Iranian Agriculture News Agency

گفت و گوی ایانا با فرهاد ورهرام

نگاه تلویزیون به کشاورزی و آب، سیاسی است

از سال ۱۳۴۰ مستندها به وجوه مختلف زندگی روستانشینان پرداخته اند

ایانا/ گروه فرهنگ و هنر/ هادی اعتمادی مجد: می گوید وضع مستندسازی خیلی خراب است. اصلا هم حاضر نیست تن به مصاحبه بدهد و برای عکاسی هم به زحمت تن به همکاری می دهد. گفت و گو با یکی از بهترین و پیشکسوت ترین مستندسازان کشورمان در چنین فضایی انجام شد!

نگاه تلویزیون به کشاورزی و آب، سیاسی است

فرهاد ورهرام شاید به نوعی عصبانی از شرایط امروز جامعه، هرچند توپش خیلی پر است و دلش مملو از گلایه، سرانجام اما بعد از دقایقی که به کلنجارهای متقاعد کننده ما و طفره رفتنهای او سپری شد، آرام آرام تا حدودی در فضای مصاحبه قرار گرفت. مثلا او در پاسخ به همان سوال اول ما منتقدانه و با طعنه گفت «کار ما مستندسازی است دیگر، اگر این کار را نکنیم باید برویم گدایی کنیم»! 

به هر حال با او از مستند «خاطرات روستا» گفتیم که به زندگی کشاورزان  و دامداران و عشایر پرداخته تا حال و روز این قشر زحمتکش و نیز شرایط فعلی مستندسازی و تجربه ها و خاطراتش. هرچند امکان انتشار بخشهای عمده ای از صحبتهای او به دلیل اظهارنظرهای بی پرده  و تند و تیزش و نیز معذوریتهای کار رسانه ای در این کشور ممکن نشد، اما همچنان گفت و گوی حاضر شامل نکات خواندنی و جالبی است.

این مستندساز 70 ساله بروجردی فارغ التحصیل رشته کارگردانی سینما  از دانشکده هنرهای دراماتیک تهران است و تالیفات و تحقیقات زیادی را به سرانجام رسانده و جوایز زیادی را در کارنامه دارد.

*****

نوروز امسال مستندی با عنوان «خاطرات روستا» به تهیه کنندگی شما در 13 قسمت از شبکه مستند پخش شد.مستندی که با توجه به مطالعات مردم شناسانه و مکتوب علاوه بر معرفی پیشینه روستاهای منحصر به فرد ایران که چهره آنها در گذر زمان دستخوش تغییرات بنیادی شده اند، سعی در معرفی هویت تاریخی آنان هم دارد. در این باره صحبت کنید.

-این کار سفارش شبکه مستند بود و از همان جا هم پخش شد. در این مستند به مقایسه اوضاع دیروز و امروز روستاها بر اساس منابع موثق موجود پرداختیم.

فرهاد ورهرام پیشکسوت مستندساز

«خاطرات روستا» مونوگرافی از چند روستای ایران است که به نظر نگاهی همه جانبه به آنها دارد. به نظر شما اگر مستندساز، حالا بر اساس دغدغه هایش یا سفارشی که گرفته، اگر صرفا روی یک بخش از ابعاد این سوژه، اعم از اجتماعی، فرهنگی و ... متمرکز شود، حاصل کارش درباره روستاها قابل ارجاع خواهد بود؟

-مستندسازان ما در حوزه های مختلفی کار می کنند. برخی در حوزه اجتماعی، شماری پرتره، تعدادی سیاسی و بعضی در خیلی از زمینه های دیگر کار می کنند. نمی شود گفت اگر مستندی صرفا روی یک مبحث متمرکز شد، اعتباری ندارد. به دلیل اینکه خواه ناخواه باید ابعاد دیگری را هم در روایتش بگنجاند. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشید مستند عرصه سفارش است و مستندسازان برایشان نمی صرفد تا با سرمایه خودشان وارد این عرصه شوند. نه فقط در ایران که در همه دنیا تقریبا همین طور است. مستندساز ناگزیر از گرفتن سفارش است. کسانی هم که می گویند ما با سرمایه شخصی مستند می سازیم، دروغ می گویند! سفارش اصلا هم چیز بدی نیست. البته مثلا مرکز سینمای مستند و تجربی به عنوان یکی از مراجع سفارش دهنده، چون خودش ایده ای ندارد، راه را باز گذاشته و از مستندسازان می خواهد تا خودشان مراجعه کنند و سوژه دهند. این هم مناسب نیست، چون سرمایه گذاری که دیدگاه و نظر ندارد، بی هدف حرکت می کند. از سوی دیگر، امسال مسئله بحران آب مطرح است که هم دغدغه سفارش دهندگان محسوب می شود و هم مستندسازان زیادی علاقه دارند روی آن کار کنند. به هر حال مسئله خشکسالی و کمبود آب بسیار مهم هستند. چنین مواردی نتیجه های به مراتب بهتری را دارد تا اینکه مستندساز بدون علاقه صرفا کار سفارش دهنده را اجرا کند. البته امیدوارم اینها واقعا دغدغه باشد و به شو تبدیل نشود. با سینما کاری ندارم، چون حداقل 35 سال است در این سینما نیستم. با این حال گاهی موجهایی در مستندسازی شکل می گیرد، مثل دختران خیابانی، اعتیاد و ...که شاید از دل آنها مستندهای جذابی هم خلق شود. گرچه باید سرمایه گذاران شاخکهایشان تیز باشد و سوژه های مناسب و همخوان با نیاز جامعه را سفارش دهند. بویژه تلویزیون هم درک درستی از نظر ساخت فیلم مستند ندارد تا بداند چه موضوعی نیاز جامعه است و آنرا سفارش دهد.

ولی همین مستند «خاطرات روستا» که شما ساختید، با توجه به ضرورت امروز در حفظ روستاها و زندگی کشاورزان، در واقع بر اساس نیازسنجی تلویزیون ساخته شده است.

-این طور نیست که در این حوزه کار نشده باشد. از سال 1340 مستندهایی ساخته شده که به وجوه مختلف زندگی روستانشینان پرداخته اند که شاید شما از آن اطلاعی ندارید. در این حوزه تا قبل از دهه 60 کارهای زیادی ساخته و تحقیقات متعددی انجام شده، اما در دهه های بعدی این روند کند شد. این می تواند به دلیل تغییر رویکرد مدیران باشد که حوصله برنامه ریزی درست را ندارند و یا کم کاری مستندسازان ما.

اما اگر مستندهای زیادی در این زمینه ساخته شده، پس چرا هنوز ذهنیت شهرنشین ما نسبت به روستانشینان، یک دیدگاه سنتی و حتی بعضا نادرست است؛ از شیوه کار و زندگی گرفته تا روابط و مناسبات آدمها. هنوز خیلی ها فکر می کنند یک روستایی با چند گاو و گوسفند محدود، نیاز جامعه مصرفی گسترده ای را تامین می کند.

- نه این طور هم نیست! همین تلویزیون با همه اشکالاتش کلی در این زمینه مستند آگاهی دهنده پخش کرده است که چون خوب دیده نشده، به نظر می رسد کاری هم صورت نگرفته. مشکل اصلی امروز در مستندسازی نبود تحقیق مناسب و کافی است. به شهروندانمان از همان سنین کودکی در مدارس یاد نداده ایم که کار تحقیقاتی انجام دهند یا ذهنیت نزدیک به واقعیتی از کشورمان و بخشهای مختلف آن نداده ایم. حال آنکه در اروپا در سطح دبستان از تئوری فراتر رفته اند و بچه ها را برای دیدن مکانها و درک موقعیتها بیرون می برند. این بچه را یک روز به وزارت دادگستری می برند تا با شرایط قضایی آشنا شود، روز دیگر او را به مزرعه ای می برند تا با نحوه کار کشاورزی آشنا شود و دیدگاه درستی نسبت به آن پیدا کند و .... چیزی که خلا آن در اینجا کاملا حس می شود. استاد دانشگاه ما از دانشجویش مطالبه نمی کند، دانشجو زیرفشار زندگی توان تحقیق و حوصله ارائه آنرا ندارد و همین طور بگیرید و پیش بروید. وقتی می گویند آمار مطالعه در ایران پایین است و یا تیراژ فلان کتاب پرفروش را عدد پایینی اعلام می کنند، طبعا اطلاعات مردم هم باید کم باشد و این را نباید صرفا گردن مستند انداخت.

ضمن اینکه ما مردم شفاهی هستیم و انگار با دانش و اطلاعات کتبی میانه ای نداریم.

فرهاد ورهرام پیشکسوت مستندساز

تهیه کننده در مستند چه جایگاهی برای رفع خلاهای موجود دارد؟

-به شما بگویم  در بسیاری از مستند ها  هر وقت اسم تهیه کننده را دیدید، به آن بخندید! تهیه کننده در بسیاری از مستندهای اینجا فقط یک اسم است! بر خلاف آمریکا  و اروپا که تهیه کننده نفر اول در تولید است، اینجا کارگردان در صدر قرار دارد. در خارج تهیه کننده پس از گرفتن سفارش، پروسه تحقیق روی مستند را آغاز می کند و پس از رسیدن به نتیجه ای معقول، تازه به سراغ کارگردان می روند. کارگردان هم واو به واو ایده را با تجربه های هنری خودش پیاده می کند. این پروسه صحیح سفارش است. در ایران، سفارش اینطور معنی شده که بودجه کارمان را از کسی بگیریم و بقیه مراحل دیگر دست خودمان است. من به این می گویم سفارش جهان سومی! در سینمای داستانی ما تقریبا وضع بهتر است، اما در سینمای مستند به جز موارد محدودی که شخص با اتکا به بودجه خود کار می کند، بقیه در زیرمجموعه همان تعریفی جای می گیرند که اشاره کردم.

فرهاد ورهرام پیشکسوت مستندساز

همان طور که شما هم اشاره درستی داشتید، در حال حاضر کشور ما بشدت با بحران آب رو به روست. فکر می کنید حوزه مستند چه پتانسیلی برای کار در این حوزه دارد؟ اینکه بتواند با توجه به مدیومش، حرف و درددل کشاورز را در مورد کمبود آب و کارهای انجام شده اش و به جهت فرهنگ سازی عمومی امور شکل گرفته در حوزه حاکمیتی کشاورزی برای مقابله با کم آبی و بالابردن بهروه وری، هنرمندانه به تصویر بکشد.

-آخر اصلا این وظیفه مستند ساز نیست. او اثرش را با اتکا به واقعیت ها ارائه می دهد و در وهله بعدی، این فرد مسئول است که باید حرف او را بشنود. متاسفانه الان اگر هم رسانه ای مثل تلویزیون مستندی درباره آب و کمبود آب و یا کشاورزی و معظلات بخش کشاورزی پخش می کند، نگاه سیاسی دارد و دغدغه اش نیست؛ یا می خواهد وزیر نیرو را بزند یا وزیر کشاورزی را!

 البته نمی خواهم تاثیرگذاری مستند را در قبال آسیبهای فرهنگی، اجتماعی و یا زیست محیطی رد کنم که اتفاقا از همه حوزه ها اثربخشی بهتر  و بیشتری دارد. اگر هم مخاطب عام ندارد، به این خاطر است که اصولا چنین مخاطبی مستند را از بقایل که نمی خرد! باید آنرا برایش تبلیغ کرد و از طریق رسانه در اختیارش قرار داد تا ترغیب به تماشایش شود و از آن تاثیر هم بگیرد. نقش مدیا در این باره خیلی مهم است. مستند داشته ایم که بعد از پخشش انقلاب ایجاد شده یا رفع مشکل کرده است. اصولا کارکرد مهم مستند آموزش است.

 

 

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید