شهرداری ها در تعارض با بستر حیات
عبدالحسین طوطیایی_ کارشناس کشاورزی|| شیوه مدیریت شهرداری ها در کشور اعم از کوچکترین واحد های جمعیتی تا ابر شهر تهران از نقطه نظر معیارهای زیست محیطی تا کنون کمتر مورد بحث و نظر قرار گرفته است. به باور این قلم حلقههای مفقوده پرشماری در مدیریت شهرداریها از نظر توسعه پایدار و حراست از بستر حیات وجود دارد.
حلقه هایی که توانسته است در کانون های جذاب طبیعی بخصوص در شمال کشورعامل تخریب های جبران ناپذیری شود. روندی که عمده این شهر داری ها را عملا به فروشگاه طبیعت برای تامین نیازهای اعتباری خود واداشته است. بنظر می رسد تشکیل شورا های شهر و روستا درجایگاه نظارتی برای دستگاه های اجرایی شهرداری نیز نتوانسته است نقش بازدارنده برجستهای را در جهت کنترل تخریب محیط زیست و تغییرکاربریها را ایفا کند. اساسا واحد محیط زیست در بیشتر شهرداریهای کشور بیش از یک نهاد اجرایی قدرتمند، نقش تزیینی داشته و تنها به مدیریت شهرداری متبوع خود پاسخگو است اما آنچه که بیشتر انگیز این نوشتار گردید مدیریت آب برای حفظ و توسعه فضای سبز محدوده شهرداری است . در چند سال اخیر که بحران کمبود آب حتی برای مصارف مستقیم شرب و انسانی در بسیاری از نقاط خود را نمایانده است اما در شیوه مصرف آب توسط پیمانکاران فضای سبز و پارکهای شهرداری بهبود آشکاری رخ نداده است. قاعدتا همه ساله و در آغاز هر فصل پاییز عرصه های سبز حوزه شهرداری ها در قالب قرار دادهایی به پیمانکاران واگذار میشود پیمانکارانی که برای جلب رضایت ناظرین شهرداریها تنها دغدغه ارائه سبز حوزه خود را دارند. گر چه در خلال سالهای اخیر مرتبا توقف در کاشت گلهای فصلی و عدم ضرورت حفظ چمن کاریها مورد تاکید قرار گرفته است اما همچنان تداوم کاشت گلهای فصلی و حفظ چمنهای موجود در متن قرار داد با این پیمانکاران گنجانیده میشود. به عنوان مثال در همین ابر شهر تهران سالانه 150 میلیون مترمکعب آب تراز منفی وجود دارد که از منابع تجدید ناپذیر گرفته می شود. متاسفانه در همین شرایط با مبادرت به کاشت انبوه گل های فصلی و آبیاری مستمر برای چمن کاری ها روبرو هستیم که می توان گفت که نیاز آبی آنها معادل همین 150 میلیون متر مکعب است.
پیشنهاد موکد این نوشتار آن است که تا قبل از فرا رسیدن فصل پاییز سال جاری و تمدید و یا تجدید قرار دادهای شهرداریها با پیمانکاران فضای سبز، هرگونه قید در کاشت گلهای فصلی و نگهداری چمن کاریها حذف شود. البته برنامه جایگزینی درختان آبدوست موجود با گونه های متحمل به کم آبی از قبیل درختان داغداغان ، سنجد ، بنه و بلوط همیشه سبز و ...... نیز مورد توصیه قرار می گیرد. لازم به ذکر است با تمهیدات سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهاد کشاورزی و در هماهنگی با وزارت کشور و در صورت لزوم مجلس شورای اسلالمی باید قوانین و آیین نامه های شهرداری های در سراسر کشور مورد باز نگری قرار گرفته و امکان هر گونه تصمیم گیری برای تغییر کاربری اراضی سلب و در اختیار شورایعالی زمین و سازمان امور اراضی کشور قرار گیرد. شوراهای شهر و روستا نیز هنگامی در خصوص تغییر کاربری محدودهای نظر بدهند که در گام نخست از مرحله بررسی و موافقت شورایعالی زمین گذشته باشد. از جمله دیگر پیشنهادات در این زمینه پاسخگو ساختن دفتر محیط زیست شهرداریها به سازمان حفظ محیط زیست است. این دفتر باید تحت مدیریتی توامان هر گونه تغییر کاربری اراضی و چگونگی رفتار با حوزه زیستی خود را مورد پایش و گزارش قرار دهد. امیدواریم با بازنگری فوریتی در اختیارات شهرداری و شوراهای شهر و روستا از این پس شاهد دفن اقلیم های بی بدیلی مانند کلار دشت چالوس، نهار خوران گرگان و دیگر نظایر آن در پسماند غفلت ها و آسیب پذیری قوانین موجود نباشیم.
دیدگاه تان را بنویسید