چالشهای الگوی کشت و آبیاری در کشاورزی ایران
در طول دو دهه اخیر روند تغییرات و توزیع بارش، روند یکنواختی را طی نکرده است. بر اساس گزارشها و آمار 30 ساله هواشناسی، میزان بارش در مناطق مختلف با کمی تغییر یکسان است، اما زمان یخبندان در نیمه دوم فصل خیلی کوتاه شده است. بهطور کلی، طول روز فصل زراعی مقدار بیشتری را به خود اختصاص داده که منجر شده است هم تبخیر و هم مصرف آب از منابع آب به خصوص منابع زیرزمینی بیشتر شده باشد.
عبدالرضا اعتمادیان - کارشناس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان
حیات انسان در طول دوره زندگی مدیون امنیت بوده که از بارزترین و ملموسترین آن، امنیت غذایی است که در این راستا اولویتهای راهبردی ملی، بهصورت سند چشمانداز چندساله تعریف میشود.
منشاء بحث امنیت غذایی بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای امنیت ملی، به بحران غذا در اوایل دهه ۱۹۷۰ در جهان برمیگردد. بر اساس تعاریف مختلف، به مفهوم دسترسی همه مردم در همه اوقات و همه زمانها به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم و پویاست.
در این باره، برنامههای حمایتی و طرحهای حفاظتی (افق سند چشمانداز 1404 بندهای 37 تا 40) شامل: ایجاد سازوکارهای مناسب رشد و بهرهبرداری (انرژی، سرمایه، نیرو کار، آب و خاک و...)، تأمین امنیت غذایی با تکیه بر منابع داخلی و تأکید بر خودکفایی در تولید محصولات اساسی کشاورزی همراه با تضمین خرید تولیدات کشاورزی و مهار آبهای به روشنی دیده میشود. (سند چشم انداز)
در گفتار حاضر، چالشهای ایجادشده در طول دهههای اخیر، بهویژه در تعریف کارایی مصرف آب و الگویی کشت زراعی و باغی و مناسبت آن با مدار جغرافیایی و اقلیم حاکم مبتنی بر ارتفاع از سطح دریا مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت برای چالش استفاده بهنیه مصرف آب و الگوی کشت پرداخته و راهکارهایی ارائه شده است.
*********
"هر کس گندم داشت حکومت داشت" افلاطون
ایران بین مدارهای 24 تا 40 درجه نیمکره شمالی "کمربند خشک و نیمهخشک" کره زمین - به استثنای بخشهایی از چین و آمریکا که مرطوب هست - واقع شده است، اما فلات بلند ایران نسبت به سطح دریا بهطور متوسط یکهزار و 200 متر از منفی 26 متر در خزر، تا پنجهزار و 610 متر از سطح دریا در دماوند شرایط اقلیم زیستی ویژهای را به فلات حاکم ساخته است. به تعریف دیگر شرایط جوی حاکم در یک زمان و یک منطقه معین، مهمترین عنصر محیطی مؤثر بر حیات کره زمین است. شرایط آب و هوایی مرطوب مدیترانهای از غرب و موسمی از جنوب به واسطه رشتهکوههای زاگرس و البرز توانسته است بارندگی کمتر از میلیمتر 20 در کویر تا فراتر از دوهزار میلیمتر بارندگی در شمال به تناسب ارتفاعی بهوجود آورد. با توجه به خصلتهای وضعی زمین و دوران بازگشت، دورههای پرآبی و خشکسالی بعد از عصر یخبندان همواره تکرار میشود. در این مسیر شرایط تکامل زیستی انسان علاوه بر سایر موجودات زنده همواره آبستن حوادثهای گوناگونی گشته است. بر این اساس آیینهای با فراز و فرود فراوانی بهوجود آمده و آثار طبیعی مانند آهک و گچ و نمک و آثار مصنوعی نظیر معابد آناهیتا (ایزد بانوی آب) ار خود بهجا گذاشته است که در تاریخ باستانی بهخوبی دیده میشود.
بدین سبب آب از دیرباز مهمترین عامل توسعه در جهان بوده است. انسانها در دوران اولیه زندگی نزدیک رودخانهها و منابع آب تجمع میکردند و به فعالیتهای کشاورزی میپرداختند. "در طول حرکت تکاملی به تجربه دریافتند چه نوع ارقامی در چنین شرایطی دوام دارد و حیات شان چگونه در دراز مدت تضمین خواهند شد. ازجمله اهلی کردن گندم در خاورمیانه".
پتانسیل آب در کره خاکی نشان میدهد 97 درصد منابع آبی غیرقابل استفاده برای کشاورزی بوده و مقدار بسیار محدودی از آنها بهطور مستقیم از سوی انسان مورد استفاده قرار گرفته است. علاوه بر آن، کمی بیش از 76.1 درصد از آبهای کره زمین بهصورت رودخانههای یخی از دسترس خارج شده و آنچه تقریباً باقی مانده در عمق زمین ذخیره شده است. بهرهگیری از روشهای نوین کشاورزی و استفاده بهینه از آب، عاملی حیاتی برای نیل به اهداف تأمین غذای جمعیت در حال افزایش دنیا است. با وجود منابع محدود، طبق برآوردها، در 30 سال آینده مردم جهان نیازمند 60 درصد غذای بیشتر خواهند بود (اجلاس داووس). بخش قابل توجهی از این افزایش تولید، حاصل کشت متراکم (استفاده از زمین کمتر برای تولید بیشتر) که نیازمند آبیاری است، خواهند بود.
بر اساس آمار و اطلاعات منتشره، از کل اراضی 164 میلیون هکتاری کشور، در حال حاضر 18.8 میلیون هکتار در چرخه تولید محصولات کشاورزی قرار دارد. از این مقدار حدود هشت میلیون هکتار بهصورت آبی و حدود 6.3 میلیون هکتار بهصورت دیم و بقیه بهصورت آیش آبی و دیم مورد بهرهبرداری قرار دارند. درباره منابع آب نیز از حدود 93 میلیارد مترمکعب منابع آب مصرفی کشور حدود 86 میلیارد مترمکعب به حساب مصارف کشاورزی منظور میشود.
بنا بر آمار و ارقام موجود، میانگین سالانه حجم بارندگی ایران حدود 400 میلیارد مترمکعب برآورد میشود که از این مقدار، 310 میلیارد مترمکعب در مناطق کوهستانی با مساحتی حدود 870 هزار کیلومترمربع و 90 میلیارد مترمکعب دیگر در مناطق دشتی به وسعت 778 کیلومترمربع میبارد. البته اعداد ارقام طی سه دهه اخیر تغییرات اساسی داشته است.
گفتنی است، طبق آمار بارش سالانه 78 درصد بارندگی با متوسط بارش سالانه 357 میلیمتر (سههزار و 570 مترمکعب در هکتار) در 50 درصد سطح کشور ریزش میکند که یافتههای تحقیقاتی آمارهای هواشناسی نشان از آن دارد برای آبیاری تکمیلی شرایط آب و هوایی و نحوه پراکنش باران در طول سال ناموزون است. از آنجا که ایران در مناطق خشک و نیمهخشک آب و هوایی اقلیم مدیترانهای قرار دارد، تغییرات بارندگی به غیر از شمال و ارتفاعات بلند کمتر از 50 تا یکهزار و 200 میلیمتر بارندگی را دارا است که همواره این باراش در طول فصل تابستان دیده نمیشود. بیشتر آن طی هشت ماه با پراکندگی نامنظم اتفاق میافتد که عمدهترین آن در طول نیمه دوم و سه ماهه نخست سال بهصورت برف و باران استصحال میشود. نتیجه اینکه 50 درصد مناطق برای محصولات پاییزه (گندم دیم و آبی و جو و حبوبات و کلزا) از شرایط مطلوب برخوردار است.
یافتههای تحقیقاتی مؤسسه ایکاردا و داخل کشور نیز نتایج حاصله را تأیید میکنند.
اویس و همکاران (1999) برای جبران کمآبیاری، آبیاری تکمیلی را معرفی کردند نشان دادند کارایی مصرف آب 22.1 کیلوگرم به ازای هر میلیمتر آب مصرف است.
توکلی (1390) در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دیم مراغه نشان داد که ارقام مختلف گندم نسبت به یکبار آبیاری تکمیلی در زمان کاشت عکسالعمل مطلوب و مناسبی نشان دادهاند.
حیدرپور (1392)، در گچساران نشان داد که آبیاری تکمیلی بهویژه در زمان گلدهی عملکرد را تا سههزار و 711 کیلوگرم در هکتار افزایش میدهد.
تجربه و نتایج تحقیقات نشان میدهد پتانسیل تولید محصولات پاییزه در زمانهای تر در حد مطلوب است؛ بهطور مسلم، آبیاری تکمیلی کمک شایانی به امنیت غذایی و خودکفایی حقیقی در محصولات استراتژیک خواهد کرد. در ثانی از منابع آبی و خاکی نیز به بهترین شکل حفاظت خواهد شد.
در دهههای اخیر بحران کمآبی ناشی از تغییر اقلیم همراه با افزایش روزافزون جمعیت، نیاز به تأمین امنیت غذایی را در خور توجه قرار داده است؛ لذا باید تغییر الگوی مصرف و جایگزینی محصولات جدید با محوریت استقلال و خودکفایی تقویت شود. اتخاذ قوانین جدید و تخصیص یارانههای دولتی به تحقیقات و آموزش، اصلاح نژاد گیاهی و جانوری، واردات و تولید ماشینآلات مدرن ازجمله ابزارهای تحقق این الگو است.
مقایسه آب در بخش کشاورزی با کشورهای هممدار
مدار کشور ما با مرکز چین و شمال هند در قاره آسیا، مرکز آمریکا، حوزه مدیترانه در قاره اروپا و شمال آفریقا هممدار است، اما در میزان دریافت نور خورشید، ریزش باران و رطوبت نسبی اختلاف معنیداری دارند. این اختلاف از بینالنهرین به سمت شرق با تغییر رنگ "روشن به تیره" کاملاً مشهود است. از منظر دیگر، اقلیمهای متفاوتی در میکروکلیمان کوچک به تبع ارتفاع از سطح دریا دیده میشود. به همین سبب، با وجود فاکتور چون نور پتانسیل تولید در تمام محصولات گرمسیری و سردسیری در حد مطلوب یا فراتر از آن مشاهده میشود، اما کمبود متوسط بارش سالانه بهصورت باران و برف (1.3 جهانی) محدویت در مصرف آب و محدویت در افزایش سطح کشت برای محصولات پرمصرف بهویژه کشت بهاره، با ماده خشک کمتر را شناسایی و تعریف میکند تا از برداشت بیرویه آب از ذخایر فسیلی در ناحیه خشک و نیمهخشک جلوگیری شود.
یکی از بزرگترین تفاوت عمده با جهان، تعدد در دور آبیاری است. در بیشتر مناطق جهان شرایط اقلیمی بهگونهای است فقط 15 درصد از زمینهای کشاورزی مانند گندم تحت آبیاری قرار میگیرد. 85 درصد بقیه بهصورت دیم و بدون آبیاری مورد استفاده قرار میگیرند. در صورتی که در ایران شرایط بهگونهای بوده که استحصال آب از منابع منوط به مصرف انرژی بالا است. بدین جهت رقابتپذیری توجیه اقتصادی وابسته به ارزش افزوده برحسب قیمت آب مجازی و برگشت سرمایه در محصولات پرتوقع با ماده خشک پایین قابل دفاع نیست.
اتلاف منابع آب بهدلیل عدم استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته آبیاری از عمده چالشهای این حوزه محسوب میشود. بودجههای کلانی در این مسیر بهعنوان اصلاح الگوی سیستمهای بهرهبرداری از منابع آبی تعریف و هزینه میشود که برآیند آن در طول سالیان اخیر تبدیل 1.7 میلیون هکتار از اراضی آبی و دیم به آبیاری تحت فشار است. با این وجود، این تلاشها، نهتنها به بحران کمبود آب کمک نکرده، بلکه بر بحران موضوع دامن زده است.
در آبیاری تحت فشار به دلایل زیر نتوانستیم از ظرفیتهای آن بهخوبی بهرهبرداری کنیم:
1- مروجان و متخصصآن با شرایط حاکم ایران -که شرایط خاص است- آشنایی کامل نداشته است، در این راستا مقصر اصلی دانشگاهها و مراکز تحقیقات و آموزش و ترویج است که که نتوانسته است عوارض توسعه بیرویه را رصد کنند.
2- جوان بودن سیستم نوین آبیاری تحت فشار و بیتجربگی طراحان و ورود افراد غیرمتخصص به حوزه طراحی آبیاری تحت فشار.
3- جایگزین کردن، از بین بردن ژنهای گیاهی و جانوری، مهاجرت ژنی و ورود ژنهای جدید دستکاری شده، پرمصرف و پرتوقع از لحاظ آب و مواد غذایی، بیانگر بیتوجه به شرایط زیست و سازگاری گیاهان با محیط را تداعی میکند.
4- عوض شدن ناگهانی ذائقه و سبد غذایی خانوار؛ در چند دهه اخیر با افزایش تکنولوژی حمل و نقل و سود سرشار از محل واردات باعث شده است محصولات جدید پرمصرف گیاهی مانند هندوانه، گوجهفرنگی، سیبزمینی، لوبیا، سبزیجات و... در سبد غذایی مردم قرار گیرد.
با این حال الگوی مصرف آب آشامیدنی بر اساس اعلام بانک جهانی برای یک نفر در سال، یک مترمکعب و برای بهداشت در زندگی به ازی هر نفر، 100 متر مکعب در سال است. بر این اساس، در کشور ما 70 درصد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف میشود! همچنین بر اساس آمار اعلامشده، میانگین آب مصرفی سرانه جهان (صنعتی، کشاورزی و آشامیدنی) در حدود 580 مترمکعب برای هر نفر در سال است که این رقم در ایران حدود یکهزار و 300 مترمکعب در سال است که این امر بیانگر اتلاف منابع آب و اسراف بیش از حد منابع حیاتی است.
در طول دو دهه اخیر روند تغییرات و توزیع بارش، روند یکنواختی را طی نکرده است. بر اساس گزارشها و آمار 30 ساله هواشناسی، میزان بارش در مناطق مختلف با کمی تغییر یکسان است، اما زمان یخبندان در نیمه دوم فصل خیلی کوتاه شده است. بهطور کلی، طول روز فصل زراعی مقدار بیشتری را به خود اختصاص داده که منجر شده است هم تبخیر و هم مصرف آب از منابع آب به خصوص منابع زیرزمینی بیشتر شده باشد.
تغییرات اقلیمی در مناطق کوهستانی بیشترین تأثیر را گذاشته است. تجربه نشان داده بود در فصلهای پاییز و زمستان بیشتر بارشها بهصورت برف میبارید و ذخیره میشد که از اواخر اسفندماه تا اوایل تابستان به تدریج ذوب میشد که اساس جریانات رودخانهای و سدها و برکهها را تشکیل میداد، اما افزایش گازهای گلخانهای و گرم شدن اقلیم باعث تغییر شکل بارش از برف به باران، افزایش تبخیر زمستانه و همچنین ذوب شدن ذخایر چند صد ساله بصورت یخ و برف در قلههای بالاتر از سههزار متر ارتفاع از سطح دریا باعث شده است رودخانههای دائمی نفس آخر را بزنند؛ کارون و زایندهرود و تالابها و دریاچهها بخصوص اورمیه حاصل چنین شرایطی است تجدید و احیا واقعی خارج از توان ملی است.
افزایش جمعیت و شعار خودکفایی نیاز مبرم به امنیت غذایی در چند دهه اخیر منجر شده طرح و پروژههای نظیر ترویج وتوسعه سطح مزرعه آبی با افزایش بهرهبرداری در واحد سطح توأم شود. متأسفانه تغییر الگویی کشت در محصولات بهاره کشت گیاهان فانتزی رو میزی مانند هندوانه، خیار، سیبزمینی و... در اولویت قرار گرفته که شوربختانه بیشترین منبع آب مورد نیاز از منابع آبهای زیرزمینی و فسیلی است که بیش از 60 دشت آبرفت را شامل میشود. این نگاه با تعریف کارایی مصرف و آب و انرژی ادغام شده و باعث گشته، اصلاح روشهای آبیاری از سنتی به مدرن (تحت فشار)، همراه با برقی کردن چاهها، حفاری با حفارهای سریع بهصورت قاچاق، بلاتکلیفی نیروهای بیکار و سرگردان روستایی و شهری، افت و خیز قیمت محصولات کشاورزی با هجوم آوردن سوداگران شهری و روستایی بهصورت نیروهای حرفهای و غیرحرفهای به واحد سطح زراعی و باغی، منجر شده توان مصرف سالانه آب بسیار فراتر از میزان بارندگی سالانه مناطق و حوزهها باشد. در نهایت سطح آبهای زیرزمینی در دشتهای مستعد از شیراز تا آذربایجان و از آذربایجان تا خراسان هرساله با افت شدیدی سطح آبهایی زیرزمینی روبهرو شود.
شایان ذکر است بیشترین تأثیر علاوه بر خشک شدن چشمه و قنات بر سازند مخازن است که تخریب میشوند که نافرمی آن در نشست زمین و ایجاد فروچالهها دیده میشود، در صورتی که این منابع میتوانست به فرصت تبدیل شود.
معضل دیگری که منابع آبی را تهدید میکند، سازندهای زمینشناسی دارای سفرههای آب زیرزمینی و در مجاورت آنها از نوع رسوبات تبخیری است، بهطوری که در غالب مناطق ایران دارای سازندهای گچی و آهکی است که منجر شده حدود 40 تا 50 میلیون هکتار از زمینهای آبی بهوسیله شور شدن، سدیمی شدن و باتلاقی شدن از رده خارج شده است که بخشی از آن حاصل ضعیف مدیریت و بخش دیگر بهصورت طبیعی بهوجود میآید./
دیدگاه تان را بنویسید