با مثلث شرکتهای سدسازی، مجلس و دولت صورت گرفت:
ازسرگیری سدسازیهای فاجعهبار کلید خورد
کدام سدها کار خود را از سر خواهند گرفت
شنیدهها حاکی از آن است که مافیای سدسازی سعی دارد دولت و وزارت نیرو را برای ادامه کار ساخت چند سد مجاب کند.
درحالیکه به دلیل شرایط کمآبی کنونی ایران، ساختوساز سدها متوقف شده بود، شنیدهها حاکی از آن است که برخی از این سدها کار خود را از سر خواهند گرفت.
بر اساس خبرهای رسیده به ایانا، سدهای چومان و کانی گویزان در بانه، سد سیکان در ایلام، سد چراغ ویس در سقز، سد نسا در بم، سدهای زیبا محمد و مبلغی در لرستان سدهایی هستند که امسال اجازه ادامه کار به آنها دادهشده است. درواقع اینها سدهای در دست اجرا بودند که ادامه کارشان متوقفشده بود، اما اکنون با فشار مجلس به دولت اجازه ادامه کار به آنها در سال 97 دادهشده و بدون اینکه به تغییر الگوهای بارش و تغییر اقلیم در کشور توجهی شود، قرار است میلیاردها تومان برای ساخت این سدها صرف شود.
متأسفانه نمایندگان مجلس کوچکترین توجهی به مسئله توسعه پایدار ندارند و باکارهای پوپولیستی و برای اینکه مثلاً به مردم شهرشان نشان دهند برای منطقه کاری کردهاند به دولت فشار میآورند تا این پروژهها اجرایی شود.
داستان این روزهای مجلس یادآور داستان قدیمی دوستی خاله خرسه است که درواقع دست به خیانتی بزرگ علیه کشور و مردم زدهاند، اما سوی دیگر ماجرا بده بستانها در مجلس است. به نظر میرسد مجلس و نمایندگی مردم برای برخی از نمایندهها که اتفاقاً در استیضاحهای اخیر پایان سال نیز نقش پررنگی داشتند تبدیل به حیاطخلوتی برای پیش برد برخی کارهای اقتصادی شده است. نمایندگان مجلس، شرکتها و هلدینگهای سدسازی و دولت مثلثی را تشکیل دادهاند که منابع طبیعی و آینده ایران را نشانه گرفته است. شرکتها با نمایندگان وارد مراوده میشوند و امتیازاتی را به آنها میدهند، نمایندگان فشار بر دولت را آغاز میکنند و او را مجبور به ادامه کار میکنند و دولت مجوز ادامه کار را صادر میکند. به همین راحتی منافع ملی قربانی منافع افراد میشود و خیانتی آشکار شکل میگیرد.
سال گذشته کیت هورنر، مدیرعامل مؤسسه بینالمللی رودخانهها یادداشتی برای گاردین ارسال کرد. یادداشتی با عنوان «نفرین ابدی بر سدها! بگذارید رودخانهها جریان خود را طی کنند.»
درواقع درخواست برای طی شدن جریان رودخانهها اسم رمز توسعه پایدار است. سالهاست جهان برای نجات مهمترین سرمایهاش، یعنی منابع طبیعی رو به توسعه پایدار و توسعه منطبق با محیطزیست آورده است.
درواقع همین مسئله باعث شد تا در ایالاتمتحده آمریکا قانونی برای محافظت از مناطق رودخانهای، در سال 1968 تصویب شود. (Wild and Scenic River Act)
از حدود نیمقرن پیش، محافظان طبیعت و سازندگان سدها در ایالاتمتحده آمریکا، در یک نبرد سخت با یکدیگر درگیر بودند. سدسازی در سالهای ١٩٤٠ و ١٩٥٠ همهجا را فراگرفته بود، برخی از رودخانههای مهم را در غرب آمریکا مسدود و آب آنها ذخیرهشده بود. سدی که روی رودخانه استیک ساخته شد به نابودی تأسفبار میلیونها قطعه آبزی و کاهش شدید ماهیهای آزاد و قزلآلا منجر شد.
فرانک چرچ، سناتوری از ایالت آیداهو که نخست در شمار مدافعان سدسازی بود؛ با مشاهده ویرانی محیطزیست ناشی از سدسازی، به جانبداری از رودخانهها پرداخت. او موج عظیمی از نگرانیهای مردم را برای سرنوشت این رودهای باشکوه مشاهده کرد و نگارنده قانونی برای محافظت از مناطق رودخانهای شد. این قانون بیش از ١٢ هزار مایل (١٩ هزار کیلومتر) از جریان آزاد رودخانهها در ایالاتمتحده محافظت میکند.
جهان با نگرانی به آینده نگاه میکند و برای اینکه سرمایهای به نام زمین برای نسلهای آینده هم باقی بماند تلاش خود را به کار بسته است. استرالیا هم 40 سال است کار سدسازی را کنار گذاشته و اجازه داده تا رودخانههایش مسیر خود را طی کنند، رودخانههایی که هزاران سال از بسیاری خشکسالیها و بلایا جان سالم بدر بردند، اما اکنون به دست انسانها درخطر مرگ همیشگی قرار گرفتهاند.
همه اینها نمونههایی روشنی از نگرانی جهان برای آینده است و حفاظت از کره زمین و منابع طبیعی آن هدفی است که همه جهان در پیشبرد آن میتوانند یک نظر باشند. در این میان اما ایران بهطورکلی از جهان عقبمانده و با پشت کردن به توسعه پایدار در دهههای گذشته، منابع طبیعی را در مسیر نابودی قرار داد. اکنون با بروز خشکسالی مسئله آب جلوه حیاتیتری به خود گرفته و برای همگان روشن ساخته سیاستهایی که در سالهای پس از جنگ در دستور کار قرار گرفت و سندرم سدسازی به جان مسئولان کشور افتاد، چگونه امروز یکی از بحرانیترین چالشهای ایران را رقمزده است. درحالیکه جهان به التماس زمین افتاده و رودخانهها را آزاد میسازد تا مسیر زندگی و نجات رگهای زمین ادامه یابد، شنیدهها حاکی از آن است که با فشار مجلس و مافیای سدسازی به دولت مجوز برای ادامه کار چند سد از سوی وزارت نیرو صادر شده است.
بهطورکلی 647 سد در کشور بهرهبرداری شده و 146 سد در دست اجرا و 537 سد دیگر در دست مطالعه است. سدهایی که در دست اجرا هستند کار مطالعاتیشان در دهه 70 و اوایل دهه 80 انجام شده و این در حالی است که طی این سالها الگوی بارش در کشور بهطور کامل تغییر کرده و میزان آب کم شده است.
در گزارشی که اخیراً توسط مرکز پژوهشهای مجلس منتشرشده، در دهه اخیر میزان بارندگی در کشور نسبت به متوسط بلندمدت حدود ۱۱ درصد کاهش داشته است و میزان روانآب نیز در دوره مشابه حدود ۴۴ درصد کاهش داشته است. در ۱۵ سال اخیر هیچگاه مخازن سدها بهطور کامل پر نبوده و در این دوره مخازن سدهای کشور حتی تا نصف هم از آب پر نبوده است.
حدود ۴۵ درصد کل چاههای موجود در کشور، غیرمجاز هستند. بر اساس آخرین آماربرداری بیلان منابع و مصارف آب در کشور، کل میزان برداشت آب در کشور برابر با 96.37 میلیارد مترمکعب است که از این میزان 85.6 میلیارد مترمکعب (88.9 درصد) مربوط به بخش کشاورزی، 8.03 میلیارد مترمکعب (8.3 درصد) مربوط به مصارف شرب و 2.74 میلیارد مترمکعب (2.8 درصد) مربوط به مصارف صنعتی است.
میزان آب تجدیدپذیر کشور در سالهای اخیر از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب متوسط بلندمدت به ۸۹ میلیارد مترمکعب رسیده (حدود ۳۲ درصد کاهش) که رقم بسیار چشمگیری است. با توجه به رشد جمعیت در ایران و کاهش منابع آب تجدیدپذیر، سرانه منابع آب تجدیدپذیر کشور به حدود یک هزار و ۵۰۰ مترمکعب کاهشیافته است. بررسی وضعیت موجود بخش آب بیانگر آن است که منابع آب تجدیدشونده کشور نسبت به متوسط بلندمدت کاهش معناداری یافته است. علاوه بر آن آمار و ارقام نشان میدهد که بیش از ۷۰ درصد منابع آب تجدیدشونده کشور، استحصال و مصرف میشود. درواقع وجود چنین شرایطی بهخوبی روشن میکند سدسازیها باید متوقف شود. بر همین اساس بسیاری از سدهایی که در دست اجرا بودند با توقف روبهرو شدند، اما این توقف موقتی بود و شنیدهها حاکی از این است که برخی از این سدها کار خود را از سر خواهند گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید