گفتوگوی ایانا با کشاورزی که زندگیاش را به تمساحها داد:
آب کشاورزیام را قطع کردم که گاندوها زنده بمانند
موز و انبه می کاشتم و گاهی هم هندوانه، اما حالا آب را فرستادم به زیستگاه گاندوها
ملک دینار پیرمرد 65 ساله باهوکلاتی ناجی گاندوهای رودخانه سرباز است. او 12 سال است که به صورت داوطلبانه از گاندوهای منطقه حفاظت شده باهوکلات محافظت میکند. هزینه محافظت از گاندوها را خودش پراخت میکند و تنها همراهش در این راه پسرش است. او در تلاش است تا در کنار حفاظت از گاندو ها منطقه توریستی بسازد تا از این طریق کسب و کار اهالی هم رونق بگیرد.
ملک دینار شجره در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگار اجتماعی ایانا از شرایط حفظ این گونهی کمیاب جانوری گفته و اینکه چرا در همهی این سالها داوطلبانه از گاندوها حفاظت کرده است:
چند وقت است که از گاندوها محافظ میکنید؟
از 12 سال پیش تا حالا. 2 سال است که تمام هزینهها را شخصا پرداخت میکنم. رودخانه که کم آب شد دیگر گاندوها غذا برای خوردن نداشتند. مدتی بود از شهر ماهی میخریدم و به آنها میدادم. چند وقت بعد چند تکه مرغ تازه برایشان گذاشتم . باورم نمی شد اما گاندوها مرغ هم میخوردند. کار هر روزم این بود که 50 کیلومتر را بروم و برایشان غذا بیاورم. مدتی است یک فریزر دست دوم خریده ام و برای یک هفته گاندوها غذا تهیه میکنم و در فریزر نگه میدارم. در حال حاضر از 24 گاندو در منطقه محافظت میکنم. تعداد گاندو ها هر سال بعد تخم گذاری باید بیشتر شود اما سال پیش سطح آب پایین آمد و هیچکدام از تخم ها ثمری نداشت. گاندوها امسال هم تخم ریزی کردهاند اما گمان نمیکنم با این حجم آب گاندوی جدیدی متولد شود.
شغل خودتان چیست؟
کشاورزی میکنم. البته بهتر است بگویم، کشاورزی میکردم. متاسفانه حالا دیگر آبی نیست. منطقه درگیر خشکسالی است. مردم بیشتر به دنبال آب خوردن هستند و کمتر به دنبال کشاورزی میروند. خشکسالی آنقدر دردناک است که آب رودخانه به زور کفاف زندگی گاندوها را میدهد.
منبع درآمدتان چیست؟ بقیه اهالی چه میکنند؟
کشاورزی بود، پیش از این موز و انبه می کاشتیم. گاهی هم هندوانه. اما حالا کمآبی مجال نمیدهد و حالا هیچ کدام از این میوهها ثمر نمیدهد. . کمآبی مردم را نگران کرده، آنقدر که خیلی از مردم بابت حفظ این گاندوها و منطقهی آبی که در اختیار این حیوانات است از من دلخورند!
چرا از شما دلخورند؟
چون تا زمانی که گاندوها هستند نمیتوان از حجم آب محیطی آنها کم و صرف کشاورزی کرد. مردم به من میگویند تو به خاطر این گاندوها همه کاری میکنی، اما به مردم توجه نمیکنی! اما من مدام به آنها توضیح میدهم که گاندوها برکت منطقه ما هستند.
یعنی اهالی از حفاظت از گاندوها استقبال نمیکنند؟
پیش از این بیآبی همه گاندوها را جزیی از زندگی میدانستند، اما بعد از کم آبی بیشتر به دنبال آب کشاورزی هستند و خیلی به این حیوانات توجهی نمیکنند. البته گردشگرها خیلی استقبال میکنند. حتی چندباری کمکهای مالی چشمگیری کردهاند تا از این زبان بستهها مراقبت شود. طبیعی هم هست. گردشگران نمیدانند نگه داشتن این گاندوها برای ما مردم منطقه چقدر گران تمام میشود. برای همین است که اهالی منطقه کمی دلخورند.
محیط زیست یا منابع طبیعی کمکی نمیکند؟
من تا حالا کمکی دریافت نکردهام. هرچه در طول این سالها هزینه کردهام شخصی بوده. البته دو سالی است که با هماهنگی منابع طبیعی حفاظت گاندوها را بر عهده دارم . همکاریهایی هم با هم داشتهایم. مثلا یکبار که آب رودخانه کم شده بود گاندوها به مناطق عمیقتر رفته بودند. به محیط زیست خبر دادم و آنها تجهیزات فرستادند. پس از چند روز توانستیم با پمپ کمی حجم آب را بیشتر کنیم.
تصمیم دارید منطقه گردشگری و بوم گردی راه بیاندازید؟
بله تلاش خودم را میکنم. اگر گردشگر به اینجا بیاید اوضاع ما خیلی بهتر میشود. حالا که مردم منطقه بیکارند گردشگری میتواند رونق بخش باشد. مردم دیدن گاندوها را دوست دارند. اگر میراث فرهنگی موافقت کند میتوانیم اینجا را آباد کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید