کارها تصمیم‌گیری می‌شود. در حالی‌که در هیچ جای دنیا اینگونه نیست.

در کشورهایی چون آلمان و کره به دلیل اینکه روسای جمهور احزاب قوی دارند، این حزب است که به رئیس جمهور می‌گوید چه کاری انجام بدهید و حمایتش می‌کنند.اما درایران کسانی که به‌عنوان رئیس دولت انتخاب می‌شوند،چنین پشتوانه‌ای ندارند. در کشور اکثرا وقتی رئیس جمهور می‌شوند، حزب تشکیل می‌دهند مثل دولت هاشمی‌، خاتمی و احمدی‌نژاد که هیچ‌کدام هم حزب نشدند. نبود پشتیبانی ونداشتن ایدئولوژی اقتصادی و مکتب اقتصادی و به یکباره رئیس جمهورشدن یکی از مشکلات بنیادی دولت‌های ایران است.

 

شما از مشکلات پیش روی روسای جمهور گفتید. به نظر شما دولت روحانی چه مشکلی دارد ؟واقعا با تغییرکابینه وضعیت اقتصاد تغییر می‌کند؟

دولت روحانی یک مشکل حاد دارد. از نگاه برخی‌ها تیم اقتصادی دولت ناکارآمد استکه یا باید تغییر کنند یا استیضاح شوند و افراد دیگری وارد کابینه شود. اما من نمی‌توانم درمورد خوب یا بد بودن این تغییر قضاوت کنم اما از نگاه  فعالان اقتصادی اتاق بازرگانی و مجامع ، با ساختار فعلی دولت هر فرد دیگری هم وارد کابینه شود اتفاق خاصی نمی‌افتد.

در شرایط فعلی هم اگر وزیر جدیدی وارد کابینه شود، اتفاق خاصی نخواهد افتاد چرا که تا وزیر انتخابی با کار آشنا شود،‌ دولت تمام شده است. نکته جالب‌تراینکه ‌آقای نیلی که مسئول پژوهش‌های اقتصادی دولت از روز اول تشکیل دولت است، کتابی در دو جلد با عنوان«ابرچالش‌های اقتصادی ایران و راهکارها آن» را رونمایی کردند. دراین کتاب برای ارز، تورم،‌ سرمایه گذاری و همه مسائل اقتصادی راهکار داده شده است و برای آن میلیاردها تومان هزینه شده است اما شنیده نشده که کسی کتاب را مطالعه کرده باشد؛‌حتی نقدی  هم به آن وارد نکرده‌اند در واقع خود مسئولان هم به آن عمل نکرده‌اند. شرایط فعلی محصول مجموعه‌ای عوامل زیادی است که ناکارآمدی دولت، فشارهای خارجی، راهکارهای غلط 50 سال گذشته، تک محصولی بودن ایران، بهره‌وری پائین نیروی انسانی، هزینه‌های کسری بودجه، بالا بودن نقدینگی دولت از جمله آنها است. اما اکنون اتفاقی که افتاده این است که سرمایه اجتماعی دولت در حال از دست رفتن است و خیلی خطرناک است.

 

شما گفتید که سرمایه اجتماعی دولت در حال از دست رفتن است. به نظر شما علت چه می‌‌‌تواند باشد؟

فعالان اقتصادی معتقدند که دولت تمام آنچه باید باید را به مردم نمی‌گوید.مثلا اعلام کرده که به همه ارز 4200 تومانی می‌دهیم. دولت این برآورد را داشت که مشکلاتی در این مسیر وجود دارد  پس چرا چنین حرفی را زد. چرا به همه اعلام کرد ثبت نام کنید و حالا گفته است  اولویت بندی داریم؟ درهمین حال،نوبخت،گفته است؛ همه چیز آرام است و نگران نباشید.در واقع از نظر برخی توضیح ندادن شرایط و وضع موجود و تمام آن چیزی که هست، موجب شرایط فعلی شده است. مثلا دولت برای شکستن قیمت‌ها پیش‌فروش سکه را عملیاتی کرد اما یک ماه بیشتر طاقت نیاورد فقط عده‌ای را میلیارد کرد.ا ینها موجب شده است اعتماد کلی و سرمایه اجتماعی دولت کاهش یابد.

 

دلیل دیگر در کاهش سرمایه اجتماعی دولت می‌تواند عملیاتی نکردن وعده‌های داده شده به مردم باشد ؟

دقیقا همینطور است. دولت صادق و شفاف نبوده است و همین مساله بر اعتراض‌های موجود دامن زده است. البته همیشه وقتی به پایان ریاست 8 ساله دولت‌ها نزدیک می‌شویم چنین اوضاعی به‌وجود می‌آید. همیشه ما در پایان دولت‌ها چه هاشمی و خاتمی و چه احمدی‌نژاد و روحانی خوش استقبال و بد بدرقه بودیم وبه پایان دولت‌ها که نزدیک شدیم همه روسای جمهور دو سال آخر بد و بیراه می‌گیویند.برای همین هم تا روحانی را بیچاره نکنیم دست برنمی‌داریم. تا دیروز در همین اتاق بازرگانی گفته می‌شد به‌به چه رئیس ‌جمهوری و کسی انتقاد نمی‌کرد اما اکنون انتقاد از دولت‌ مد شده است.

 

برخی این حرف را در میان مردم منتشر می‌کنند که در شرایط فعلی روحانی دست روی دست گذاشته و بی‌خیال اداره کشور شده  است. شما چه می‌گویید؟

بازار داغ شایعه می‌گوید که دولت کشور را رها کرده است و همه چی از دستش خارج شده است. حتی آنها توچال رفتن روحانی را هم بهانه کرده‌اند.

 

با توجه به وضعیت فعلی و نارضایتی‌های ایجاد شده فکر می‌کنید مردم بازهم پای صندوق‌های رای بروند؟

مردم همه جای جهاندنبال منافع خود هستند و کار خلافی انجام نداده‌اند. فقط چون احساس کرده‌اند طلا ، دلار و مسکن گران می‌شود، اقدام به خرید کرده‌اند و این یک نوع رفتار معقول اقتصادی است. بنابراین رئیس جمهوری بعدی هم بیاید پای صندوق رای می‌روند. آنها در دوره اول فقط تعریف می‌کنند اما دو سال پایانی دولت‌ها شروع به بدگویی می‌کنند. در واقع اینها هستند که می‌گویند دولت صادق نیست، کسانی هستند که دورو بر دولت‌ها می‌گردند وخط می‌دهند و از سینه پر شیر دولت می‌دوشند و رانت‌خوار هستند. همین افراد دوباره رای می‌دهند و از دولت بعدی هم تمجید می‌کنند و هنگامی که دو سال پایانی دولت فرا می‌رسد، می‌گویند ما که گفته بودیم اینطوری می‌شود.

 

برخی معتقدند دولت سرکار نباشد ، کشور بهتر اداره می‌شود. شما چه فکر می‌کنید؟

یک تئوری این است که تنها راه حل مشکلات،‌ نظامی‌کردن اقتصاد و جمع کردن آشوب‌ها است. منظور آنها مدل کره شمالی است. می‌توانند چنین طرحی را پیاده کنند اما بهتر است تکلیف مردم را مشخص کنند.

 

من می‌خواهم بدانم اصلا می‌شود کشور را بدون دولت اداره کرد؟

چرا نشود. در کره شمالی رئیس جمهور نداریم . برخی کشورها نیز صدراعظم دارند. شاید کشور احتیاج به دوقطبی شدن نداشته باشد اما همیشه مشکل دو قطبی بودن وجود دارد. امکان دارد یک قطبی هم امکان‌پذیر باشد.می‌توان رئیس جمهور را حذف کرد اما کابینه را نمی‌شود.

 

پیشنهاد به دولت چیست واگربه جای دولت بودید چه می‌کردید؟

اگر جای دولت بودم استعفا می‌دادم. روحانی در دوره اول از مردم عذرخواهی کرد. اکنون هم باید عذرخواهی کند. در دنیا هم وقتی بحران ایجاد شود یکی تقصیر را می‌پذیرد و عذرخواهی می‌کند. حالا هم یا وزیر یا خود رئیس جمهور باید استعفا بدهند. هر کس مسئول است باید استعفا بدهد و برود.

 

برخی منابع رسمی خبرداده‌اند که تعطیلی بازار و اعتصابات بازاریان در روزهای اخیر از سوی گروهی سیاسی صورت گرفته است. برخی موتلفه را مقصر دانستند که البته زود از سوی این حزب تکذیب شد. نظر شما چیست؟

مگر چنین چیزی امکان دارد. موتلفه از نواب صفوی شروع می‌شود تا اکنون هم ادامه دارد. اگر هم چنین چیزی باشد ، خیلی عجیب است. این حزب در بازار خیلی قوی است. این حزب حدودا 80 سال است که برای نظام اقتصادی فعلی مبارزه کرده است و اینکه خودش اپوزیسیون شود، عجیب است.

 

پس اختشاشگران بازار چه کسانی هستند؟

سرنخ این مشکلات را نباید در بازار پیدا کرد. ممکن است یک نفر گفته باشد بی‌غیرت‌ها ، با‌غیرت‌ها، حمایت،‌حمایت اما ریشه این اعتصابات در نابسامانی‌های اقتصادی است.مسئول اقتصاد کشو باید جوابگو باشد. باید از او پرسید چرا مردم به خیابان‌ها ریخته‌اند. واقعیت این است که گرانی به مردم فشار آورده است.

برخی از گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که رکود موجود یکی دیگر از دلایل این اعتصاب‌ها بوده است. از نگاه برخی از فروشنده‌ها این رکود موجب شده تا میزان فروش کاهش یابد. اما در مقابل برخی دیگر از گزارش‌ها حکایت از این دارد که فروش کالاها افزایش یافته است. به‌گونه‌ای که انبارها هم خالی  شده است.

وقتی دلار گران می‌شود،‌ اجناس خارجی هم گران می‌شود. دراین صورت عده‌ای این کالاها را خریداری می‌کنند و آنها را با قیمتی بالاتر به‌فروش می‌رسانند. دراین میان، برخی ارز و سکه و برخی دیگر، کولرگازی، یخچال و حتی تلفن همراه خریداری کرده‌اند.معلوم است درچنین شرایطی انبارها خالی می‌شود.هم‌اکنون یخچال ساید بای ساید 20 میلیون تومان شده است. بلیت هواپیما برای کار تجاری سه برابر شده است. اگرمی‌شد بلیت هواپیما هم می‌خریدیم، وقتی گران می‌شد می‌فروختیم.

 

اینها چه کسانی هستند؟

اینها عده‌ای خاص هستند که پول دارند. در واقع این افراد سوداگرند که اجناس را با قیمت ارز آزاد در بازار می‌فروشند تا سود بیشتری کنند.

پدیدآورنده: ارمغان جوادنیا

 

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید