گپی با مخالفان دولت
حمیدرضا عظیمی_ روزنامهنگار|| دیروز رهبر انقلاب در جمع اقشار مختلف مردم، حرفهای با اهمیتی را مطرح کردند. این نوع صحبتها که البته در مقاطع مختلفی رو در رو با مردم ایران در میان گذاشته شده است، اینبار اما، به نظر اهمیت بیشتری دارد. اهمیتی که وقتی فضای بینالمللی و البته فضای داخلی را رصد میکنیم، بیش از پیش به عمق آن پی میبریم.
امروز مهمترین مساله شاید این باشد که مردم ایران، با چالشی به نام معیشت، رو به رو هستند. چالشی که با کسی شوخی ندارد و باعث میشود تمام حواس شهروندان جامعه ایرانی از موضوعات دیگر بر اقتصاد، متمرکز شود. بیشتر کارشناسان و مطلعان چه در بخش سیاسی و چه در بخش اقتصادی نیز بر این موضوع اتفاق نظر دارند که وضع عمومی کشور، عادی نیست و اگر از بحران حرف به میان نیاوریم، دست کم از غیر عادی بودن به دلیل فشارهای موجود، میتوان حرف زد. همین موضوع سبب میشود همه اقشار چه آنهایی که سری میان سرها دارند و به قولی، تصمیمساز هستند و چه آنها که به عنوان شهروندان معمول در این جامعه زیست میکنند، نگرانیهایی بیشتر از گذشته داشته باشند.
رهبر انقلاب نیز در سخنان دیروز خود بر همین موضوعات تاکید داشتند اما بر این نکته نیز پای فشردند که این وضع دارای راه حل است. راهحلهایی که از قضا انتشار عمومی هم داشته و توسط اقتصاددانان صاحب نام ارائه شده است اما این میانه نگرانی در سطحی دیگر، درباره برخود با شیوههای اتخاذ شده برای حل موضوع است. آن طور که در سخنان دیروز رهبری آمده بود ایشان نیز در بخشی از سخنان خود به این موضوع اشاره داشتند و به ویژه خطاب به سیاسیون و فعالان این حوزه دوری از «افراط و تفریط» را مواکدا توصیه کردند.
اینها راهبردهای کلان کشور است. راهبردهایی که باید تمام سیاسیون «در مقطع حساس کنونی» به آن توجه داشته باشند. عادی دانستن وضع کنونی کشور به طور قطع سادهلوحانه است. وقتی رهبری نظام تاکید دارند که ما نقطه ضعف داریم و در این حالت نباید سراغ مذاکره برویم یعنی واقعگرایی در صدر نظام سیاسی کشور وجود دارد و باید این واقعگرایی در سطوح مختلف کشور به وجود بیاید تا توجه همه ما به راهحلها جلب شود.
شوربختانه اما، نگاه به فضای سیاسی و عمومی کشور این نکته را تایید نمیکند. گروهی از اهل سیاست گمانشان بر این است میتوان در این فضا بر طبل مخالفتهای حزبی و جناحی کوفت. رصد فضای سیاسی بر این نکته تاکید دارد که گاه گروههای سیاسی به رغم تاکیدات رهبری باز راه خود را پیش گرفته و از سخنان رهبری در مسیر اهداف حزبی خود استفاده میکنند. این نکته که به رغم مخالفت با دولت و وجود شکافهای اساسی در اعتقادات حزبی و سیاسی، میتوان نوعی همافزایی میان گروههای سیاسی وجود داشته باشد، گویا هنوز در میان اهل سیاست جای خود را باز نکرده است. شواهد و نمونهها در این زمینه زیاد است. موضوع رژیم حقوقی دریای خزر، مثال واضحی از این جریان است. برخی از اهل سیاست بدون اینکه مطالعهای در تاریخچه این رژیم حقوقی داشته باشند و به توافقات و معاهدات 1940 رجوع کنند، نوعی بدرفتاری را پیش گرفته و بدون ارجاع به اطلاعات مندرج در این معاهدات یکی از ترکمانچای حرف میزند و دیگری از فروش دریای خزر و ...!! نهایت این میشود که بدون اطلاع ناگاه با شانتاژی در این زمینه مواجه میشویم که اساس هم ندارد.
همین امروز تیتر برخی از رسانهها را ببینید! دوباره عدهای تمایلات گروهی خود را سوار بر برخی گفتهها کردهاند و به جای آویزه گوش قرار دادن نصایح و پیشنهادات، راهی را میروند که در گذشته هم بر همان مسیر رفتهاند. این باور و واقعگرایی که شرایط کشور مناسب نیست، باید در فضای سیاسی نهادینه شود و اهل سیاست بدانند وقت برای جدالهایی از این نوع زیاد است که اگر با این مجادلات در امور کلان همچنان تمرکز داشته باشند، فضایی پیش خواهد آمد که جمع کردنش با کرامالکاتبین است. وقتی رهبری تاکید دارند که باید «همافزایی» در کشور و میان گروههای سیاسی ایجاد شود؛ باید به آن توجه ویژه کرد اما تاسف اینجاست همانهایی که ادعای بیشتری دارند، ظاهرا توجهشان به این موضوعات کمتر است.
مخلص کلام اینکه بپذیریم وضع کشور و اقتصاد و معیشت مردم عادی نیست. سالها درباره «مقطع حساس کنونی» حرف زدهایم اما باور کنیم آن «مقطع حساس کنونی» حالا فرا رسیده است. هیچ کس در این کشور نه از نقد مبراست و نه با نقد مخالف. رهبری هم دیروز تاکید داشتند که نقد بشود اما آن طور که احتمالا همه بر آن اتفاق نظر داریم این نقد باید در موضوعات محلی و موضوعی باشد نه در راهبردها. در راهبردهای کلان کشور گروههای سیاسی باید «همافزایی» داشته باشند؛ فرقی هم نمیکند که عضو چپ سنتی و مدرن و جریان اصلاحات باشیم یا راست سنتی و مدرن و جریان اصولگرا!
دیدگاه تان را بنویسید