پای لنگان تولید
عبدالحسین طوطیایی . پژوهشگر کشاورزی
از زمانی که درآمد نفت در چرخه اقتصاد کلان کشورمان نقش پررنگی گرفت، دولتها به جای تحمل شکیبایی برای توسعه تولید پایدار، راه میانبر واردات کالاهای اساسی را پیشه کردند تا به جای حکمرانی غذایی، امنیت آن را با واردات تأمین کنند. اگر میبینیم که از هشت، 9 میلیون هکتار اراضی آبی کشاورزی، در پنج دهه گذشته دو میلیون هکتار از مرغوبترین آنها تغییر کاربری یافته است، ریشه آن را باید در بهحاشیهرفتن تولید داخلی کشاورزی و در سیاست نفتفروشی و واردات جستوجو کرد. اگر بدانیم که فقط 15 درصد از این سطوح اراضی آبی فاقد محدودیت است، به اهمیت ازدستدادن این دو میلیون هکتار بیشتر پی میبریم. در چنین چرخه اقتصادیای نهایتا کار به جایی رسید که «آوردن نفت بر سر سفره مردم» را اغلب بهعنوان شگرد و حربهای در تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری به کار بردند. در پارادوکس حمایت از مصرفکنندگان و نیز تولیدکنندگان در اقتصادهای نفتآلود، همواره کفه اعتبارات دولتی به سود واردکنندگان گرایش مییابد. با نگاهی به رویارویی نابرابر بازار مصرف و مدیریت تولید در چند دهه اخیر میبینیم که واردکنندگان به یمن ارزهای دولتی و ترجیحی، فقط شکوه و گلایههایی بیپاسخ را برای بخش کشاورزی رقم زدهاند. اوج فلاکت سرنوشت تولید در این چرخه معیوب، در سالهای طلایی درآمد نفت و به طور خاص در دولتهای نهم و دهم رخ داد. آمارهای تکاندهنده از کاهش تولید داخلی در این ایام، مدیریت بخش کشاورزی را ناگزیر کرد که ازآنپس کنترل واردات و تنظیم بازار را در اختیار بگیرد. اگر پس از چند دهه، در چند سال اخیر شاهد موفقیتهای چشمگیر در تحقق خودکفایی تولید گندم، خوداتکایی در شکر و افزایش چشمگیر در دانههای روغنی و... بودیم، بدون تردید باید آن را مرهون سیاست تنظیم دوسویه تولید و مصرف دانست. تولیدکنندگان ناگزیر با وجود عوامل محدودکننده از قبیل تغییرات اقلیمی تا تحریمهای خردکننده، با شرایط دشواری مواجه هستند. اگر هم تولیدشان را به مرحله صادرات برسانند، با ممنوعیتهای گمرکی روبهرو میشوند. تنظیم درست رابطه تولید و واردات، مسئولیت خطیر فعلی دولت است.
دیدگاه تان را بنویسید