استاد امپریال کالج لندن در نشست خبری "ارزیابی جامع توان اراضی ایران برای کشاورزی پایدار، پروژه ایران 2040 - دانشگاه استنفورد" اعلام کرد:
خودکفایی گندم، مقصر بحران آب ایران نیست/ سبزی و صیفی به گلخانهها منتقل شود/ اراضی زیر کشت مناطق غیرمستعد تعطیل شود
استاد امپریال کالج لندن در جریان تشریح مطالعات خود در زمینه کشاورزی عامل بروز بحران آب در ایران را تلاش برای دستیابی به خودکفایی گندم نمیداند؛ بلکه بر این باور است که تمایل کشاورزان به کشت سبزی و صیفی برای کسب درآمد بیشتر، کشاورزی ایران را به مصرفکننده بزرگ آب تبدیل کرده است.
استاد امپریال کالج لندن در جریان تشریح مطالعات خود در زمینه کشاورزی عامل بروز بحران آب در ایران را تلاش برای دستیابی به خودکفایی گندم نمیداند؛ بلکه بر این باور است که تمایل کشاورزان به کشت سبزی و صیفی برای کسب درآمد بیشتر، کشاورزی ایران را به مصرفکننده بزرگ آب تبدیل کرده است.
به گزارش خبرنگار ایانا، کاوه مدنی در نشستی خبری با عنوان "ارزیابی جامع توان اراضی ایران برای کشاورزی پایدار، پروژه ایران 2040 - دانشگاه استنفورد" که در دانشگاه خواجهنصیر طوسی برگزار شد، اخبار امیدبخشی درباره فعالیتهای بخش کشاورزی و راهکارهای سازگاری این بخش با کمبود منابع آب ارائه کرد.
وی در این نشست بیان کرد: پروژه استنفورد - ایران 2040، پروژهای است که محققان خارج از کشور، متخصصان داخلی و صاحبنظران را گرد هم میآورد و هدف، کمک به توسعه پایدار در ایران است. این پروژه با کمک و همکاری محسن مسگران از دانشگاه ملبورن استرالیا، حسین هاشمی از دانشگاه استنفورد و پویا آزادی به عنوان مدیر پروژه، اجرا شده است.
به اعتقاد مدنی در ایران هیچگاه با نگاه فرابخشی و کلان به مسایل جزئی توجه نشده و نتوانستهایم با دید کلاننگر برنامهریزی کنیم. در حال حاضر تلاش میکنیم با کمک صاحبنظران داخلی و خارجی این نقیصه را رفع کنیم.
وی با اشاره به نقطه ضعف اساسی ایران در زمینه کمبود اطلاعات و منابع پایه، به ارائه گزارش خود در رابطه با ارزیابی جامع توان کشور برای تولیدات کشاورزی پرداخت.
به گفته استاد دانشگاه امپریال کالج عملکرد کشاورزی ایران طی 25 سال گذشته رو به افزایش بوده و از 2.8 میلیون تن در هکتار به 6.4 میلیون تن در هر هکتار رسیده است. این در حالی است که سطح زمینهای کشاورزی نیز در طول این دوره حدود 12 میلیون هکتار بوده و تغییرات چندانی نداشته است. گاهی در فصول با بارندگی مناسب این سطح بیشتر شده اما در مجموع تغییرات محسوس نبوده است.
وی با اشاره به اینکه سه چهار اراضی کشاورزی را به کشت غلات اختصاص دادهایم، به دلیل اصلی مصرف بالای آب در کشور اشاره کرد.
به گفته مدنی عملکرد کشاورزی در بخش غلات همواره ثابت بوده اما کشت محصولات آببری نظیر سبزی و صیفی در ایران رشد داشته است. این مسئله با توجه به فقر آبی ایران، بحرانزاست.
وی اضافه کرد: کشاورزان به دنبال محصولاتی هستند که درآمد آنها را افزایش میدهد به همین دلیل توسعه سبزی و صیفی را در دستور کار خود قرار میدهند. بنابراین، تلاش برای دستیابی به خودکفایی گندم عامل بروز بحران آب در کشور و مصرف بیش از حد منابع آب در بخش کشاورزی نبوده بلکه توسعه کشت سبزی و صیفی عامل بروز وضعیت فعلی است که باید برای آن برنامه داشته باشیم.
انتقال صیفی به سمت گلخانهها
استاد دانشگاه امپریال کالج بر این باور است که با برنامهریزی درست حتی میتوان تولید غلات را افزایش داد اما باید تولید سبزی و صیفی به گلخانهها منتقل شود.
هرچند وی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید دارد که توسعه بیش از حد گلخانهها هم مشکلات خود را دارد اما نیم نگاهی هم به این فرضیه دارد که آیا میتوان سبزی و صیفی را از طریق واردات تامین کرد؟
به اعتقاد مدنی، تامین سبزی و صیفی از بازارهای خارجی کار دشواری است زیرا نیاز به محصولات تازه داریم. پس کشت گلخانهای خیار، گوجه و غیره راهکاری است که میتوان به آن اندیشید.
وی افزود: کشت گلخانهای درآمد کشاورزان را افزایش میدهد، مصرف آب را کاهش داده و حتی دولت میتواند با اعمال مشوقهایی توسعه کشت گلخانهای را سرعت بخشد.
وی ادامه میدهد: در بسیاری از نقاط کشور با انرژی خورشیدی یا سوخت گازی میتوان گلخانهها را گرم کرد. تکنیکهای جدیدی وجود دارد که فعالیت گلخانهها را اقتصادیتر میکند. ضمن آنکه شرکتهای دانش بنیان با توسعه گلخانهها فعال میشوند و میتوانند تکنولوژی خلق کنند. پس در این حوزه نیز شاهد پویایی بیشتر خواهیم بود.
14 درصد درآمد نفت صرف واردات شده است
به گفته استاد امپریال کالج لندن طی 25 سال گذشته به طور متوسط 900 هزار نفر به جمعیت ایران اضافه شده و تقاضا برای غذا افزایش یافته است. شکاف بین عرضه و تقاضا سبب شده که واردات مواد غذایی افزایش یابد و 14 درصد درآمدهای نفتی صرف واردات محصولات غذایی شود.
وی اضافه کرد: وابستگی بیشتر به واردات محصولات کشاورزی ناشی از عدم برنامهریزی درست بوده و کمبود منابع این شرایط را ایجاد نکرده است. بنابراین میتوان با بازبینی برنامهها به راهکارهای مناسبی برای تامین غذای کشور برسیم.
وی عنوان کرد: امکان اصلاح رویههای فعلی هست و به همین دلیل با هدف بررسی پتانسیل اراضی ایران، مطالعه جامعی روی این اراضی انجام دادیم.
مدنی با تشریح وضعیت کشاورزی ایران که 90 درصد آب کشور را مصرف کرده و 10 درصد تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد از سوی دیگر 20 درصد مشاغل به این بخش وابسته است، تعطیلی بخش کشاورزی بدون در نظر گرفتن شغل جایگزین را غیر ممکن میداند.
به گفته وی سطح اراضی آبی و دیم ایران تقریبا برابر است اما 95 درصد محصولات کشاورزی از اراضی آبی برداشت میشود و فقط 5 درصد از اراضی دیم برداشت شده است. مناسب نبودن بارشها عدم مطلوبیت فعالیت در اراضی دیم را رقم زده است. با توجه به این شرایط با تغییر اندکی در سیاستها، میتوان وضعیت کشاورزی را سامان داد.
افزایش تولید و کاهش مصرف آب امکانپذیر است
استاد دانشگاه امپریال کالج لندن گفت: اعتقاد داریم در این کشور میتوانیم هم مصرف آب را کاهش دهیم و هم تولید را افزایش دهیم. اما برای دستیابی به این هدف باید خصوصیات خاک را بررسی کرده، میزان بارشها و وضعیت منابع آبی را بدانیم، وضعیت تبخیر و تعرق و شرایط توپوگرافی مناطق را هم در نظر بگیریم.
وی افزود: در مطالعات خود 19 میلیون هکتار از اراضی کشور را به دلیل قرار گرفتن در محدوده مناطق حفاظت شده، جنگل ها یا نقاط شهری از چرخه مطالعه خارج کردیم. این 19 میلیون هکتار شامل یک میلیون هکتار تالاب، 11.4 میلیون هکتار مناطق حفاظت شده، نیم میلیون هکتار مناطق شهری و 7.6 میلیون هکتار جنگلهای طبیعی است.
مدنی بیان کرد: با بررسی خصوصیات خاک بر اساس استانداردهای فائو به این نتیجه رسیدیم که زمینهای مطلوب ایران از نظر خاک محدود بوده و فقط سه درصد مساحت کشور یعنی حدود پنج میلیون هکتار، خاک مطلوب دارد. 17 میلیون هکتار نیز مطلوبیت متوسط دارد. بقیه زمینها به سمت فقیر شدن حرکت میکنند.
وی ادامه داد: عموما خوزستان را مستعد کشاورزی میدانیم اما بخشهایی از خوزستان خاک فقیر دارد. مناطق شرقی سیستان و بلوچستان، نواحی بزرگی از فارس و کرمان و نواحی مرکزی ایران که همیشه برای تخصیص آب بیشتر به بخش کشاورزی منازعه دارند، وضعیت خاک نامناسب است و پتانسیل کشاورزی ندارد.
به گفته مدنی مقیاس نقشهای که این تیم تحقیقاتی برای مطالعات خود به کار بردهاند، حدود یک کیلومتر در یک کیلومتر بوده است.
وی بر این باور است که کمبود مواد آلی خاک بیشترین صدمه را به عملکرد بخش کشاورزی وارد کرده و بخشهای اعظم کشور فاقد خاک دارای ماده آلی مناسب است. بعد از این عامل محدود کننده، شیب عامل دیگری است که برای کشاورزی محدودیت ایجاد کرده است.
استاد امپریال کالج لندن با اشاره به اینکه در تمام دنیا در بارشهای زیر 250 میلمتر کشت دیم امکانپذیر نیست، پتانسیل ایران برای کشت دیم نسبت به جهان را بسیار پایین توصیف کرد.
به گفته وی اگرچه در جهان حدود 60 درصد محصولات آنها از طریق کشت دیم تولید میشود اما در ایران زیر پنج درصد محصولات با این شیوه تولید میشود.
مدنی با اشاره به اینکه حدود سه درصد مساحت کشور بالای 500 میلمتر بارش دارد، لازمه توسعه کشاورزی در چنین شرایطی را کمک گرفتن از منابع غیر تجدید شونده اعلام میکند.
وی ادامه میدهد: در چنین شرایطی است که اثرات زیست محیطی نامطلوبی به محیط تحمیل میشود. فرسایش خاک، خشک شدن تالابها و تحلیل رفتن منابع آب زیرزمینی به این دلیل است که بدون آنکه پتانسیلهای تولید خود را درک کرده باشیم، اقدام به تولید محصولات کشاورزی کردهایم. بنابراین نیاز داریم که در مفهوم خودکفایی و امنیت غذایی تجدید نظر کنیم.
مناطق کویری و مرکزی مناسب برای توسعه معدنی
به گفته استاد امپریال کالج لندن، با در نظر گرفتن مفهوم شاخص خشکی در ایران و توزیع ماهانه خشکی، وضعیت کشور برای کشاورزی چندان مطلوب نیست. زیرا توزیع ماهانه خشکی برای ما مهم است. از اردیبهشت تا مهر بیشتر مساحت ایران خشک است. حتی از اسفند تا آبان و آذر این وضعیت را داریم و بارشها به دی و بهمن محدود میشود. بنابراین در بهار و تابستان دچار خشکی هستیم و تبخیر و تعرق بالا میرود. دراین فصول فقط از طریق آبیاری میتوان اقدام به کشت کرد یا اینکه ناگزیریم کشت را محدود به دورههای بارش کنیم. اما طول دورههای بارش هم باید با طول دوره رشد گیاه همخوانی داشته باشد.
وی گفت: در مناطق کویری و مرکزی کشور بر اساس طول دوره رشد (که به دمای محیط بستگی دارد)، صرفا از طریق آبیاری امکان کشاورزی وجود دارد. اگرچه این مناطق برای کشاورزی مستعد نیستند اما خاک بسیار خوبی برای بهرهبرداری صنعتی دارند.
مدنی افزود: شاید به این پتانسیل در برنامهریزیها توجه کردهایم و در این مناطق توسعه صنعتی دادهایم اما همزمان به دنبال توسعه کشاورزی هم بودهایم. در صورتی که باید کشاورزی را به منطقه دیگری منتقل میکردیم.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه سدسازی، آب شیرینکن، پروژههای انتقال آب و غیره به خودی خود بد نبوده و فقط ابزارهایی هستند که ما از آنها به درستی استفاده نکردهایم، اجرای پروژه انتقال آب با هدف تامین آب مورد نیاز کشاورزی را غیر اقتصادی توصیف کرد.
کشت برنج و چغندر نیازمند محدودسازی
استاد امپریال کالج با اشاره به اینکه در حدود 10 درصد از اراضی کشور پتانسیل کشت دیم وجود دارد، عنوان کرد: حدود 69 درصد کشور بر اساس شاخص طول دوره رشد و وضعیت بارشها برای کشت دیم بدون استفاده است.
وی افزود: محصولی نظیر برنج و چغندر برای کشت دیم نیاز به بیش از 700 میلیمتر بارش دارند. با توجه به اینکه سطح محدودی از ایران دارای بارش 500 میلیمتری هستند، تولید این محصولات در ایران کاملا وابسته به آبیاری است. متاسفانه از آنجا که تولید این دو محصول در ایران مطلوبیت بالایی دارد در بسیاری از مناطق شاهد کشت چغندر هستیم که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
مدنی گفت: در ایران برای تولید دیم زیتون، جو، لوبیا، سیبزمینی در مناطقی که حدود 300 میلیمتر بارش دارند، امکان تولید وجود دارد.
وی نیم نگاهی هم به مخالفت مردم ایران با کشت هندوانه به دلیل آببر بودن داشت و گفت: تولید هندوانه و سیب به یک نسبت آب نیاز دارد. لوبیا و ذرت هم برای تولید، آب بیشتری نسبت به هندوانه نیاز دارند. ضمن آنکه گاهی آورد ریالی هندوانه به ازای هر متر مکعب آب مصرفی، از برخی محصولات آببر بیشتر ست.
به گفته استاد امپریال کالج لندن 60 درصد کشور ما با لحاظ کردن شاخصهای خاک، توپوگرافی و اقلیم به درد کشاورزی نمیخورد اما در خیلی از عرصههای غیر مستعد کشاورزی میکنیم آب را صرف زمینی میکنیم که تولید آن خوب نیست.
وی افزود: استانهای کرمانشاه، کردستان، آذربایجان غربی، لرستان، مازندران و گیلان با توجه به نسبت سطح اراضی کشاورزی مناسب (پس از لحاظ کردن سه فاکتور خاک، اقلیم و توپوگرافی) به سطح استان، مطلوبیت خوبی برای کشاورزی دارند و استانهای با مطلوبیت متوسط نیز شامل همدان، زنجان، قزوین، آذربایجان شرقی، بخشهایی از خوزستان و فارس هستند.
مدنی بیان کرد: در سایر استانهای کشور که محصولات رایج میکاریم عملا از ظرفیتهای تجدید ناپذیر استفاده میکنیم و این روند زیانهای غیر قابل بازگشتی به کشور وارد میکند.
مراقب توسعه شهری باشیم
به گفته استاد امپریال کالج لندن تمام زمینهای خوب کشاورزی زیر کشت محصولات قرار دارد و تقریبا زمین خوبی برای توسعه کشاورزی نداریم اما این اراضی خوب به دلیل آنکه در مناطق دارای اقلیم مطلوب واقع شدهاند به شدت تحت تاثیر تغییر کاربری و ویلاسازی قرار دارند. بنابراین نباید در اراضی کشاورزی مطلوب اجازه توسعه مسکونی صادر شود.
وی به تشریح وضعیت کلی اراضی کشاورزی کشور پرداخت و با در نظر گرفتن سه فاکتور خصوصیات خاک، اقلیم و توپوگرافی وضعیت این اراضی را تشریح کرد.
به اعتقاد مدنی در حال حاضر 12 درصد کشاورزی ایران در اراضی با کیفیت خوب، 34 درصد در زمینهای با مطلوبیت متوسط و 30 رصد در زمینهای با مطلوبیت ضعیف انجام میشود. پنج درصد کشاورزی در اراضی خیلی بد و 17 درصد در اراضی انجام میشود که به درد کشاورزی نمیخورند.
وی ادامه داد: به این ترتیب 5.5 میلیون هکتار از اراضی زیر کشت کشاورزی در مناطقی است که برای کشاورزی مطلوبیت پایینی دارد و این فاجعه است. اما میتوان این رویه را اصلاح کرد. زیرا برخی اراضی در مناطق با پتانسیل متوسط برای تولید وجود دارند که کلا زیر کشت نرفتهاند.
استاد امپریال کالج لندن گفت: بر اساس مطالعاتی که ما انجام دادیم، حدود چهار و نیم میلیون هکتار زمین در مناطق با مطلوبیت متوسط برای کشاورزی هنوز زیر کشت نرفتهاند. اگر فقط دو میلیون هکتار از این اراضی را زیر کشت ببریم و در مقابل اراضی واقع درمناطق با مطلوبیت پایین را از گردونه تولید خارج کنیم، علاوه بر اینکه تولید را افزایش دادهایم، مصرف آب را هم کاهش دادهایم.
وی در تشریح سخن خود بیان کرد: بر اساس آنالیزهای ما برای تولید محصولی نظیر گندم به ازای هر پنج هکتار زمین در مناطق با مطلوبیت ضعیف فقط یک هکتار زمین در اراضی با مطلوبیت متوسط نیاز داریم.
وی تاکید کرد: البته باید برای جابجایی کشاورزان و تعطیلی اراضی غیر مستعد برنامه داشته باشیم.
مدنی گفت: در ایران برای ایجاد اشتغال ناگزیر به توسعه بخش صنعتی و خدمات هستیم.
متن گزارش اصلی ارائه شده در نشست امروز را میتوانید در لینک اینجا ببینید:
L-951014-02
دیدگاه تان را بنویسید