تولید کنندگان ایستادهاند، فردا روز دیگری خواهد بود
علی دهقان_روزنامه نگار:امروز، روز ملی صنعت است؛ روزی برای تولیدکنندگان و صنعتگران ایرانی که سالها نمادی برای کوفتگی و خستگی توسعه در ایران بودهاند. حتما اقدام بزرگ و ماندگاری است که صنعتگران نیز مانند بسیاری دیگر از اقشار اجتماعی روزی در روزشمار رسمی به نام خود، مزین داشته باشند. شناسه تولید کنندگان در تراز توسعه، خلق و آفرینش است. برای همین یادآوری نامشان به عنوان یک عادت یکساله، درست در روز دهم تیرماه، میتواند تاکیدی بر بزرگی حضورشان باشد. این اتفاق یا این یادآوری، زمانی شکوه خود را به رخ میکشد که بدانیم دهم تیرماه احتمالا تنها روزی است که تولید کنندگان میتوانند دوباره امید خود را فربه کنند و ایمان بیاورند به روندی که فراموشی آنها را تاب نمیآورد.
برای لحظهای تصور کنید که صنعتگر شدهاید و قبای تولید بر تن کردهاید، آن هم در سرزمینی که تولید کننده بودن با بزرگترین دشواریهای تاریخ، هم شانه شده است. حتما هر روز خسته میشوید و حتما هر ساعت وقتی میبینید که باید قدی کوتاهتر از واردکنندگان کالاهای مصرفی داشته باشید، تنها امیدتان به روزی میشود که آن را روز صنعت نامیدهاند و برنامهریزان اقتصادی در این روز چارهای ندارند تا برای یکسال دیگر نام تولید را به بزرگی در تقویم توسعه کشور به ثبت برسانند. البته این نگاه فقط میتواند یک دلخوشی یا تزریق ایدههای مثبت برای «ادامه حیات امید» در میان تولیدکنندگان باشد. شما میتوانید بگویید که روز صنعت چه فایده! وقتی تولید کنندگان دائم ترس و لرز اقتصاد پولی_مالی را در جان خود حس میکنند و گرفتار اندیشههایی هستند که سرمایهداری پولی را در مقابل سرمایهداری صنعتی، بالا نشین میبیند، اگر روزی هم نداشتند شاید فرقی به حال آنها نمیکرد. یعنی از همان نگاهی سخن بگویید که این روزها زیاد در میان تولیدکنندگان دست به دست میشود؛ اما واقعیت چیز دیگری است.
روز صنعت تنها چند ساعت و زمانی کوتاه و قراردادی است که نام تولید را بر حسب خصلت آفرینش و خلاقش برای یکسال دیگر بیمه میکند یا به تعبیر دقیقتر فرصتی برای مقابله و رویارویی تنگا تنگ با ایدههایی ایجاد میکند که اقتصاد پولی_وارداتی را در مقابل ذهنیت مولد تولید و صنعت قرار داده است. صنعتگران ایرانی به اندازه تاریخ در تلاش هستند که نام تولید را به اندازه بزرگیاش در دل توسعه ایرانی باز کنند. تلاش آنها شبیه یک مقابله و یا مبارزه برای چیرگی بر مرگ تحمیلی شده است. از روزگار صنیعالدوله که تولید کننده بود و بر دار شد تا امروز همواره این تقلای تاریخی وجود داشته است. اکنون نیز وقتی در اوج نقدینگی 1.4 هزار میلیارد تومانی، صنایع به خاطر فقدان نقدینگی ورشکست میشوند، میتوان گفت این طنز تاریخی شبیه همان رنجی است که همواره بر تن تولید هموار بوده است. با این همه حالا و در روز صنعت میشود امیدوار بود. امروز در مقابل این هجمه تاریخی بر علیه تولید، فهمی که بر ضرورت حکمرانی تولید بر اقتصاد، حکم میدهد نیز در بلندترین حد خود ایستاده است. درست است ما در همین چند سال پیش رشد منفی9.9 درصدی را برای صنعت تجربه کردیم و حالا نیز در بهترین حالت رشد صنعت ایرانی به 4 درصد نمیرسد، ولی آیا تا به حال درک صنعت و دستیابی به این فهم که صنعت تنها نیاز واقعی ایران برای عبور از «فشلیزم» توسعه است، تا این حد وجود داشته است؟
در روزگاری زندگی میکنیم که صنعت را با کولهباری از خستگی و دشنامهای تاریخی تحویل گرفتهایم اما در جایی ایستادهایم که همه میدانیم صنعت تنها نجات دهنده زیست اقتصادی کشور است. حتی این درک وارسته به عنوان یک اصل در رگ توسعه ایرانی تزریق میشود و تولید کنندگان نیز در بخشهای مختلف صنعتی، برای احقاق حقوق صنعتی، تلاشی تازه را آغاز کردهاند. امروز را با همه مشکلاتش باید صبر کرد. فردا روز دیگری برای تولید خواهد بود. ایستادگی ماندگار خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید