به مناسبت روز ملی جمعیت
انتشار پیشبینی ساختار سنی جمعیت کشور تا سال ١٤١٥
برای انجام این پیش بینی از روش «ترکیبی پیشبینی جمعیت» بهره گرفته شده است. در این روش که متداولترین روش پیشبینی جمعیت است بر اساس عملکرد مجموعه عوامل مؤثر بر تغییر و تحولات جمعیت یعنی باروری، مرگومیر، مهاجرت و ترکیب سنی و جنسی جمعیت استفاده شده است.
با توجه به اهمیت و برنامهریزیهای مختلف در سطوح خرد و کلان در سطح کشور، آگاهی نسبت به آینده جمعیت از نظر تعداد، ساختار و ترکیب جمعیت در سطوح مختلف جغرافیایی ضرورت مییابد. به همین دلیل، مرکز آمار ایران نسبت به پیشبینی جمعیت کشور به تفکیک استان و برحسب سن و جنس تا سال ١٤١٥ بر اساس آخرین نتایج سرشماری نفوس و مسکن ١٣٩٥ اقدام کرده است. این گزارش که در بیست و یکمین جلسه کمیته آمارهای بخشی جمعیت، با حضور متخصصان، مدیران و کارشناسان دستگاههای اجرایی نهایی شده، در حال حاضر آماده بهرهبرداری برای کاربران آماری و جمعیتی است که به مناسبت روز ملی جمعیت منتشر میشود.
برای انجام این پیشبینی از روش «ترکیبی پیشبینی جمعیت» بهره گرفته شده است. در این روش که متداولترین روش پیشبینی جمعیت است بر اساس عملکرد مجموعه عوامل مؤثر بر تغییر و تحولات جمعیت یعنی باروری، مرگومیر، مهاجرت و ترکیب سنی و جنسی جمعیت استفاده شده است.
بر اساس پیشبینی فوق سهم جمعیت ٠-١٤ ساله از ٢٤,٣ درصد در سال ١٣٩٦ به ١٩,٧ درصد در سال ١٤١٥ کاهش خواهد یافت.
سهم جمعیت جوان (٢٩-١٥ ساله) از سال ١٣٩٦ تا سال ١٤٠٥ از ٢٣.٩ درصد به ١٩.٦ درصد کاهش یافته و سپس تا سال ١٤١٥ به ٢١.٨ درصد افزایش مییابد.
سهم جمعیت میانسال (٦٤-٣٠ ساله) نیز از سال ١٣٩٦ تا سال ١٤٠٥ از ٤٥.٦ درصد به ٤٨.٨ درصد افزایش یافته و سپس تا سال ١٤١٥ به ٤٧.٥ درصد کاهش مییابد.
جمعیت سالمندان ٦٥ ساله و بیشتر نیز از ٦.١ درصد در سال ١٣٩٦ به ١١ درصد در سال ١٤١٥ افزایش مییابد.
سالمندی در ایران
پس از هشدار سازمانی جهانی بهداشت مبنی بر افزایش بیرویه جمعیت در کشورهای جهان سوم و خطراتی که کره زمین را تهدید میکرد، در کشور ما نیز تمهیداتی برای کنترل جمعیت و کاهش نرخ باروری در نظر گرفته شد اما پیشبینی سازمان بهداشت جهانی برای 2020 بود که کشور ایران 10 سال زودتر به آن حد رسید و معمولاً نیز مسائل اقتصادی بهعنوان مهمترین علت کنترل جمعیت در خانوادهها بیان میشود.
اما نتایج سرشماری سال 95 و پیشبینیهایی که به تازگی توسط مرکز آمار منتشر شده خطرات پیر شدن جمعیت جامعه را مجددا به ما یادآوری می کند. این وعدهای است که ظاهرا گریزی از آن وجود ندارد، هرچند که در دو سال اخیر برای تغییر این روند تلاشهایی صورت گرفته است. این تلاشها درواقع، نه برای افزایش جمعیت که برای حفظ هرم سنی جمعیت ایران است. هرمی که فعلاً جوانان، بیشترین اعضای آن هستند. اما تلاشها برای تعدیل جمعیت به افزایش جمعیت تعبیر شده است.
تصویر جهانی بحران سالمندی
سازمان ملل در آخرین گزارش «پیر شدن جمعیت جهان» (World population Aging, 2015)تصویری از دنیای رو به پیری ارائه میدهد. در این گزارش آمده است عملاً تمامی کشورهای جهان شاهد رشد تعداد و سهم افراد سالمند در جمعیت هستند. سالمندی جمعیت یکی از مهمترین تحولات اجتماعی قرن بیست و یکم است که تقریباً برای تمامی بخشهای جامعه ازجمله بازارهای کاری و مالی، تقاضا برای کالا و خدمات (نظیر مسکن، حملونقل و تأمین اجتماعی) و نیز ساختار خانواده و روابط بین نسلی، پیامدها و معضلات بسیاری دارد. و تأکید میکند برای حصول اطمینان از تداوم توسعه و بهویژه دستیابی به اهداف توسعه پایدار آمادگی برای تغییرات اجتماعی و اقتصادی متناسب با سالمند شدن جهان اهمیت زیادی دارد. یافتههای این گزارش نشان میدهد:
در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰، تعداد افراد بالای ۶۰ سالی جهان به ۵۶ درصد خواهد رسید یعنی 4/1 میلیارد نفر و تا سال ۲۰۵۰ جمعیت سالمندان جهان از مرز دو میلیارد نفر خواهد گذشت.
در مدت این ۱۵ سال انتظار میرود تعداد سالمندان در مناطقی از جهان نظیر آمریکای لاتین و کارائیب، آسیا و آفریقا با سرعت بیشتری افزایش پیدا کند.
در همین مدت، زنان بهطور متوسط 5/4 سال بیش از مردان عمر خواهند کرد؛ نتیجه آنکه زنان ۵۴ درصد از جمعیت سالمند جهان را تشکیلی خواهند داد.
رشد جمعیت سالمند در مناطقی شهری بیش از مناطق روستایی خواهد بود، درنتیجه شهرها به محلی تجمع سالمندان تبدیل میشوند.
تحلیلگران این گزارشی میگویند پدیده سالمند شدن جهان بهویژه با اهداف برنامههایی نظیر کاهش فقر، تأمین زندگی، سلامت و رفاه برای تمامی سنین، ترویج برابری جنسیتی، اشتغال کامل و کارآمد، کار مناسب برای همه، کاهش نابرابری درون و بین کشورها و تبدیل شهرها و تسهیلات آن به شکلی امن، دربرگیرنده و منعطف، رابطه نزدیکی دارد. از سال 2002 تاکنون، این سازمان مکرر اعلام کرده است که سالمندان باید در تمامی فرآیندهای توسعه بخش موردتوجه قرار گیرند؛ باید قادر باشند در فرآیند توسعه مشارکت کنند و بهطور برابر از ثمرههای توسعه بهرهمند شوند و جامعه ملزم است فضای لازم برای این مشارکت و بهرهمندی را برای سالمندان فراهم کند. دولتها نیز باید برای جمعیتی که رو به سالمندی است سیاستها و خدمات نوآورانهای طراحی کنند که تأمین نیازهای سالمندان ازجمله مسکن، اشتغال، مراقبتهای بهداشتی، زیرساختها و تأمین اجتماعی را هدف خود قرار دهد.
سالمند شدن جمعیت، الزاما مانع رشد اقتصادی نمیشود
البته سالمند شدن جمعیت، الزاما مانع رشد اقتصادی نمیشود. کشورهایی با نسبت بالاتر حمایت اقتصادی -یعنی افزایش نسبت تولیدکنندگان به مصرفکنندگان- از این منظر صدمه کمتری میبینند. در جوامعی که سرمایهگذاری روی نیروهای انسانی و پسانداز بالاست و زاد و ولد کم و طول عمر افراد زیاد است مردم به اندوختن برای دوران سالمندی گرایش بیشتری دارند و افزایش پسانداز میتواند رشد اقتصادی را بالا ببرد. این وضعیت در کشورهایی قابل توجه است که سالمندان برای تأمین مالی خود فقط به کمکهای عمومی یا خانوادگی متکی نیستند، بلکه از سالها قبل به فکر پسانداز برای دوران بازنشستگی بودهاند. خلاف این تصویر را میتوان در کشورهایی مشاهده کرد که نه جامعه سالمندان برای تأمین دوران کهولت دوراندیشی بودهاند و نه سیاستهای دولتی تأمین نیازهای این گروه را در دستور کار خود داشته است.
خطرات پیر شدن جمعیت در کشور ما نیز موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد و سیاستگذاران باید در کنار تلاش برای تغییر این روند برای تأمین نیازهای گروهی که بهسوی سالمندی میرود نیز تمهیدات لازم را بیندیشند.
دیدگاه تان را بنویسید