Iranian Agriculture News Agency

واکنش‌های عمومی در فضای مجازی نسبت به افزایش قیمت ارز

من ریالی بیش نیستم

ایرانیان تلخی زهر را همیشه ملس کرده اند

ایانا- اقتصاد: تاخت‌وتاز خوارزمشاهیان، قحطی‌های مکرر در خراسان، جنگ‌های سلاطین، آتش‌سوزی بازار عطاران، زلزله نیشابور، کشتار در نیشابور و خراسان، فتنه غزان همگی زمانه عطار را به ملغمه‌ای از درد و رنج تبدیل کرده بود. با این‌همه در مصیبت‌نامه و الهی‌نامه عطار در بسیاری از موارد زبان طنز را برگزیده و از زبان بهلول، مجنون، شوریده و بیدل، بی‌عدالتی‌های و گرفتاری‌های زمانه خود را به طعن و مسخره می‌گیرد. این طنز اما در جامعه ایرانی تا قرن چهاردهم همچنان در مقابل هر مصیبتی به چشم می‌خورد، فرق نمی‌کند سیل باشد یا زلزله تهران، سقوط هواپیما باشد یا خطر حمله نظامی، جامعه ایرانی سعی می‌کند با زهر کلام، تلخی واقعه را برای خود باورپذیر کند. این روزها بالا رفتن لحظه‌به‌لحظه نرخ ارز، در شبکه‌های اجتماعی از سوی مردمی که لحظه به لحظه فقیرتر می‌شوند، دست مایه طنز و شوخی شده است. گویا ما همیشه تلخی زهر را به کام خود ملس می کنیم .

من ریالی بیش نیستم

- آن‌ها که نگران واحد پولی ایران هستند می‌نویسند:

«با این وضعیت قیمت دلار، باس واحد پولی‌مون رو عوض کنیم»

«‌بهتره دیگه دلار عین سکه به نیم دلار و ربع دلار تبدیل شه و دلارهای یک گرمی»

« قرار بود دلار‌ رو حذف کنن اما ظاهراً ریال در حال حذف شدنه»

«دامنت دلار آمریکاست و من ریالی بیش نیستم»

«خیلی ریالی، (دلار خطاب به پوند وقتی دعوا می‌کنن)»

- کاهش دستمزدها و فقر از دیگر نگرانی‌هاست که گروهی درباره آن نوشته‌اند:

«هرچی دلار بالاتر می‌ره صب بیدار شدن و کنده شدن از تخت سخت‌تر می‌شه چون میدونی سگ‌دوئیه الکیه»

«‌با قیمت جدید دلار دیگه خط فقر نداریم... کلاً از یه جایی به پایین رو باید خط‌خطی و سیاه کنن...»

«اون موقع که دلار 2500 بود من یه دلار داشتم الان شده ۵۸۰۰ برم بفروشم یا بازم صبر کنم؟ پسر سرمایه‌داری خیلی استرس داره»

«چقدر اسفندماه بهم پیشنهاد دادن دلار بخر سکه بخر، گوش نکردم، البته اینکه همین ریال رو هم نداشتم بی‌تأثیر نبود»

«همینجوری نشستی سر جات یهو می‌بینی از صبح تا حالا پنج درصد از ارزش داراییت کم شده»

«یارانه هر نفر به دلار ۷.۵ دلار، یعنی پول یه همبرگر مک‌دونالد»

«با این قیمت دلار ما دیگه زیر خط فقر نیسیم، رفتیم صفحه بعد»

«دلار 5700، این پیچ رو که رد کنیم چشم اندازی از  ونزوئلا پیدا می‌شه»

«حقیقتش از بالا رفتن قیمت دلار ناراحت نیستم. قبلاً مثلاً هزار دلار پول نداشتم، الآن 700 دلار. همیشه نیمه پُرِ لیوان رو ببینیم.»

«می‌خواستم یه هارد اکسترنال بگیرم الآن با این وضعیت دلار درنهایت بتونم سه تا فلاپی بخرم»

- تأثیر این کاهش بر زندگی روزمره چیزی نبوده که از نگاه مردم دور بماند و به آن اشاره نکنند:

«مهریه عندالمطالبه با این وضع طلا و دلار یعنی دیگه بمیری هم از قبر می‌کشنت بیرون و از حلقومت می‌کشن بیرون»

«قبل از عید پسرعمم می‌خواست زنشو طلاق بده، مهریه خانومش هم 1365 سکه طلاس! هم‌اینک مطلع گردیدیم که به طرز معجزه‌آسایی آشتی کردن و استوری گذاشتن اینستا و خندان و قبراق دارن می‌رن سمت شمال. باز بگین افزایش قیمت دلار به ضرر جامعه‌اس»

«‌ولی اگه مهریه‌تون بیشتر از دیه‌تونه باهاش شوهرتونو تهدید نکنین»

- پیام‌رسان داخلی و تلگرام هم از گزند هجوهای مردم دور نمانده است:

«‌تا پیام‌رسان‌های داخلی رو نصب نکنید دلار پایین نمیاد»

«نرو دلار، دیگه از این بالاتر نرو، ولی اگه رفتی دیگه برنگرد، چون نمی‌گن مشکل از مسئولا بود، نمی‌گن بی‌کفایتی مسئولان بود، می‌گن مشکل از ما دهه شصتیا بود، می‌گن مشکل از فیلتر نکردن تلگرام بود...»

«میگن دلار توی پیام‌رسان سروش قیمتش ۱۲۰۰ تومنه»

«دلار ٦ تومن شد؟ اون تلگرام بی‌صاحاب و فیلتر کنید دیگه»

«تو پیام‌رسان سروش دلار چهار و هفتصده»

«وقتی یک کلید رو هی فرو کنی تو سوراخ هر قفلی همین می‌شه دیگه یهو تلگرام و دلار به هم قفل می‌کنن»

- سریال پایتخت و صدا و سیما از این طعنه‌ها بی‌نصیب نمانده است:

«ولی کاش خانواده نقی برنگردن ایران الآن با این وضع دلار سوریه برا زندگی بهتره»

«شاید باورتون نشه، اما رادیو داره یه گزارش هیجانی پخش می‌کنه از کاهش ارزش لیر ترکیه در برابر دلار و نگرانی مردم ترکیه»

- و گروهی که روزهای خوب را برای همه در قالبی جدید آرزو می‌کنند:

‌«روز صعودی خوبی مثل دلار و یورو داشته باشید»

«دلار الان ۸۰۰۰ تومن، (تا دو روز خیالتون رو راحت کردم برید بخوابید)»

- برجام و سیاست از نگاه کسانی که با نام دلار هشتک می‌زنند سوژه جذابی برای هجو و طنزپردازی است:

«دیگه با دلار شش هزار تومنی برای دعوای دادستان و شورا و نجفی نه وقت دارم نه حوصله»

«‌احتمالاً منصوریان به حسن روحانی پیشنهاد داده تا روی دلار آمریکا تحقیق کنه»

«دلار را برجام آزاد کرد»

«دلار ۹ تومان شد، ۳۰ آذر ۱۳۳۲»

«خب این وسط خیلی ریز عوارض خروج از کشور هم گرون شد. گفتند تا ملت حواس‌شون به دلار گرمه اینو هم زیاد کنیم»

«یادتونه زمان احمدی‌نژاد که دلار گرون شد همشون یه مادربزرگ سرطانی داشتن که داروهاش از خارج میومد و به علت گرونی ارز، رو به موت بود؟ الآن همون مادربزرگه شفا پیدا کرده!»

«چرا الکی جو می‌دین طبق آمار سایت بانک ملی قیمت دلار 3800 تومنه»

- گروهی هم هستند که از چاغاله بادام، فوتبال، تخم‌مرغ، باران این چند روز و سفر را به سخره گرفته‌اند:

«بابا شما هم هوای خنک می‌خواید، هم دلار ارزون. نمی‌شه که»

«درسته دلار گرون شده ولی در عوضش تخم‌مرغ ارزون شده بیاین به نیمه پر ‌لیوان نگا کنیم»

«اوضاع جوریه که هر بار قیمت دلار رو ریفرش می‌کنم می‌بینم باید اسم دوتای دیگه از کشورهایی که دلم می‌خواسته برم رو هم از لیست خط بزنم»

«ولی من می‌گم اینا عمداً مملکت رو درگیر افزایش قیمت دلار کردن تا ذهن افکار عمومی رو از چاغاله بادوم منحرف کنن»

«چه خبرتونه بابا؟ یه جوری می‌گید #دلار شده ۶۰۰۰ آدم فکر می‌کنه خدای نکرده استاد مشایخی از ایران رفته! والا»‌

‌«آقا اگه دلار شد ۶۰۰۰ تومن یهو اعلام نکنین، اول بگین تصادف کرده الآن بیمارستانه»

«داستان اینکه می‌گن شفر دلار رو گرون کرده چیه؟!»

نگاهی به این طنزها نشان می‌دهد فرافکنی مسئولان از مسائل جامعه تا چه حد از نظر مردم غیرقابل‌قبول و غیرمنطقی است. زمانی که تلگرام را مسئول بحران عنوان کرده و تلاش دارند با افزایش عوارض سفر، حجم گردشگری خروجی را محدود کنند، از ثبات بازار چاغاله‌بادام بگویند و در سریال‌های پرطرفدار ایران را بهترین کشور معرفی کنند باید فکری برای چالش‌های این جامعه داشته باشند تا گفته‌هایشان به طنزی تلخ در جامعه بدل نشود.

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید