Iranian Agriculture News Agency

گزارش تحلیلی ایانا از اهمیت مبحث امنیت غذایی:

آیا غذا می تواند امنیتی شود؟

شاید برایتان جالب باشد بدانید که غــذا یــک «موضــوع راهبــردی» اســت کــه تحــت تأثیــر عوامل بیرونی نظیر سیاســی، اقتصــادی، اجتماعــی، فــنآوری، بین المللــی و اکوسیســتم است.

آیا غذا می تواند امنیتی شود؟

بنابراین بسیار طبیعی است که امنیت غذایی در مباحث مربوط به راهبردها و سیاست های امنیت ملی کشورها به عنوان بحثی محوری همواره مطرح باشد.  امنیت غذایی یک سیاست امنیت ملی است که کم و کیف آن، مقدار عرضه و کیفیت کالای عمومی امنیت ملی را در هر کشور تعیین می‌کند. عرضه یک سطح بهینه امنیت ملی مستلزم تدارک سطح بهینه امنیت غذایی است.

تاریخ روابط بین کشورها نشان می‌دهد که کشورهای قدرتمند در بیش‌تر موارد از مواد غذایی به عنوان حربه‌ای سیاسی علیه کشورهای جهان سوم بهره گرفته‌اند. تجربه کشورهای کم‌تر توسعه یافته حاکی از این است که وابستگی‌ آن‌ها به واردات مواد غذایی از کشورهای توسعه یافته‌تر باعث ضربه‌پذیری سیاسی‌شان شده و امنیت ملی‌شان همواره از این محل در معرض تهدید بوده است.این موضوع در شرایط تحریمی از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است.

ناامنی غذایی عزت نفس یک ملت، به عنوان ستون اصلی توسعه و استقلال ملی، را تخریب و با ایجاد اختلال در انباشت سرمایه اجتماعی، کنش‌های جمعی را بسیار پرهزینه می‌کند و در نتیجه امکان وفاق و وحدت ملی را کاهش می‌دهد. بدلیل وجود این رابطه مهم و تنگاتنگ ، ارتقاء سطح امنیت غذایی و امنیت ملی در قانون اساسی، قوانین و سیاست های کلی برنامه‌های دوم، سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران در افق سال 1404 خورشیدی، مورد توجه خاص و ویژه قرار گرفته است.

اتکاء به تولیدات داخلی مواد غذایی آسیب پذیری در سطح ملی بویژه در شرایط تحریمی را به حداقل می رساند. عرضه باثبات مواد غذایی نقش اساسی در امنیت غذایی جامعه دارد و نهایتاً میتواند پایداری و استمرار امنیت غذایی را تضمین نماید.

مقوله امنیت غذایی از اجزا و شاید به عبارت بهتر بتوان گفت از ارکان امنیت ملی محسوب می شود، به گونه ای که نمی توان ضعف بالفعل ارگان های درگیر در این حوزه را به دیده اغماض نگریست و بی توجه از آن گذر نمود.

 اگرچه موضوع خودکفایی در تامین غذا، خصوصا در برهه کنونی که عصر بحران آب نیز شناخته می شود، لزوما به منزله تامین امنیت غذایی پایدار نیست، ولی افزایش تولید و عرضه غذا از طریق توسعه کشاورزی صنعتی و با بکارگیری فناوری های نو مثل زیست فناوری و نانو فناوری خواهد توانست به گسترش دسترسی به غذا، کاهش قیمت غذا و تامین امنیت غذایی خانوارهای کم درآمد بیانجامد.

واقعیت این است که صحبت از تامین غذای بشر و جامعه فردای ایران باید با درک واقعیت‌های موجود باشد. واقعیت هایی نظیر اینکه حالا که نزدیک به نیمی از سال را گذرانده ایم چه میزان بارش در کشور داشته ایم؟ شرایط اقلیمی جهان و به تبع آن ایران هر سال بدتر می شود و به همین دلیل است آینده جهان به سمت کاهش منابع غذایی پیش می‌رود.

در ایران نیز اوضاع به شکلی است که براساس اظهار نظرهای رسمی ایران در سال ۲۰۲۵ از کشوری نیمه خشک به کشوری خشک تبدیل می‌شود. جهان در حال حاضر رو به گرمایش و کاهش شدید منابع آبی است و ایران در این بین نه تنها مستثنی نیست بلکه یکی از مهم‌ترین کشورهایی است که شاهد تغیر اقلیم خود است.

مشکل بعدی که در ایران با آن توجه ویژه داشت پدیده مهاجرت از روستاها به شهرها است. بخش زیادی از جمعیت روستایی کشور که قبلا مشغول کشاورزی و مولد بودند، مهاجرت کرده‌اند و بیم این می رود که وقتی نیروی انسانی کافی برای کشاورزی در ایران وجود نداشته باشد کشور نتواند غذای مورد نیاز را از طریق کشاورزی تامین کند.

البته گزارش سازمان غذا و کشاورزی (FAO) از وضعیت امینیت غذایی کشور‌ها نشان می‌دهد، در ایران کمتر از ۵ درصد مردم با کمبود غذا مواجه هستند، هر چند به لحاظ رتبه بندی و متوسط جهانی در وضعیت بسیار کم قرار گرفته است، اما همین میزان جمعیتی در حدود ۴ میلیون نفر را شامل می‌شود.

بانک جهانی هشدار داده است که غرب آسیا (خاورمیانه) و شمال آفریقا از جمله مهم‌ترین مناطق جهان است که تا نیم ‌قرن دیگر متاثر از پدیده تغییر اقلیم و افزایش دمای هوا خواهد شد. افزایش دما و کمبود بارندگی و خشکسالی‌های متوالی در این منطقه شدت گرفته و تخمین زده شده تا سال ۲۰۵۰ میلادی ۸۰ تا صد ‌میلیون نفر در معرض تنش شدید آبی قرار خواهند گرفت و منابع آب زیرزمینی با کاهش چشمگیری مواجه خواهد شد.

کمبود آب منطقه غرب آسیا یکی از عوامل پنهان اما بسیار مهمی است که در تشدید بحران‌ها نقش اساسی دارد. برنامه‌های منسجم و در حال انجام در کشورهایی رقیب و دشمن مانند پروژه عظیم آناتولی «GAP» در ترکیه، پروژه «اوکسیس» در عربستان و نیز پروژه توسعه عمران «آراوا» در رژیم صهیونیستی از جدی بودن مسئله آب و تامین مواد غذایی در آینده‌ای نه چندان دور حکایت دارد.

یکی از دلایل گسترش نفوذ این رژیم و عربستان در شاخ آفریقا عقب نماندن از رقابت بر سر منابع سرشار آبی و زمین‌های کشاورزی بکر این قاره است که هر دو کشور را تبدیل به خریداران زمین‌های کشاورزی کرده است. حضور فعال شرکت‌های مهندسی رژیم صهیونیستی در انجام پروژه‌های «گاپ» و «آراوا» با هدف کنترل منابع آبی رودخانه‌های دجله، فرات و سرچشمه‌های رود نیل انجام می‌گیرد 

با توجه به موارد یاد شده اهمیت مسئله آب و امنیت غذایی افزایش می‌یابد. بخش کشاورزی ظرفیت‌های بسیاری در خصوص جذب منابع مالی و فیزیکی داخلی دارد که می‌تواند بسیاری از مشکلات از جمله بیکاری را نیز تحت تأثیر قرار دهد، تمامی کشورهای توسعه یافته نقطه‌ی آغاز رشد و شکوفایی اقتصاد خود را از توسعه بخش کشاورزی آغاز کرده‌اند، و تبدیل به قطب‌های کشاورزی جهان شده‌اند.

توجه به اولویت بندی تولید محصولات بر اساس محدودیت‌های آبی، توجه و برنامه ریزی مناسب برای گسترش کشت و صنعت چرا که صادرات خام محصولات کشاورزی ارزش افزوده بسیار کمی برای کشور ایجاد می‌کند. و این موارد از جمله محورهای فعالیت وزارت جهاد کشاورزی در دوران تصدی محمود حجتی است.

اما آنچه که بدیهی می نماید این است که با توجه به گستردگی عوامل موثر بر مبحث امنیت غذایی که گاه مسئولیت طیف گسترده ای از نهادهای نظارتی و حاکمیتی را شامل می شود، وزارت جهاد به تنهایی نمی تواند در اجرای سیاست های راهبردی ابلاغ شده گام بردارد.

از آنجائیکه مبحث امنیت غذایی با عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی نیز در ارتباط تنگاتنگ قرار دارد، به نظر می رسد که همه نهادهای مسئول در مجموعه  حاکمیتی کشور باید در این مسیر در کنار وزارت جهاد کشاورزی مسیر تعامل و همکاری را طی کنند.  

پدیدآورنده: مریم خدیوی بروجنی

انتهای پیام

دیدگاه تان را بنویسید